ساده آسان نیست | دانلود چهارمین وبینار زبان‌آور

بشنوید:

دانلود فایل صوتی وبینار 

 

  • مطالعه برای درک اهمیت کاری به آن می‌پردازیم ضروری است.
  • مقاله‌ای از آلدوس هاکسلی از کتاب «وضع بشر» ترجمه‌ی اکبر تبریزی:

زبان و کلام

بحث درباره‌ی زبان را با گفته‌هایی از نویسندگان مختلف آغاز می‌کنم. «هلن کلر (نویسنده‌ی کر و لال و نابینای امریکایی)» چگونگی کشف سخن‌گفتن را چنین حکایت می‌کند:

«معلمم کلاه مرا درآورد، می‌دانستم که در آن هوای گرم و آفتابی بیرون خواهم رفت. این فکر -اگر احساس بدون گفتار را بتوان فکر نامید- مرا به جست‌وخیز کودکانه واداشت.

«به سوی چاه آب به راه افتادیم، بوی عطر پیچک‌های کنار چاه دماغ مرا نوازش می‌داد. کسی داشت از چاه آب می‌کشید، معلمم دست مرا زیر آب گرفت. درحالی‌که آب خنک به‌روی دستم روان بود وی کلمه «آب» را نخست به آهستگی سپس سریع‌تر بر کف دست دیگر من نوشت. بی‌حرکت ایستاده بودم و تمام حواسم بر حرکت انگشت وی متمرکز بود. ناگهان یک آگاهی مبهم به چیز فراموش‌شده‌ای بر من عارض شد -ارتعاش فکری در حال برگشت- و رمز زبان بر من آشکار گردید، دریافتم که آب همان مایع خنکی است که بر دست من جاری است. این کلمه‌ی زنده روح مرا بیدار کرد و به آن روشنایی، امید و شعف بخشید و آزارش کرد. گرچه هنوز موانعی پیش پایم قرار داشت اما بزودی برداشته می‌‌شد.

«در حالی‌که آتش شوق یادگرفتن در وجودم زبانه می‌کشید محل چاه را ترک گفتیم. هر چیزی اسمی داشت و هر اسمی مولد فکری بود. چون به خانه برگشتیم به هر چیز که دست می‌زدم گویی که جان دارد و می‌لرزد. زیرا اشیاء را با دید تازه و شگفت‌انگیزی که در من به وجود آمده بود «می‌دیدم».

ادامه دارد…

  • «ساده آسان نیست.»
  • از فشار ذهنی استقبال کنیم.
  • مطالب مهم و ارزشمند را پس از بارها بازخوانی به‌خوبی درک خواهیم کرد.
  • موضوعی برای تمرین نوشتن: من و آزادنویسی

اطلاعات لازم برای شرکت در جلسات آینده‌ی وبینار رایگان زبان‌آور:
وبینار روزانه‌ی زبان‌آور

22 پاسخ

    1. درود
      هنوز فرصت نکردم متن کامل رو تایپ کنم و روی سایت بذارم.

  1. سلام استاد گرامی چقدر این وبینار‌ها در این روزهای سخت به من کمک کرد. هر روز با اشتیاق از ساعت پنج چشمم به دقیقه‌هاست که وبینار شروع بشه. عاشق تمریناتی که می‌گذارید هستم و سعی میکنم حتمن انجام بدم. در آخر هم یه سوال دارم استاد؟ چرا در این مدت که کتاب‌های زیاد و البته خوب، چون همه رو خودتون معرفی کردید خودندم، ترسم از نوشتن بیشتر از قبل شده؟ چرا دیگه اون شهامت قبلن رو ندارم
    در این مدت هر روز داستانک نوشتم شعر نوشتم یادداشت‌های روزانه نوشتم، آزاد نویسی کردم بدون حتی یک‌روز متوقف شدن. اما جرات انتشار رو از دست دادم و می‌ترسم که دیگه به خودم بگم نویسنده‌ی نو پا. یعنی دلیلش کارهای خوبیه که می‌خونم؟

  2. سلام استاد کلانتری عزیز و درود بر همت والایتان و نفسهای گرم و روشنتون در این روزهای سرد و تیره ومبهم، مقاله‌ عالی بود، بخصوص بحث سنبلها و تاثیرشون بر زندگی و تاثیر روح حرکت و اقدام و فعلیت دربرابر فکر و انتزاع، مانند همیشه درخشان و راهنمای ایده یابی و تفکر، زنده باشید به دوران.

  3. من روزهای فرد متاسفانه نمیتونم شرکت کنم اما حتمن فایل ضبط شده رو گوش میدم. ممنون که مقاله‌ی به این بلندی و ارزشمندی رو برامون خوندید. لذت بردم و کلی آموختم

  4. با سپاس از شاهین کلانتری عزیز، وبینار امروز من را به فکر فرو برد. به فکر اینکه “واژه” که خود از ابداعات بشر است چنان قدرتی دارد که می تواند انسانها را به بند بکشد و انها را اسیر خویش سازد. اینکه در طول تاریخ و حتی همین حالا، تنها با برچسب یک واژه یکی از فرش به عرش می رسد و دیگری بدون توجه به جوهر انسانی اش، مستوجب عقوبت وحتی مرگ می گردد. چطور به یک واژه چند حرفی چنان منزلتی داده شده که که می تواند روح انسانی را، که به بینهایت تشبیه شده است را در خودش جای دهد و آن را به زنجیر بکشد؟ شاید زمانی که مغز توان تعقل خود را از دست می دهد واژه ها به جای خرد و عقل تصمیم می گیرند.

  5. سلام ، وقت شما بخیر 🌼
    ممنون که این مقاله رو معرفی کردید. دوبار شنیدم و یادداشت برداری کردم . پر نکته و جالب بود.
    ولی فقط این جمله شو دوست داشتم :
    « ممکن است قورباغه ها هم از خود افلاطونی داشته باشند که برای حقیقت تعریف های عجیبی قائل شود»
    به نظرم این ، صادقانه ترین و بی ایراد ترین جمله ش بود .
    راستش یه پیشنهادی داشتم که بعد از خوندن متنی با عنوان «افسوس که آدمی نمی تواند از پنجره به عبور خود در خیابان نگاه کند» می‌خواستم عرض کنم ؛ ولی خوشبختانه این روزها، ترکیبی از احساسات « به من چه» و «خب که چی» باعث شده کمتر حرف بزنم … اما وقتی اشتیاق شما رو در مواجهه با این مقاله دیدم، به نظرم اومد که شاید گفتن بعضی حرف ها بهتر از نگفتنش باشه ؛ پیشنهادم اینه که اگر به این قبیل متن های فیلسوف مآبانه علاقه مندید، حتماً قبلش علم منطق بخونید ، چون همونطور که مستحضرید، منطق مقدمه ی فلسفه ست ، و اساساً تاسیس شده برای حفظ ذهن از افتادن به دام استدلال های نادرست از قبیل « در باز است، باز پرنده است ، پس: در پرنده است »
    اگر هم قبلاً منطق خوندید، جسارتن پیشنهاد می کنم پیش یه استاد خوب بخونید. به خاطر همون نکته ی بسیار حیاتی که یادم نیست از کی نقل کردید:
    «مهم نیست چی یاد می گیری ، مهم اینه که از کی یاد می گیری »
    موفق باشید 🌼 ببخشید که طولانی شد 🙏

    1. درود خانم ایمانی عزیز
      محبت کنید یه مقدار واضح‌تر برام توضیح بدید.
      کدوم قسمت حرف‌ها رو خالی از منطق یا داری مشکلات منطقی دیدید؟

  6. یه فرح بخشی خاصی بهم دست داد وقتی مقاله وارد استدلال علمی می شد عالی بود چطور میشه این کتاب رو تهیه کرد

    1. چه عالی.
      متاسفانه کتاب در بازار موجود نیست.
      امیدوارم بتونم زودتر متن کامل مقاله رو تایپ کنم بذارم اینجا.

    1. درود
      لینک مشکلی نداره.
      احتمالن مشکل از سرعت اینترنت شماست.

  7. مقاله بسیار پخته ای بود مثل سوپ که غذای ساده ای به نظر میرسه وهمیشه غذای مقوی ودرمانی برای بیماریهاست وخیلی قابل درک بود که واقعا هنوز هم ما زندانی هستیم وهیچ وقت در تاریخی که زندگی میکنیم این را نمیفهیم شاید روزی هم بگویند کشور ایران برای ازادی مبارزه میکرد وبه کسانی که سکوت کرده بودند میگفتند وسط باز و به انها برای اینکه به مبارزه برای ازادی بپیوندد فحاشی میکردنداما خودشان را ازاده خواه میدانستند وبا دیکتاتوری مبارزه میکردند

    1. درود استاد،
      سپاس برای فایل صوتی ارزشمندتون.
      متاسفانه کلاس حضوری داشتم نتونستم تو این وبینار شرکت کنم.
      فایل رو تا آخر گوش دادم و از بیانات مفیدتون لذت بردم.
      بسیار عالی🙏🏻🌺

  8. سلام استاد لحظاتتون پر از شادی
    در این روزها لحظاتی انگار نفسمان بالا می آید با وبینارهای جذاب شما. البته من از ده دقیقه زودتر هم به در بسته بر خوردم نمی دونم به خاطر اینترنت من هست یا تعداد شرکت کننده ها ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *