بالزاک در جملهٔ طنزی گفته: نویسنده باید از اشتغال با زنان حتماً احتراز کند زیرا زنان وقت انسان را تلف میکنند، باید با زنان مکاتبه کرد تا انشاء انسان خوب شود.
من که فکر نمیکنم چت کردن به گرد پای نامهنگاری هم برسد.
چت کردن زبان فارسی ما موذیتر و کمعمقتر میکند. با چت کردن و به کار بردن این میزان از کلمات کلیشهای و مزخرف روزبهروز خلاقیت زبانی ما کمتر میشود. این کلمهها هستند که میآفرینند، زنده میکنند و زنده نگه میدارند، اما چت کردن به ابتذال کشیدن دنیای جادویی واژههاست.
ملالآورترین کاری که سراغ دارم چَت کردن است. هرگز نتوانستهام از یک گفتگوی تلگرامی لذت ببرم، بلکه حس کردهام زمانم سراسر به تباهی گذشته.
چت کردن نازل کردن و پایین آوردن سطح گفتگوست. چندکارگی در ذات چت کردن است و خواهناخواه وسط آن جواب ده نفر دیگر را هم میدهی و صد تا کانال و گروه دیگر را هم چت میکنی. چنین رابطهای صنار نمیارزد.
نوشتن کلمات بیرمق و جملههای ناقص و سعی در بامزه کردن آن به ضرب ایموجی و استیکر مثل این است که بخواهی آفتابه را با سس گوجهفرنگی به غذای خوشمزهای تبدیل کنی.
رابطهای که با چت کردن آغاز میشود و در چت میماند محکوم به شکست است.
تلفنی حرف زدن و شنیدن خندهٔ ناز آلود دوستانم را به هزار تا از این ایموجیها و استیکرهای رنگارنگ و لوده ترجیح میدهم.
به دوست صمیمیام میگویم: به دیدارت میآیم یا تو به دیدارم بیا تا باهم چای بنوشیم، باهم بخندیم، باهم گریه کنیم و باهم قدم بزنیم و دست یکدیگر را لمس کنیم، یا اگر آنقدر گرفتاری و دربند که نمیتوانی بیایی و من هم نمیتوانم بیایم، لااقل زحمت بکش زنگ بزن. ولی چت کردن آخرین گزینهٔ تو باشد و فقط از سر ناچاری به آن پناه ببر.
10 پاسخ
سلام شاهین عزیز
«رابطهای که با چت کردن آغاز میشود و در چت میماند محکوم به شکست است.»
شاید این جمله شما را خیلی ها خوشش شون نیاد ولی من میگم؛
آفرین به شاهین گرامی که با این جمله زیبا باعث دلگرمی ام شد.
سلام علی جان
این جمله واقعاً برای خودم هم خیلی تجربه شده و مهم بود وقتی که مینوشتم.
خوشحالم که برات مفید بوده.
فضای مجازی در مجموع دسترسی به خلوت آدمارو زیاد کرده. خیلی ها که در دنیای واقعی جسارت سلام کردن هم ندارن، در فضای مجازی با شخصیتی که دوست دارن باشن و نتونستن وارد چت خصوصی میشن و. توقع دارن ما به هر سلامی، علیک بگیم. این مساله یکی از آزاردهنده ترین چیزهاییه که در این فضا و به خصوص محیط های چت هست.
خیلی بده همیشه در دسترس بودن. انقدر که آدم ها این روزا در حال خوندن و نوشتن کلماتن (نه الزاما موضوعات پر مغز) ترس این وجود داره که به مرور حرف زدن رو فراموش کنن، آواها و فراز و فرودهای واژگان رو. و خیلی چیزهای دیگه.
سلام المیرا جان
به نکته مهمی اشاره کردی، این همیشه در دسترس بودن واقعا آزاردهنده ست.
به نظرم هر کدوم از ما باید دنبال تکنیک های شخصی خودمون بگردیم تا آسیب های این فضاها رو کم و کم تر کنیم.
سلام
شاهین جان چقدر این نوشته ات به دلم نشست. فکر می کنم ارزش دوستان مان هم این گونه مشخص می شود. اینکه به دیدارمان می آیند، بهمان زنگ می زنند و یا همان چت کردن را ترجیح می دهند. و خودمان هم ارزش دوستان مان را همین گونه تعیین می کنیم.
ممنون از خودت و نوشته ات.
شاد باشی.
سلام بهنام جان
مرسی از لطفت.
خوشحالم که به وبلاگ سر میزنی.
شاهین از نظر من این یکی از احساسی ترین نوشته هاته البته تا جایی که من خوندم.هر چند فکر میکنم هنوز به آن شدتی که من فکر می کنم یا انتظار دارم احساست را در نوشته هایت دخیل نمیکنی.البته این یه بازخورد از طرف من و ممکنه اشتباه باشه.
برام جالبه معصومه. به نکته خیلی درستی اشاره کردی. خودم هم همین حس رو داشتم که این یکی از احساسی ترین نوشته های منه.
ممنون از دقتت دوست شاعر من
به نظر من چت کردن نوعی ارتباط از سر ناچاری است و اگر تداوم یابد ملال اور است ولی گاهی لابلای خیلی از عادتهای روزمره و احتیاجات اولیه که نیاز ازلی بشر بوده و هست و گاها همان افتابه موردنظر! این یکی هم الزاما حضور خواهد داشت چرا که ما در عصر تکنولوژی به سر میبریم و این نوع ارتباط گرفتن انقدر عادی و ملموس شده که نتوان نادیده اش گرفت و البته این فقط نظر من است… به امید بازگشت به عصر ارتباطات دیداری-شنیداری قبل از اختراع اقای گراهام بل!!!
سلام نیلوفر عزیز
از کامنتت خیلی خوشم آمد. به نکته درستی اشاره کرده ای.
به امید بازگشت به دوره ماقبل گراهام بل!