شماره‌ی تماس مسئول دفتر: 09388101739
ایمیل: info@madresenevisandegi.com
Facebook
Twitter
Instagram
RSS
لوگوی شاهین کلانتری
  • وبلاگ
  • درباره‌ی من
  • کانال تلگرام من
  • نظرات جدید
  • مدرسه نویسندگی
  • آموزش نویسندگی
    • اصول نویسندگی
    • تولید محتوا
    • عادت نوشتن
    • رادیو
  • کلاس‌‌ها
    • کلاس آنلاین نویسندگی
    • نویسنده-کارآفرین
    • کارگاه آنلاین تولید محتوا
    • کلاس حضوری نویسندگی
    • آموزش کپی‌ رایتینگ
  • رسانه‌ها
    • مدرسه نویسندگی
    • اینستاگرام شاهین کلانتری
    • اینستاگرام مدرسه نویسندگی
    • کانال تلگرام
    • کالج پول
    • جمله‌ورزی
  • جملات کوتاه
  • نامه
  • لینک
  • پرسش‌و‌پاسخ
بهترین تمرین نوشتن و نویسندگی+یک چالش تازه

بهترین تمرین نوشتن و نویسندگی+یک چالش تازه

۱۳۹۸-۰۸-۱۰شاهین کلانتریاز نوشتن, تمرین, مهارت های نویسندگی27 دیدگاه

برای تمرین جدیِ نوشتن چهارصد و شصت و سه روش مختلف وجود دارد، که من ترجیح می‌دهم فعلاً برای یکی از آن‌ها انرژی بیشتری صرف کنم: کاغذ سیاه کردن.

لئوناردو داوینچی در حکایت کوتاهی می‌نویسد:

ورق کاغذی، به همراه سایر ورق‌هایی که مثل خود او بودند روی میز تحریری قرار داشت. روزی این ورق کاغذ پر از خط خوردگی شد. قلمی، آغشته به جوهر سیاه، روی آن شکل‌ها و کلمات بسیاری کشید.
ورق کاغذ با دلخوری به جوهر گفت: «چرا این بلا را سرم آوردی؟ نمی‌توانستی این طور تحقیرم نکنی؟ من که آن‌قدر سفید و تمیز بودم! اما تو با آن رنگ سیاه لعنتی‌ات مرا کثیف و برای همیشه نابود کردی!»
جوهر جواب داد: «تند نرو! من تو را کثیف نکردم، نشانه‌هایی بر رویت نقش کردم. حالا دیگر تو یک کاغذ ساده نیستی. حالا با خود پیغامی داری. تو حافظ اندیشۀ انسان و ابزاری گرانبهایی…»
در واقع، مدتی بعد کسی که میز تحریر را مرتب می‌کرد، آن کاغذهای پراکنده را دید. آن‌ها را جمع کرد تا در آتش بیندازد. اما ناگهان متوجه ورق کاغذی شد که «کثافت» جوهر بر آن بود. آن وقت کاغذها را دور ریخت و تنها کاغذی را که به وضوح پیام‌آور هوش و ذکاوت بشری بود، حفظ کرد. (+)

حکایت داوینچی شاید کمی از کاغذهراسی(یا کیبوردهراسی) بکاهد.

هفتۀ قبل با دوستانم در کلاس ماه نویسندگی یک چالش نوشتاری تازه را آغاز کردیم: پر کردن یک بسته کاغذ سیصد صفحه‌ای در قطع آ پنج. پشت‌ورو می‌شود ششصد صفحه آزادنویسی با بهره‌گیری از تکنیک‌های نویسندگی خلاق. بنا شد هر کسی که این صفحات را پر نکرد در جلسۀ بعدی کلاس حضور نداشته باشد، حتی خود من!

خلاصه که یک هفته است شبانه‌روز در حال سیاه کردن کاغذم.

به‌گمانم کاغذ سیاه کردن بهترین و جدی‌ترین تمرین نویسندگی است. چون این تمرین ضامن و بسترساز اجرای تمرین‌های دیگر نویسندگی هم هست. فقط وقتی بیشتر می‌نویسم توان طبع‌آزمایی در لایه‌های پیچیده‌تر نویسندگی را پیدا می‌کنیم.

 

یک گام پیشنهادی:
بگردید ببینید توی خانه چقدر کاغذ سفید باقی مانده (از سررسیدها و دفترچه‌های خاک گرفته گرفته تا دفترهای باقی‌مانده از مدرسه و دانشگاه). بعد یک محدودیت زمانی تعیین کنید: چیزی بین یک هفته تا یک ماه. حالا شروع کنید به پر کردن این کاغذها با تداعی‌های آزاد.

در همین رابطه می‌توانید مطلب زیر را هم بخوانید:

تمرین نوشتن و نویسندگی

چند پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر: | مدرسه نویسندگی | نقشه راه نویسندگی | تولید محتوا | کپی رایتینگ | معرفی کتاب | کلاس‌ها و دوره‌ها | دانلود رایگان کتاب نویسندگی آنلاین 
شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
برچسب ها: تمرین, تمرین نگارش, تمرین نوشتن, تمرین نویسندگی, لئوناردو داوینچی, نگارش, نوشتن, نویسندگی, نویسنده
پست قبلی آسیب اصلی دقیقه ‌نودی ‌بودن پست بعدی شعر چیست؟ ۱۳ تعریف گوناگون

مطالب پیشنهادی

ایده برای نوشتن کتاب

۱۳۹۹-۰۴-۱۸شاهین کلانتری

یک بازی برای نوشتن جمله‌های خلاقانه

۱۴۰۰-۰۲-۰۳شاهین کلانتری
او خشمگین می‌نویسد

او خشمگین می‌نویسد

۱۳۹۷-۰۲-۲۹شاهین کلانتری

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

27 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

چگونه نویسنده شویم؟ 55 نکته کاربردی درباره آموزش نوشتن مقاله، داستان کوتاه، رمان، نامه و کتاب - شاهین کلانتری | نویسندگی و توسعه فردی
۱۳۹۹-۱۰-۰۴ ۶:۵۱ ب.ظ

[…] که برای تمرین نوشتن رفتارهای عجیب و غریبی هم مجاز است، مشروط بر اینکه […]

پاسخ
تمرین نویسندگی | مدرسه نویسندگی
۱۳۹۹-۱۰-۰۳ ۱۲:۲۸ ب.ظ

[…] بهترین تمرین نوشتن و نویسندگی […]

پاسخ
با کلمه‌نویسی بر ترس خودتان از نوشتن غلبه کنید - شاهین کلانتری | نویسندگی و توسعه فردی
۱۳۹۹-۱۰-۰۳ ۱۲:۲۴ ب.ظ

[…] تمرین نوشتن و نویسندگی […]

پاسخ
طوبی طیبی
۱۳۹۹-۰۸-۲۳ ۱۰:۱۹ ق.ظ

استاد یک سوال دارم.و اون اینه که میشه این تمرینی که فرمودید،یعنی نوشتن یک بسته سیصدتایی کاغذ آپنج در یک هفته،یک معیار باشه برای میزان تمرینِ یک شخصی که میخواد نویسنده حرفه ای باشه.
آخه من همیشه برای کارهای روزانه زمان می گذارم یا میزان.مثلا یا نیم ساعت زبان یا یک درس زبان.
حالا من در طول روز چه تام یا چه تعداد صفحه باید برای نوشتن وقت بگذارم که در باره زمانی حدود ده ساله یک نویسنده حرفه ای باشم.
در در مورد خواندن هم همین سوال رو دارم.در طول روز چه مدت زمان با چند صفحه باید مطالعه کنم برای نویسنده شدن.
میدونم که نمیشه اینجور خط کش تعیین کرد.اما یک حدود میخوام برای اینکه بدونم آیا به اندازه کافی وقت می گذارم برای این هدفم

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۹-۰۸-۲۷ ۱۱:۰۸ ق.ظ

سلام بر طوبی خانم گرامی
سوال خوبیه اتفاقا.
تعیین حجم معین برای خوندن و نوشتن نظم ذهنی خوبی به ما میده.
ضمن اینکه نمیذاره ما کم‌کاری کنیم؛ یا هر روز به این فکر کنیم که چقدر بخونم یا چقدر بنویسم.
پیشنهاد من اینه: روز ۳ صفحه صبحگاهی و هزار کلمه تایپ کردن. اگر بیشتر شد گاهی اوقات چه بهتر. نشد هم نشد. همین عالیه.
اما یه نکته خیلی مهم هست و اون تمرین سنجیده‌ست. هر تمرینی مفید نیست. شما باید تمرین رو مدام ارتقا بدید.
برای یادگیری بهتر راه و رسم تمرین سنجیده، کتاب «اوج» از آندرس اریکسون رو بخونید، نشر مرو.

پاسخ
طوبی طیبی
۱۳۹۹-۰۸-۳۰ ۸:۲۵ ق.ظ

ممنونم استاد.چشم میخونم انشاءالله.چقدر آروم شدم.وسط این همه تمرین های مختلف نویسندگی گیر کرده بودم.اما اینکه فرمودید اولویت به سه صفحه و هزار کلمه ست و بقیه رو میشه اگه وقت داشتیم انجام بدیم باعث میشه با آرامش ذهنی بیشتری کار کنم.متشکر

پاسخ
طوبی طیبی
۱۳۹۹-۰۹-۲۴ ۱۰:۲۸ ق.ظ

سلام استاد گرامی.وقت بخیر.من کتاب اوج رو خوندم.و تقریبا تمرین سنجیده رو در تمام زمینه هایی که فعالیت میکنم فهمیدم.مگر نویسندگی.به این خاطر که توی یه چیزی مثل زبان انگلیسی میتونم از خودم آزمون بگیرم و پیشرفت خودم رو بسنجم و عیب و ایرادتم رو برطرف کنم.اما در مورد نویسندگی من چطور بفهمم دارم رشد میکنم.چطور خودم رو ارزیابی کنم و سپس اصلاح کنم اشتباهات رو.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۹-۱۰-۱۴ ۷:۲۱ ب.ظ

درود طوبی خانم گرامی
روند رشد تدریجیه. در یادگیری یک هنر این روند تدریجی کندتر هم هست.
بنابراین شما پله پله، با مطالعۀ بیشتر و انجام پروژه‌ها و تمرین‌های نوشتاری بیشتر می‌تونید تمرین سنحیده کنید.
مثلاً سعی کنید سراغ نوشتن در قالب‌هایی برید که قبلاً امتخان نکردید.
سعی کنید شیوه‌های تازه‌ای از جمله‌سازی را به کار بگیرید.
سعی کنید کلمات تازه رو وارد نوشته‌هاتون کنید.
سعی کنید در چارچوب‌های مشخص به متن‌هاتون ساختار بودید.
اینا همه نمونه‌هایی از تمرین سنجیده برای نویسنده‌هاست.

پاسخ
طوبی طیبی
۱۳۹۹-۱۰-۱۸ ۶:۵۱ ق.ظ

ممنونم.عالی عالی

پاسخ
طوبی طیبی
۱۳۹۹-۰۸-۲۳ ۸:۲۱ ق.ظ

عالی عالی
انشاالله همین کار رو میکنم

پاسخ
محمد سلیمانی
۱۳۹۸-۰۸-۱۳ ۲:۱۲ ب.ظ

سلام خوبین؟
یه سوال بی ربط
شما بیشتر از چه کاغذی برای نوشتن استفاده می کنین؟

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۵ ۶:۵۵ ب.ظ

محمد جان سلام
من عالی. تو خوبی؟
من توی کاغذ خیلی تنوع طلبم. بنابراین انواع و اقسام کاغذهای رو طی روز استفاده می‌کنم. از کاغذ ساندویچ گرفته تا مقوا.

پاسخ
زهرا قاسمی
۱۳۹۸-۰۸-۱۲ ۹:۴۱ ب.ظ

و البته چه چالش باحالی
جای من خالی 🙂

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۵ ۷:۰۰ ب.ظ

به به زهرا جان
شما هم بپیوند عزیز دل.

پاسخ
زهرا قاسمی
۱۳۹۸-۰۸-۱۲ ۹:۳۴ ب.ظ

سلام
چه حکایت زیبایی بود. لذت بردم.
منم چند روز پیش دیدم برگه‌ٔ تبلیغات جانبو رو اندختند پشت درمون. خواستم بندازم تو سطل آشغال یهو به فکرم رسید از پشت برگه که سفیده برای آزاد نویسی استفاده کنم حداقل کاغذه خیلی حیف نشه (فکر می‌کنم اینجور تبلیغات، کاغذهای خیلی زیادی رو هدر میده و فایده چندانی نداره). از شانس من دو تا برگه انداخته بودن، منم نشستم و نوشتم. تو آزاد نویسی، ناخودآگاه به دو تا جمله قشنگ رسیدم «ذهن‌های فقیر ایده‌های غنی رو درک نمی‌کنه» و «نیاز مادر خلاقیته». به احترام این دو تا جمله، الان دیگه دلم نمیاد اون برگه‌ها رو دور بندازم.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۵ ۱۰:۴۱ ب.ظ

سلام به دوست نابغۀ من
زهرا من واقعاً حیرت‌زده‌ام از این رشد تو توی نوشتن. توی وبلاگت یه چرخی زدم و به معنای واقعی کلمه غافلگیر شدم.
همیشه و همیشه و همیشه بنویس. ازت خواهش می‌کنم.

پاسخ
پرویز
۱۳۹۸-۰۸-۱۲ ۸:۵۳ ب.ظ

با سلام خدمت شاهین خان عزیز و خلاق
در مورد نوشتن و بازی های ها و تمرین های مفید نوشتن فکر می کردم
یاد این عادت کاهلی در نوشتن افتادم . بعد به فکرم رسید در مورد کاهلی در نوشتن یک انشاء دست و پا شکسته ای بنویسم . متن انشاء را نوشتم . فقط ببخشید کمی کاهلانه زیاده نویسی شد .

کاهلی در نوشتن یا نوشتن در کاهلی
یک روز خنک پاییزی طرف های ظهر دل سودایی ما قصد کمی کاهلی داشت . می خواست در امتداد یک صبح دلچسب دست ما را بگیرد و ببرد گشت و گذاری در پارک بزنیم. موقع رفتن دفترچه یادداشت را هم برداشتم گفتم شاید موقع کاهلی و لم دادن روی نیمکت پارک و گوش جان سپردن به آواز شیرین و گوش نواز کلاغ های پارک که تنها پرندگان این روزهای پارک ها هستند خط سیری از ذهنم گذشت چیزی نوشتم . حالا با سرعت بالا هم نشد ایرادی ندارد با سرعت پایین و کاهلانه می نویسمش .
مهم این است که فکر، محلی برای فرود داشته باشد و ثبت شود. شاید با خیال راحت و فکر بی دغدغه بتوان چیزهای بهتری نوشت مثل یک قطعه شعری، غزلی، قصیده ای خدا را چه دیدی یک موقع هم آنقدر زمان کش آمد و نوشته طولانی شد و تبدیل شد به یک مثنوی در ثنای پاییز دلبرانه یا شکوه چندین قرن آواز کلاغ ها .
بقول معروف بیگاری به از بیکاریست. به قول دوست خوش ذوق مان شاهین خان کلانتری الان می نویسیم مزدش را بعدا ها می گیریم. حالا مزدی هم ندادند ایرادی ندارد حداقلش این است که یک کیف ادبی مبسوط کرده ایم .
گاهی وقت ها موقع نوشتن آدم نمی داند در خط بعدی چه چیزی بر نوک قلم جاری خواهد شد . خوب راستش را بخواهیددچندان هم بد نیست که ندانی . اصلا گاهی کیفش به این است که ندانی اینطور هیجان انگیز تر است مثل ماجراجویی توی طبیعت است. بک وقت هایی موقع نوشتن ماجرا جویانه وارد مسیرهای جدیدی می شوی و از نوشتن چیزهایی که در مسیر های پیش بینی نشده و جدید به قلمت می آید همان زمان هم غافل گیر و تعجبت غلیظ می شود.
من که دوست دارم بیشتر وقت ها ندانم چه می خواهم بنویسم. اگر از اول بدانی چه می خواهی بنویسی که دیگر نوشتن خلاقانه اسمش نمی شود می شود دیکته یا رونویسی. دیگر مزه انشا نوشتن ها را نمی دهد. بلی گاهی وقت ها بهتر است حتی ندانی که چرا داری می نویسی .
شما هم با نظر ایشان موافق هستید ؟
پروفسور خنده ای کرد و گفت اصل داستان همین است . راستش را بخواهید من هم از این نوع نوشتن لذت می برم. یعنی از این روش ماجراجویانه در نوشتن استفاده می کنم برای جستجوی ماجراهایی که در ذهنم تلنبارشده و من حتی از آنها خبر ندارم. این نوع نوشتن …
پروفسور مکثی کرد و دیگر ادامه نداد . خنده ای کرد و با اشاره ای به من فهماند که نوبت من است که نظرم را بگویم.
من در آن جلسه تازه وارد بودم راستش اولین باری بود که از نزدیک چند نفر نویسنده را دور هم می دیدم و خوب شاید هم حق داشتم داشتم خجالت بکشم و بقول دوستم شهاب سرخ و سفید بشوم. شهاب دبیر جلسات ادبی بود و آن روز مدیریت جلسه هم با او بود. شهاب فوق لیسانس ادبیات فارسی می خواند. البته قبلا ها زبان و ادبیات اسپانیایی خوانده و مدرک لیسانس و فوق لیسانی زبان و ادبیات زبان اسپانیایی گرفته و کار مترجمی هم می کرده. حالا دوباره بعد از چندین سال از اول لیسانس و فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی را شروع کرده به خواندن. خودش می گوید بخاطر تقویت زبان فارسی و شناخت ظرفیت های زبان فارسی خودمان در مقایسه با زبان اسپانیایی و بقیه زبان های اروپایی خواندن زبان و ادبیات فارسی را شروع کرده است.
شهاب پشتکار خوبی در زمینه ادبیات و نوشتم دارد . می گوید هر کس از نوشتن هدفی دارد. به من می گوید مطمئن ام تو هم از نوشتن هدفی داری، یا کمبودی که دوست داری با نوشتن آنرا بدست بیاوری .
البته من هم به شوخی بهش گفتم خودت کمبود داری ولی راستش به نظرم درست می گوید. شما که غریبه نیستید راستش خیلی وقت ها با خودم فکر می کنم اگر نمی توانستم بنویسم چقدر سخت می شد. من علاقه ای به دیدن تلویزیون ندارم و اگر خانواده تلویزیون را باز نکنند من شاید هفته ها و ماه ها هم خانه تنها باشم سراغ تلویزیون نمی روم . ولی یک موقع هایی رادیو را روشن می کنم و اخبار و کانال های رادیو آوا و رادیو ورزش و کانال های دیگر را گوش می کنم.
خواستم این را بگویم که یک موقعی با خودتان فکر نکنید من عجب آدم عهد بوقی هستم. نه خیر اتفاقا آنلاین خبر نیوز هم هستم ولی دلم نمی آید که گوش و چشم و دل و جان و عقل هوشم همه را به باد دادی به قول آن بزرگوار من هم همه را یکجا بدهم به یک موجود بی جان که گاهی با برنامه هایش جان آدم را به لب می رساند. و این عادتی است که از زمان دیپلم (قدیم) با من مانده است. شاید هم از همان عهد …
آخر این ها را که به شهاب که دوستم است هم رویم نمی شد بگویم چطور در جمع نویسنده ها و ادیبان اسم و رسم دار بگویم . بگویم از تلویزیون فراری هستم و لابد با خودشان فکر می کنند بخاطر اینکه پول برق تلوبزیون را ندهم نگاه نمی کنم، نه والا به خدا خسیس هم نیستم توی همین هفته کلی کاغذ و دفتر و سررسید خریدم که بقول آقا شاهین معلم نویسندگی مان آنها را سیاه کنم و خودم رو سفید بشوم . این را گفتم که فکر نکنید خسیس هستم . البته کلی هم کتاب و خودکار و روان نویس و اتود از چند دهم تا چند دهم خریدم.
خوب البته با شما موافقم که این ها برای راندو گذاشتن با خودم در پارک و روی نیمکت یا در اواخر شب پشت میز تحریر لازم است. به نظر شما همین ها را بگویم، خوب بالاخره این هم یک دلیل است برای خودش. چه اشکالی دارد شاید هم بخندند. اسباب تفریح چند تن از مفاخر ادبی قرن حاضر شدن هم افتخاری است که نصیب ما می شود. شاید هم نخندیدند. بالاخره اهل منطقه ادبیات هستند و حرمت آدم های تازه وارد را نگه می دارند. به خدا خودم هم نمی دانم چه کار کنم کاش الان نوبت من نبود و پروفسور به این زودی به من اشاره نمی کرد.
خدا خیرش بدهد آقای مبتکر که فکر کنم متوجه حال و احوال طوفانی من شد نوبت را گرفت و شروع کرد به صحبت کردن بعد ها فهمیدم که معلم ادبیات ومربی داستان نویسی است.
خوب حالا که دوست تازه نفس ما فعلا نمی خواهد صحبت کند بگذارید من بگویم که چرا می نویسم . من …
خوب البته متوجه نشدم منظورآقای معلم از تازه نفس چیست . تا جایی که من می دانستم این صفت را به دوستان …نجیبی است … می دهند . ولی بگذریم وقت شما را با این فکرها نگیرم. خدا خیرش بدهد.
آقای وطن دوست با خنده ملیحی می گوید به به جناب استاد… خوب اگر شما ننویسید پس دیگر چه کسی باید بنویسد. با سالها تجربه و این همه داستان و شعرهای خواندنی. باز هم متوجه نشدم که این تعریف بود یا یک جور ” بگذارید بنده خدا حرفش را بزند ” به زبان فنی ادبیاتی ها .
شما لطف دارید جناب وطن دوست. من هرچه دارم از تشویق ها و مرحمت های شماست. یادم می آید آن اوایل هر روز چقدر مرا تشویق می فرمودید. اگر تشویق ها و راهنمایی های شما و استاد مدبر نبود من شاید حالا حالا ها در ایستگاه های آغازی خط نویسندگی بودم .
عجب ها، ایشان چرا اینطوری است حرف زدنشان . داشت خنده ام می گرفت یاد واگن های مترو افتادم . ایستگاه پایانی می باشد لطفا در این ایستگاه از مترو پیاده شوید و …
لطف دارید جناب مبتکر شما خودتان همیشه اسطوره زیبا نویسی و سخت کوشی – یاد پست آقای ن کلانتری افتادم در مورد سماجت در نوشتن – بوده و هستید . یادم نمی رود همیشه می فرمودین موقعی که در جمع های خانواده و فامیل همه جلوی تلویزیون بودند شما خودتان را به جزیره ای ناشناخته و دور در سرزمین های پشت میز تحریرتان می رساندید و در میان امواج خروشان و پر سر و صدای برنامه های جنجالی فوتبال بین دو تیم بالا برره و پایین برره مشغول قلم انداز کردن نوشته هایتان می شدید.
من همیشه تعریف این همه سخت کوشی و سماجت شما را می کنم – نمی دانم چرا امروز اینقدر توی این جلسه همه از سماجت حرف می زنند. نکند من خوابم و دارم خواب پست سماجت در نوشتن را که خوانده ام می بینم – ولی نه، چای گرم و شکر پنیر بادامی را که خوردم چه می شود . هنوز طعمش نوک زبانم است .
با شنیدن این حرف ها کمی ترس بچه درونم ریخت – خودم که از اول هم اصلا نمی ترسیدم باور کنید همان بچه درونم بود که از خجالت عرق کرده بود – و لبخند بر لبانم نقش بست . با خودم فکر کردم خوب پس من تنها نیستم قبل از من هم کسانی بوده اند که بخاطر علاقه و نیاز بیشتر به نوشتن از تلویزیون دیدن فاصله گرفته اند. فقط یادم رفت از ایشان بپرسم آیا رادیو گوش می کرده اند یا از این صدا پخش کن بی تصویر هم کناره می جسته اند.
این هم یک نمونه از کاهلی نویسی ها بود که باد در گوش آدم می گوید و آدم می نویسد . حالا اگرسرتان را درد آوردم به بزرگی خودتان ببخشید.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۵ ۱۱:۰۲ ب.ظ

به به
آقا چه کردی.
خیلی خوب بود.

پاسخ
HA
۱۳۹۸-۰۸-۱۲ ۱۰:۵۷ ق.ظ

این پست رو دیدم یاد یه خاطره افتادم
کلاس پنجم معلممون رو کتابا خیلی حساس بود. بعد در حال بررسی کتاب علومم بود که دیده از صفه‌ی پنجاه به بعد یه جای خالی سفید توش پیدا نمی شه. چرا، چون بنده تمام کتاب رو با شعر‌ها پر کرده بودم. خلاصه یه روز کامل از کلاس اخراج شدم. ولی خب ارزش داشت

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۵ ۱۰:۴۳ ب.ظ

زنده باد.
مرسی به خاطر نقل این خاطره.
چقدر خوبه که ما آدما می‌تونیم برای هم خاطره بگیم.

پاسخ
آلاگرین زاده
۱۳۹۸-۰۸-۱۱ ۱۱:۰۱ ق.ظ

طاقت دیدنه کاغذ سفید، حتی توی کتاب های درسی رو هم ندارم.
هر شعر یا جمله ای که یادم میاد رو می نویسم.
امروز توی یکی از صفحات کتاب عربی نوشتم:
هست تومار دل من به درازای ابد/برنوشته ز سرش تا سوی پایان “تومرو”
“مولوی”

ممکن از ناممکن می پرسد:
خانه ات کجاست؟
پاسخ می آید :
در رویای یک ناتوان.
“رابیندرانات تاگور”

خواستم نوح شوم موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت.
“فاضل نظری”

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۱ ۸:۲۵ ب.ظ

چقدر خوب آلا جان
تو در مسیر رشد خوب پیش میری.

پاسخ
آلاگرین زاده
۱۳۹۸-۰۸-۱۱ ۱۰:۵۸ ق.ظ

طاقت دیدنه کاغذ سفید، حتی توی کتاب های درسی رو هم ندارم.
هر بیت شعر یا جمله ای که یادم میاد رو می نویسم.
امروز توی یکی از صفحات کتاب عربی نوشتم:
هست تومار دل من به درازای ابد/برنوشته ز سرش تا سوی پایان “تومرو”
“مولوی”

ممکن از ناممکن می پرسد:
خانه ات کجاست؟
پاسخ می آید :
در رویای یک ناتوان.
“رابیندرانات تاگور”

خواستم نوح شوم موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت.
“فاضل نظری”

پاسخ
زهرا اشرف
۱۳۹۹-۰۵-۰۵ ۴:۵۷ ق.ظ

سلام به استاد گرانقدر جناب آقاي كلانترى
از خواندن مطالب و ارائه راهنماى ها و طنز ظريف در نوشته هاتون بسيار سپاسگزارم🙏
مشتاق و اميدوار شدم
سالهاست كه مى نويسم ولي فقط براي خودم
چند مدتى است به فكر اشتراك مطالبم هستم
ترس از قضاوت شدن و مخاطب نداشتن تا كنون اجازه نداده اين كار رو بكنم
خودم وقتي مطالبم رو ميخونم لذت ميبرم ولي ميگم شايد با سليقه ديگران جور نباشه!
من دوره هاي نويسندگي شركت نكرده ام
ولي زياد مطالعه ميكنم
آيا حتما نياز به شركت در ابن دوره ها هست؟!
ممنونم به خاطر راهنماييتون🙏🌹

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۹-۰۵-۰۶ ۸:۵۹ ق.ظ

درود زهرا جان
البته که باید به بازخوردها بی‌توجه بود. در کل برای نویسنده شدن نباید نازکدل بود. فقط باید به اصل کار فکر کرد و از اصل کار لذت برد.
بنابراین پیشنهادم اینه که حتما وبلاگ بزنید، و حتما به طور منظم بنویسید. تو این سایت مطالب بسیاری هست که در این زمینه می‌تونه به شما ایده بده.

و اما دربارۀ دوره: بستگی داره به جدیت شما. یه وقتی هست که ما تصمیم می‌گیریم با برداشتن یه گام جدی‌تر، نشون بدیم که نوشتن برامون جدیه. دوره گاهی اوقات می‌تونه این قدم جدی‌تر باشه.

پاسخ
پرویز
۱۳۹۸-۰۸-۱۱ ۷:۴۰ ق.ظ

سلام بر شاهین عزیز

لابلای مطالبی که در ذهنم محکم به آن چسبیده ام و دوستش دارم
مطلبی است که در موردسمج بودن نوشته بودی
به نظرم آمد یکی از قشنگترین کاربردهای سماجت، اثبات وفاداری است
و یکی از ادله اثبات وفاداری در محکمه دوستی؛ زیاد یاد کردن از آنکس یا آنچیزی است که دوست اش داریم.

به نظرم اگر یک نامه ششصد صفحه ای به عزیزی بنویسی
و آن عزیز جوابت ندهد
خودش یک جورهایی خجالت می کشد.
به نظرم می رسد در طول نوشتن گاهی سبک های کاری نویسنده های دیگر را بخوانیم در روان تر شدن کار نوشتن مان کمک کند.

مدتی است دارم کتاب ” نوشتن مانند بزرگان ”
اثر ویلیام کین را می خوانم
با ترجمه روان و خواندنی خانم مریم کهنسال نودهی و آقای کاوه فولادی نسب.
در این کتاب ویلیام کین ریزه کاری های سبک نوشتن نویسنده های زیر را معرفی کرده و نحوه الگو برداری از آنرا نوشته است.
۱ – اونوره دو بالزاک
۲ – چارلز دیکنز
۳ – هرمان ملوی
۴ – فئودور داستایفسکی
۵ – کنوت هامسون
۶ – ادیت وارتون
۷ – سامرست موام
۸ – ادگار رایس باروز
۹ – فرانتس کافکا
۱۰ – دی اچ لارنس
۱۱ – ویلیام فاکنر
شاید خواندن این کتاب برای دوستان هم الهام بخش باشه.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۸-۱۵ ۱۰:۴۴ ب.ظ

به به، اون کتاب خیلی خوبه.
چه خوب که معرفیش کردی.

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

من عاشقِ انجیر خیس‌خورده و نوشتنم

پیشنهاد مطالعه

چگونه نوشتن را راحت‌تر شروع کنیم؟ نوشتن چیست؟
چگونه نوشتن کتاب را شروع کنیم

آخرین دیدگاه‌ها

  • شاهین کلانتری در سن مناسب برای نویسندگی
  • شاهین کلانتری در فهرستی از عمیق‌ترین و بدترین اشتباهات دنیای نویسندگی
  • شاهین کلانتری در تمرین افزایش دایره لغات-۷
  • شاهین کلانتری در ماجرای نردبان نویسندگی چیست و چگونه هر روز از آن بالا برویم؟
  • شاهین کلانتری در گفت‌وگوهای دوره‌ی وبلاگ‌نویسی
  • شاهین کلانتری در گا‌ه‌شمار روزانه | چگونه با نوشتن زندگی کنیم؟
  • شاهین کلانتری در ماجرای نردبان نویسندگی چیست و چگونه هر روز از آن بالا برویم؟
  • شاهین کلانتری در آیا ما بیش از ۳ بار عاشق می‌شویم؟
  • شاهین کلانتری در پرسش و پاسخ
  • شاهین کلانتری در گا‌ه‌شمار روزانه | چگونه با نوشتن زندگی کنیم؟

دریافت خبرنامه اختصاصی:

با عضویت در خبرنامه، هر هفته گزارشی از پست‌های سایت و مطالب مهمی که به تازگی خوانده‌ام، دریافت خواهید کرد.
loader

جدیدترین مطالب:

  • و هفت‌سالگی | نویسندگی: اصول و مسائل
  • فهرستی از عمیق‌ترین و بدترین اشتباهات دنیای نویسندگی
  • آیا شما هم به تدریس علاقه دارید؟ | درباره‌ی نویسنده‌مدرس شدن
  • گا‌ه‌شمار روزانه | چگونه با نوشتن زندگی کنیم؟
  • ماجرای نردبان نویسندگی چیست و چگونه هر روز از آن بالا برویم؟
  • از مدرسه نویسندگی چه خبر؟ فراخوان کلاس‌های جدید
  • وبینار روزانه‌ی اهل نوشتن (حضور برای همه آزاد و رایگان است)
  • آفوریسم چیست؟ | درباره‌ی گزین‌گویه و گزین‌گویه‌نویسی
  • نوشته‌های شما | آدم‌ها، کارها، لینک‌ها
  • کریستین بوبن چرا و چگونه می‌نویسد؟ | دانلود ۲۵مین وبینار زبان‌آور
  • تبدیل یادداشت‌ روزانه به اثر ادبی | دانلود ۲۴مین وبینار زبان‌آور
  • پنج نامه‌ی متفاوت | دانلود ۲۳مین وبینار زبان‌آور
  • کتاب «زبان، گفتگو، حقیقت» | دانلود ۲۲مین وبینار زبان‌آور
  • ساده‌ترین تمرین نوشتن | دانلود ۲۱‌مین وبینار زبان‌آور
  • گفت‌وگوهای دوره‌ی وبلاگ‌نویسی
  • چگونه مانیفست بنویسیم؟ | دانلود بیستمین وبینار زبان‌آور
  • دیالوگ‌نویسی برای ایده‌یابی | دانلود نوزدهمین وبینار زبان‌آور
  • تاریخ جایگزین در داستان‌نویسی | دانلود هجدهمین وبینار زبان‌آور
  • نگرش‌های محدودکننده در نویسندگی | دانلود هفدهمین وبینار زبان‌آور
  • فصل تازه‌ی کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام
  • از «می‌خوام»‌ به «دارم»
  • یک سؤال و صد جواب | دانلود شانزدهمین وبینار زبان‌آور
  • شروع برنامه‌‌ی گسترس دایره‌ی واژگان | دانلود پانزدهمین وبینار زبان‌آور
  • ده سال، رایگان انجامش بده | دانلود چهاردهمین وبینار زبان‌آور
  • کتاب «شفاف بیندیش» | دانلود سیزدهمین وبینار زبان‌آور
  • از کانت تا کامنت | دانلود دوازدهمین وبینار زبان‌آور
  • با چه امیدی بنویسیم؟
  • وقتی نوشتن می‌ترساندت
  • آموزش مقاله‌نویسی خلاق | کلاس مقاله‌نویسی | راه و روش تولید محتوای متنی (نوشتن مقاله برای سایت)+ویدیو
  • تو را می‌جویم | دانلود یازدهمین وبینار زبان‌آور

دانلود رایگان کتاب:

مجلۀ عشق نوشتن:

آموزش تولید محتوا:

تولید محتوا

ویدیوهایی دربارۀ نویسندگی:

نوشتن تی وی

جمله‌ورزی:

شاهین بلاگ

بایگانی شمسی

  • بهمن ۱۴۰۱ (۱)
  • دی ۱۴۰۱ (۷)
  • آذر ۱۴۰۱ (۲۵)
  • آبان ۱۴۰۱ (۲۸)
  • مهر ۱۴۰۱ (۱۷)
  • شهریور ۱۴۰۱ (۱)
  • مرداد ۱۴۰۱ (۴)
  • تیر ۱۴۰۱ (۱۳)
  • خرداد ۱۴۰۱ (۱۲)
  • اردیبهشت ۱۴۰۱ (۴)
  • فروردین ۱۴۰۱ (۱۲)
  • اسفند ۱۴۰۰ (۸)
  • بهمن ۱۴۰۰ (۱۵)
  • دی ۱۴۰۰ (۲۴)
  • آذر ۱۴۰۰ (۲۹)
  • آبان ۱۴۰۰ (۱۶)
  • مهر ۱۴۰۰ (۲۵)
  • شهریور ۱۴۰۰ (۲۸)
  • مرداد ۱۴۰۰ (۲۹)
  • تیر ۱۴۰۰ (۲۸)
  • خرداد ۱۴۰۰ (۳۰)
  • اردیبهشت ۱۴۰۰ (۲۹)
  • فروردین ۱۴۰۰ (۲۹)
  • اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
  • بهمن ۱۳۹۹ (۹)
  • دی ۱۳۹۹ (۲۵)
  • آذر ۱۳۹۹ (۴)
  • آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
  • مهر ۱۳۹۹ (۱۷)
  • شهریور ۱۳۹۹ (۱۳)
  • مرداد ۱۳۹۹ (۷)
  • تیر ۱۳۹۹ (۱۳)
  • خرداد ۱۳۹۹ (۳)
  • اردیبهشت ۱۳۹۹ (۵)
  • فروردین ۱۳۹۹ (۱۲)
  • اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
  • بهمن ۱۳۹۸ (۱۴)
  • دی ۱۳۹۸ (۱۷)
  • آذر ۱۳۹۸ (۲۴)
  • آبان ۱۳۹۸ (۲۷)
  • مهر ۱۳۹۸ (۲۹)
  • شهریور ۱۳۹۸ (۱۹)
  • مرداد ۱۳۹۸ (۲۲)
  • تیر ۱۳۹۸ (۲۵)
  • خرداد ۱۳۹۸ (۱۱)
  • اردیبهشت ۱۳۹۸ (۱۰)
  • فروردین ۱۳۹۸ (۲۶)
  • اسفند ۱۳۹۷ (۲۳)
  • بهمن ۱۳۹۷ (۲۰)
  • دی ۱۳۹۷ (۱۸)
  • آذر ۱۳۹۷ (۱۸)
  • آبان ۱۳۹۷ (۱۵)
  • مهر ۱۳۹۷ (۱۸)
  • شهریور ۱۳۹۷ (۱۳)
  • مرداد ۱۳۹۷ (۱۵)
  • تیر ۱۳۹۷ (۲۳)
  • خرداد ۱۳۹۷ (۲۲)
  • اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۵)
  • فروردین ۱۳۹۷ (۲۲)
  • اسفند ۱۳۹۶ (۲۲)
  • بهمن ۱۳۹۶ (۲۵)
  • دی ۱۳۹۶ (۲۸)
  • آذر ۱۳۹۶ (۲۴)
  • آبان ۱۳۹۶ (۲۹)
  • مهر ۱۳۹۶ (۲۶)
  • شهریور ۱۳۹۶ (۲۵)
  • مرداد ۱۳۹۶ (۳۱)
  • تیر ۱۳۹۶ (۲۹)
  • خرداد ۱۳۹۶ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۳۹۶ (۴۲)
  • فروردین ۱۳۹۶ (۳۱)
  • اسفند ۱۳۹۵ (۲۵)
  • بهمن ۱۳۹۵ (۲۳)
  • دی ۱۳۹۵ (۲۲)
  • آذر ۱۳۹۵ (۲۰)
  • آبان ۱۳۹۵ (۲۹)
  • مهر ۱۳۹۵ (۱۷)
  • شهریور ۱۳۹۵ (۲۱)
  • مرداد ۱۳۹۵ (۲۱)
  • تیر ۱۳۹۵ (۶)
  • خرداد ۱۳۹۵ (۱)
  • اردیبهشت ۱۳۹۵ (۲)
  • فروردین ۱۳۹۵ (۲)
  • اسفند ۱۳۹۴ (۶)
  • بهمن ۱۳۹۴ (۴)

موضوعات:

  • 10 جمله (22)
  • 101 جمله (2)
  • آفوریسم (5)
  • آموزش دستور زبان فارسی (6)
  • آموزش ساخت محصول آموزشی (2)
  • آموزش نویسندگی (71)
  • آنافورا (4)
  • از تدریس (8)
  • از نوشتن (428)
  • استراتژی محتوا (74)
  • استعاره (2)
  • استعاره‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌کنم (1)
  • اطلاع رسانی (12)
  • اون می‌گه (1)
  • این آدم‌های دوست‌داشتنی (4)
  • این شکسته‌ها (2)
  • با شما نبودم (29)
  • با هم بنویسیم (4)
  • با و بی حوصله (5)
  • باشگاه تولیدکنندگان محتوا (3)
  • باورهای من (6)
  • برای اعضای دورۀ آنلاین لذت نویسندگی (1)
  • برگزیده‌ها (17)
  • برند شخصی (2)
  • بهترین لینک‌های هفته (1)
  • بهره وری (26)
  • پادکست (28)
  • پادکست بهترین عادت (1)
  • پادکست شاهین کلانتری (3)
  • پادکست محتواتیم (5)
  • پادکست مهم (1)
  • پاره‌ها (2)
  • پرت و پلا (1)
  • پرسش و پاسخ (5)
  • پست‌های چندصدایی (1)
  • پیاده روی (14)
  • تبلیغ نویسی و کپی رایتینگ (6)
  • تجربه‌ی شرکت در کارگاه تمرین نوشتن (1)
  • تسلط کلامی (9)
  • تعریف‌های تازه (18)
  • تفکر نقادانه (1)
  • تکنولوژی (5)
  • تکنیک تبلیغ نویسی (5)
  • تکه‌های طلایی هفته (7)
  • تلگرام (7)
  • تلگرامات (7)
  • تمرین (23)
  • تمرین افزایش دایره لغات (12)
  • تمرین نویسندگی (36)
  • توسعه فردی (273)
  • تولید محتوا (111)
  • توییتر من (1)
  • تیتربازی (1)
  • جستار هفته (1)
  • جستارنویسی (2)
  • جملات کوتاه (57)
  • چالش جستارک (3)
  • چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟ (1)
  • چگونه نویسنده شویم؟ (4)
  • حرف کتاب (2)
  • خرده‌گفته (1)
  • خلاقیت (79)
  • داستان (17)
  • داستان دوست (6)
  • دل نوشته ها (30)
  • دهه هشتادی ها (2)
  • دوست (5)
  • دیالوگ روز (1)
  • دیجیتال مارکتینگ (12)
  • رابطه (23)
  • رادیو کاماک (1)
  • رادیو نویسندگی (21)
  • رادیونوشته (1)
  • رسانه‌سازی (7)
  • رویاها (9)
  • ریزنوشته‌ها (1)
  • زندگی (11)
  • سبک زندگی (15)
  • سبک‌های نویسندگی (2)
  • سخنرانی (3)
  • سمپوزیوم توسعه فردی (16)
  • سمپوزیوم نویسندگی (21)
  • سوال (7)
  • شاعرانه‌ها (12)
  • شاهین کلانتری (1)
  • شاهین‌شو (3)
  • شبکه های اجتماعی (6)
  • شعر (10)
  • شعر نوشتن (1)
  • شکسته‌نویسی (5)
  • شما و شاهین (1)
  • عشق (5)
  • فروش (1)
  • فکر و تفکر (9)
  • فهرست‌ها (3)
  • فیلم (3)
  • فیلم نامه نویسی (3)
  • فیلمسازی (6)
  • قدرت (1)
  • قصه گویی (3)
  • قلم‌انداز (17)
  • کارتون و کاریکاتور (17)
  • کارگاه تولید محتوا (7)
  • کارگاه کلمات (20)
  • کانال مهارت های نویسندگی در تلگرام (4)
  • کتاب الکترونیکی (8)
  • کتاب قدرت تکرار (17)
  • کتاب و کتابخوانی (134)
  • کسب و کار (15)
  • کشکول کلانتری (24)
  • کلاس کپی رایتینگ (4)
  • کلاس نویسندگی (7)
  • کلمات قصار (13)
  • کلمه (26)
  • کلمه‌برداری (8)
  • گروه‌سازی (1)
  • گزارش زندگی (1)
  • گفت‌وگوی روزانه درباره‌ی نوشتن (2)
  • لینک های خوب (20)
  • مجلۀ عشق نوشتن (2)
  • محتواتیم (1)
  • محتواگران (1)
  • مدرسه نویسندگی (6)
  • مدیریت پروژه (1)
  • مسترکلاس نویسندگی (7)
  • مصاحبه (8)
  • مصاحبه با علی اکبر قزوینی (3)
  • معرفی کتاب (12)
  • مقالات گروهی (1)
  • مقالۀ هفته (5)
  • مهارت های نویسندگی (188)
  • مواد خام برای تولید محتوا و جستارنویسی (1)
  • مواد خام تولید محتوا و جستارنویسی (1)
  • موفقیت (22)
  • مونولوگ‌های شکسته (5)
  • نامه (10)
  • نامه ها (3)
  • نامه‌های شاهین کلانتری (1)
  • نانومحتوا (1)
  • نثرهای یومیه (31)
  • نخستین سطرها (1)
  • نسیم نیکلاس طالب (3)
  • نظرت برگزیدۀ هفته (3)
  • نقل قول (156)
  • نکته‌ها و تکه‌ها (1)
  • نگرش (3)
  • نمایشنامه‌نویسی (3)
  • نوشتار پولساز (1)
  • نوشتن TV (6)
  • نوشتن کتاب (4)
  • نوشته‌های شما (1)
  • نویسندگی آنلاین (23)
  • نویسندگی استراتژیک (1)
  • نویسندگی خلاق (8)
  • نویسندگی کودک و نوجوان (1)
  • نویسندگی مثبت نگر (3)
  • هر روز یک دفتر شعر (4)
  • هزار و یک ایده (124)
  • همۀ کتاب‌های نویسندگی (2)
  • هوش کلامی (5)
  • وبلاگ نویسی (75)
  • وبینار اهل نوشتن (1)
  • وبینار زبان‌آور (26)
  • ولاگ (8)
  • ویدیو (20)
  • یادداشت روز (85)
  • یادگیری (43)
  • یک کار تازه (2)
  • یوتیوب آموزش نویسندگی (1)
© ۱۳۹۴-۱۴۰۱ | این وب‌سایت برای شاهین کلانتری است. | طراحی و پشتیبانی: سعید قائدی