• کاش خودم را بیشتر بسپارم دست نوشتن.
• کاش هر روز ده بیست بار در فایل یادداشتهای روزانهام چیزی بنویسم.
• کاش نامه بنویسم، فرتوفرت نامه بنویسم برای مخاطبان موجود و ناموجود.
• کاش گامهایی که به سوی تغییر برمیدارم، به سوی تغییر واقعی باشد، نه توهم تغییر.
• کاش هیچوقت نوشتن را معطل رسیدن ایده نگذارم.
• کاش دمبهدم شیوههای نوینی برای گفتن از شگفتی تبدیل جهان به زبان ابداع کنم.
• کاش بیشتر توی کافه بنویسم.
• کاش کارهای مهمی که ارزش انجام روزانه دارند به درشتترین شکل ممکن بنویسم روی دیوار.
• کاش هیچ کلمهی تازهیی از دستم در نرود. کاش هر کلمهیی نویی که میبینم فوری یادداشت کنم.
• کاش به کاشنوشتن ادامه بدهم و «#هزارکاش» را نیمهکاره رها نکنم.
• کاش کاشنوشتهایم فقط حسرت خوردن نباشند و محرکِ کاستن از کاشهایم باشند.
• کاش شما هم نوشتن هزارکاش خودتان را بیاغازید تا با هم انگیزهی بیشتری برای ادامهی نوشتن آن بیابیم.
✔️تو هم #همکاش من باش.
5 پاسخ
سلام شاهین عزیز! امروز بار دوم است که مینویسم. اینبار خواستم ازت بپرسم که در مورد دیالوگ های داخل گیومه که حاوی گویش های محلی هستند که با شماره گذاری روی گیومه و بعد توضیح در پاورقی انجام میشود، الان تو ایران بین نویسنده ها رایج است؟ خیلی ممنون میشم اگر در این مورد یه توضیح به من بدین.
کاش من مداومت در وبلاگ نویسی را جدی بگیرم
کاش هر روز حداقل هزار کلمه بنویسم
کاش هر روز صفحات صبحگاهی بنویسم
کاش در این مسیر دوستان خوب بیابم
کاش از کلمات جدید استفاده کنم
کاش نویسنده خوبی بودم
کاش یک داستان می نوشتم
کاش معلمی بود تا نوشته هایم را می خواند و ایراداتم را می گفت
کاش کتابهای بزرگ دنیا را می خواندم
کاش انقدر دستاوردای خودم رو کمارزش نشمارم.
کاش بیشتر میخواندم . . .
کاش برای نوشتن منتظر خودکار گران قیمت نمی ماندم
کاش قبل از نوشتن هر کلمه به اندازه باز کردن در خودکار بیشتر فکر میکردم
کاش فضای مجازی فقط برای پولدار ها بود
کاش به کلاس های انشا مدرسه بیشتر توجه میکردم
و ای کاش که کاغذسفیدهای خانه مان مثل پیراهن چهارخانه ام خط خطی بشوند