این روزها، تقریباً هجده ساعت در روزکار میکنم. خواندن، نوشتن، تدریس، محتوانویسی، ایدهپردازی، مشاوره، جلسهبازی!، توزیع محتوا در شبکههای اجتماعی و پیگیری کارهای مدرسه نویسندگی بخشی از کارهای من در اغلب روزهاست. در این زندگی پر از فعالیت اما به مفهوم زندگی بسیار میاندیشم. الان که ساعت سه نیمهشب است، به یکی از جملاتی که حین کارها به ذهنم رسیده خیره شدهام:
هر چقدر که به تلخیها و تیرگیهای زندگی خیره شوی، باز هم در لحظاتی پی میبردی زندگی بیاندازه زیباست.
و زیبایی زندگی را چگونه میتوان زیست؟ چگونه میتوان تجربۀ زیبا زیستن را مکرر کرد؟ هر چه تامل میکنم، جز مهربانی، ذهنم راه به جای دیگری نمیبرد. پیرو فروچی در پیشگفتار کتاب «قدرت مهربانی» مینویسد:
«مهربانی؟ ممکن است به ذهنمان خطور کند که حتی نزدیک شدن به موضوع بیهوده است: دنیای ما آکنده از خشونت، جنگ، تروریسم و ویرانی است. یا این حال، زندگی درست به این دلیل ادامه دارد که ما با یکدیگر مهربانیم. فردا هیچ روزنامهای دربارۀ مادری که شبها برای کودکش کتاب میخواند، یا پدرس که برای بچههایش صبحانه آماده میکند، یا کسی که با دقت گوش میدهد، یا دوستی که ما را شاد میکند، یا بیگانهای که به ما در حمل چمدانی کمک میکند، چیزی نمیگوید. خیلی از ما، حتی بیآنکه بدانیم، مهربان هستیم…»
و بهراستی ما تا چه میزان از امکانات دنیای معاصر برای ترویج مهربانی سود جستهایم؟ فرضاً وب و شبکههای اجتماعی برای شما تداعیکننده مهربانیاند یا نامهربانی؟ چگونه میتوانیم از تکنولوژیهای مدرن برای گسترش مهربانی بهره بگیرم؟
رها کنم. نوشتن از این سوالها هم بماند برای بعد. فعلاً شما در کامنتهای همین یادداشت شروع کنید به نوشتن در این رابطه.
تکۀ دیگری از کتاب قدرت مهربانی را برایتان نقل میکنم:
«آلدوس هاکسلی، نویسندۀ بزرگ انگلیسی، در مطالعۀ فلسفهها و راهکارهای مرتبط با توسعه استعداد و توانش انسان، از جمله نگرشهای گوناگونی مانند آیین ودا، کار روی روان، کار روی جسم، مراقبه فلسفه مربوط به هیپنوتیزم، و ذن فردی پیشگام بود، در اواخر زندگیاش، در سخنرانی گفت:
مردم اغلب از من میپرسند موثرترین راهکار برای دگرگون کردن زندگیشان چیست؟ کمی شرمآور است که پس از سالها پژوهش و آزمون، باید بگویم که بهترین پاسخ این است-فقط کمی مهربانتر باشید.»
12 پاسخ
مهربانی رفیقیست که سالها با من هم پیاله است
مهربانی رفیقیست که سالهاست در وجود من جا خوش کرده
گاهی همه ی بدبختی ها سختی ها غم ها بی احترامی های روزگار را از چشم او میبینم سرش داد میزنم به او فحش میدهم گاهی کارمان به کتک کاری میرسد و در آخر بارها از خانه ام بیرونش کردم اما او در تمامی این لحظات فقط با لبخند نگاهم میکند و میگوید حق با توست و این چنین میشود که من بازهم با او هم پیاله میشم
زنده باد
سلام
خوبین؟
من تا به حال شمارو به طور فیزیکی از نزدیک ندیدم
اما بدون اغراق میگم
و ۱۰۰ درصد اطمینان دارم
یکی از مهربان ترین آدمهایی که توی زندگیم میشناسم شما هستین
سلام محمد عزیز
تو به من محبت داری. به امید دیدار.
راستی میخواستم اینو دوباره بهت بگم:
اراده و نظم تو در وبلاگنویسی روزانه تحسین برانگیزه. و مطمئنم به جاهای خیلی خوبی میرسه.
محمد، تو که انقدر خوش ذوق و رو به رشد هستی، برای مطالعه و تمرین در متمم هم وقت بذار. خیلی کمکت میکنه.
مهربانی به نظرم یک مفهومی که تنها مهر و محبت را میرساند نیست، مهربانی یعنی اهدای قسمتی از زندگیمان به کسی. با این اهدا از زندگی کردنمان که کم نمیشود بلکه بیشتر هم میشود. مهربانی زندگی را دگرگون نمیکند، زندگی را میسازد.
درود امیر جان
چقدر خوب گفتی. لذت بردم.
“ازمحبت خارها گل می شود”
خود واژه مهربانی حس خوبی میده و پایه واساس ایجاد رابطه بین افراد هست. تاثیر خیلی خوبی روی روحیه و روان (فردی که این خصلت رودرون خودش داره وفردی که در یافتش می کنه )میذاره.
لذت وزیبایی زندگی در عطوفت ، مهربانی وبخشندگی خلاصه میشه.وگرنه شایدبا این همه آشفتگی ومشکلات جامعه خیلی وقت پیش کم می آوردیم وجا می زدیم.
امیدوارم هممون بتونیم در رابطه با ترویج مهربونی قدمی برداریم والبته این ویژگی رو درون خودمون حسابی تقویت کنیم چون ترویج با عمل صورت می گیره…
راستی استاد 18ساعت زمان زیادیه. خسته نباشی دلاور: )
سلام آلا جان
مرسی که انقدر زیبا نوشتی.
سپاس از مهرت.
اميرالمؤمنين (ع) از رسول خدا (ص) نقل مى كند كه فرمود: سرآغاز عقل و خردمندى بعد از ايمان به خدا اظهار محبت به مردم و دوستى با آنان است.
محبت و مهربانی با مردم معجزه میکند
زنده باد احمد شکیب عزیزم.
دنیا براساس همین مهربانی هاست که هنوز هست. اگه اینا نبودن فکر نکنم هیچ چیزی می توانست مانع خدا شود تا ما را از زمین نابود نکند یا ولمان نکند خودمان همین کار را کنیم.
همین مهربانی هاست که باعث شده هنوز هم زنده باشیم و امید داشته باشیم.
زنده باد سورنای عزیز و مهربان.