فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جوانان

عاشق فرهنگ‌نامه‌های خاصم. دارم فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جوانان را ورق می‌زنم و می‌رسم به این سطرها:

آب چرخ کن: دوش حمام.

آبدوغ‌خیاری: مبتذل؛ پیش‌پاافتاده: «عشق‌های آبدوغ‌خیاری». نیز ⇐ فیلمفارسی». مترادف: آبکی؛ آبگوشتی. ⇐ تخماتیک. ⇐ نیز بازاری.

آتیش سیگار: (آتش سیگار) «آتیش سیگارتیم» (به طنز و برای اظهار ارادتمندی و به نشانۀ تواضع و خضوع و خشوع بیش از حد بیان می‌شود. یعنی در مقابل تو کسی نیستیم و اصلاً آدم به حساب نمی‌شویم. مگر لطفی بکنی و ما را در حد آتش سیگار خودت قبول کنی. ⇐ آشغال گوشتتیم؛ آفتابَه‌تیم؛ بند کفشتیم؛ تف کن توش شنا کنیم؛ جیرجیرکتیم؛ رعد و برقتیم؛ زیپ شلوارتیم؛ زیر سیگارتیم؛ سوسکتیم؛ سیگارتیم؛ قالپاقتیم؛ نمرۀ کفش پاتیم؛ نمرۀ کفشتیم.).

آخی: به هنگام دلسوزی و ترحم گفته می‌شود: «آخی! دلم براش سوخت!». نیز ⇐ آخیش.

اسب: خنگ و بی‌سروزبان و مطیع و دست‌وپاچلفتی. نیز ⇐ اسخف؛ اشکول، اوت، بامبول؛ ببو؛ بزغالی؛ بوق؛ بیغ؛ بیلمز؛ پپه؛ پخمه؛ پرت؛ پرتگاه؛ تعطیل؛ چوپون؛ چولی؛ خل و چل؛ خنگ؛ درازگوش؛ دهاتی؛ دیوونه؛ زبان‌نفهم؛ شوت؛ شوت‌زاده؛ شوتکس؛ شوت مارشال؛ شوتی؛ عتیقه؛ عقب‌افتاده؛ عقب‌مونده؛ عوضی؛ گدوخ؛ گیج‌ و ویج؛ گوشتکوب؛ گوساله؛ گوسفند؛ مخلص؛ مرخص؛ مشنگ؛ منگ؛ مونگول؛ میخ؛ میخ مارشال؛ هالو؛ هپلی.

منبع: فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جوانان، دکتر مهشید مشیری، نشر آگاهان ایده، 1380

 

 

 

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *