بهفرض تصمیم میگیری که هر روز لغتنامه را ورق بزنی و چند واژه برگزینی و بیاوری توی یادداشت روزانهات. چند روزی هم به این کار ادامه میدهی، اما با تمرین دیگری آشنا میشوی و همین سبب میشود ناخاسته از تمرین قبلی دور شوی… و چندی بعد درمییابی در دور باطلی گرفتار شدهیی: با شوق و امید تصمیم میگیری و میدانی در درازمدت اثربخش خاهد بود، اما نمیتوانی به تصمیمهایت متعهد باشی، و کارهای ناتمام روانت را میفرسایند.
چه باید کرد؟
در میان انواع روشهایی که آزمودهام -از تغییر محیط بگیر تا تعیین جریمه و پاداش و…- یک راهکار (لااقل برای من) بسیار مؤثرتر بوده است: تعهد عمومی. یعنی دیگرانی را در جریان بگذاری و اگر شد، همراهانی همهدف بیابی.
نمونهاش همین «چکلیست نویسندهساز» که سبب شده با لذت و جدیت بیشتری در جهت تقویت عادتهایم بکوشم.
بنابراین یک مزیت عمدهی ساختن و پروردن رسانهیی شخصی آن است که میتواند فضایی جمعی برای پایبندی به تصمیمها فراهم کند؛ اگر صبور باشیم و برای جذب مخاطب، پیوسته به خلق محتوای ارزشآفرین بپردازیم.