دیریست که چسبیده به ذهنم این حرف یارعلی پورمقدم:
«آدم تو کوچه داستاننویس میشه.»
کوچه کجاست اما؟
میتوانی توی کوچه باشی و کوچه را نبینی و برعکس، توی اتاق باشی و هفت شعر عشق و ناعشق را بگردی.
کوچه یعنی خودِ زندگی. یعنی چسبیدن به اصلِ جنس.
کوچه یعنی چیزی را ننویسی که دیگران بهعادت خلاقانه میپندارند. کوچه یعنی طوری بنویسی که سنجههای خلاقیت دگرگون شود.
کوچه یعنی تو، وقتی راه به خودت میبری.