شوق معاشرت با فرد کتابخوان برای آن نیست که او از کتابهایی که خوانده نقل کند. نه. این شاید ملالآور هم باشد.
فرد کتابخوان همصحبت بهتریست چون از کتابها شیوهی خودبیانگری را آموخته. کتاب به تو یاد میدهد افکارت را بهتر و دقیقتر چهربندی* کنی. عموم آدمها بیشتر حرفهایشان تقلیدیست؛ بازگفتِ چیزیهایست که در مهمانی و تاکسی و اداره و اینترنت به گوششان خورده. خوانندهی خوب اما پندار و کردار خود را میکاود و حرفی نویی برای گفتن مییابد؛ حرفی که حتا اگر مضمونی تازه نداشته باشد بهسبب پیوند با تجربهی زیستهی او پُربهاست.
*معادلیست برای Formulable در کتاب «واقعیت اجتماعی و جهان داستان» نوشتهی دکتر جمشید م. ایرانیان (امیر کبیر، ۱۳۵۸)
یک پاسخ
و چقدر به شخصه رنج می برم از جامعه کتاب نخوان
جامعه ای که حتی بسیاری، کتاب رو فقط ژست اجتماعی می دونند