دستهبندی سامان میبخشد. دستهبندی پوشیدهها و پریشیدهها را از نهان تاریکی به عیان روشنایی میآورد. دستهبندی کلید انتقال دانش است.
دستهبندی نقصهایی هم دارد. گاه استثناها را نادیده میگیرد. گاه به زورچپانیِ چیزی به دستهیی نامربوط میانجامد. گریزی نیست اما. کیفیت دستهبندی را با سنجهیِ سودمندی و ناسودمندی میسنجیم، نه درست و غلط.
در مسیر یادگیریام همواره وامدار دستهبندیهای سودمند بودهام. بهترین معلمان را کسانی میپندارم که دستههای متفاوتی عرضه میدارند.
برای مثال، با مثلث پیرنگِ رابرت مککی در کتاب «داستان» بود که توانستم با سه الگوی شاهپیرنگ و خردهپیرنگ و ضدپیرنگ آشنا شوم و به درک بهتری از ساختار رواییِ رمانها و فیلمنامهها برسم.
و کوشیدهام با دستهبندیهایی مانند «پازل نویسندگی» روشی خودشیوه برای آموزش نویسندگی بسازم.
این صفحه را ساختهام تا انبانی باشد از انواع دستهبندیهای که اینسو و آنسو میبینم.
دستهبندیهای سودمند را میتوان مانند تور کوچکی به دریاهایی افکند که ماهیان بسیار و رنگارنگ دارند.
3 پاسخ
این شیوه ی نگاه شماست که بابی شگفت انگیز در برابر سیاق نوشتن ما باز می کند. بیکران سپاس
سپاسگزارم از مطالب مفیدتان استاد🌹💫
🙏🌹