#کلمات_هفته عنوان بخشی از ستون #تردیدار است که هفتهیی یک بار هوا میشود؛ برگزیدهیی از واژههاییست که اینسووآنسو دیدهام و پسندیدهام، همراه با شاهد مثال. با هدف تشویق به تمرین کلمهبرداری (تمرین مؤثری برای گسترش دایرهی واژگان که آدابش را میتوانید در اینجا بخانید.).
😊فهرست هفته:
بیخودانه
«و بیخودانه گفت: بهچشم… ولی من حرفی گفتنی ندارم. میدانی؟ الان وجود تو، زیبایی تو در رگ لحظهها جاریست. و هر لحظه گرم و بیدار و هوشیار، دریچهییست به لحظههای دور، به صورتها و صداها و جنبشها و حالات پیشین. بدینگونه جمله موجودات در پیوندی آینهوار اینک میشکفند و نگاه اندیشه بیآغاز و انجام هماره دایرهسان پخش میشود و از خود بیرون میرود. تنها باید چشم گشود و به مشاهده نشست.»
-ک. تینا، شرف و هبوط و وبال، ص۱۱۲
دروندیسی
«دروندیسیِ موقتی که خود تا ابد بر حد و مرزهای شکل معلق مانده، شکلگیری گوهرِ بیشکلی که دشوار میتوان بازشناختش…»
-ژان-لوک نانسی، آوارِ خواب، ترجمهی احسان کیانیخواه، صص۲۰ و ۲۱
اشکین
«آرزو با چشمی اشکین و موهایی بهمریخته و دلی پراندوه برای او دست تکان داد.»
-مصطفی پاشنگ، نگاهی از تاریکی، ص۲۴۴
شتابانگیز
«جهشهای بیاختیار دست و پا شروع شده، در خیال میروم تا برسم، به هم برسیم، یا از هم بگذریم مانند باد. گذر زمان بر فراز زمین شتابانگیز است. با اندوهی ناشناخته میپندارم که میتوانم پرواز کنم و سبکبال بروم، زنگ گذر تن خود را همراه ثانیهها میشنوم، چه ناخواسته!»
-فریده رازی، من و ویس، ص۵۳
دلاندرون
«و راستی که چه رعنا حکیمی بوده آن فیلسوف که چشمهایش را کور کرده بوده تا دیگر هیچ چیزی نبیند جز دلاندرون خودش و چه واحسترایی دارم من حالا به حالش.»
-منیرالدین بیروتی، سلام مترسک، ص۱۴۴
پرخاشجو
«آنچه به دفترهای نهیب جنبش ادبی وحدت میبخشد لحن نویسنده است. لحن پرخاشجو، طعنهزن، رجزخوان و گزافهگوی تندرکیا همهجا حاضر است.»
-کامران سپهران، دینامیت، کمانچه، خودکار جادویی، ص۱۳۸
دلشیفتگی
«به دشواری باورمان میآمد که او با این دلشیفتگی از زبان سخن بگوید.»
-صدرالدین الهی، با سعدی در بازارچهی زندگی، ص۶۸
✔️ کدامیک را بیشتر میپسندید؟