نسیم طالب میگوید:
“گفتگوهای تصادفیِ هدفمندِ مهمانیهاست که معمولاً به دستاوردهای بزرگ میانجامد نه گفتگوهای تلفنی و مکاتبات خشک. پس به مهمانی بروید!”
حالا که همه چیزمان را بردهایم توی اینترنت و با موبایلمان میخوابیم و بیدار میشویم. و تمام شکستها و پیروزیهامان خلاصه شده توی لایک جمع کردن. بهتر است گاهی فکر کنیم که چه موقعیتهایی را در دنیای واقعی از دست میدهیم.
فاجعهی اصلی این است که وقتی هم بیرون میآییم یا به مهمانی هم میرویم، پریشان و خمار، کبکوار سر در گوشی میبریم.
من مخالف فضای مجازی نیستم. به طور مثال درباره یادگیری معتقدم حماقتی بزرگتر از ادامه دادن به آموزش فیزیکی در دانشگاه وجود ندارد، وقتی که میتوانیم -با کیفیتی دهها برابر بیشتر- در فضای دیجیتال آموزش ببینیم.
اما درباره رابطه دلم نمیخواهم به فضای مجازی تن بدهم، فضای دیجتال صرفاً میتواند مکملی در کنار رابطه باشد.
جرقه و شکل گیری رابطه در فضای مجازی بد نیست، اما امتداد آن باید در دنیای واقعی باشد.
پیشنهاد:
بیاید گاهی اوقات فرض کنیم که کلاً اینترنت وجود ندارد و موبایلی نداریم.
با توجه به این محدودیت، برای برقراری رابطه – از رابطه عاطفی تا رابطه ی کاری- به چه روشهایی متوسل میشویم؟
برای ورود به چه فضاهایی تلاش میکنیم؟
روی چه مهارتهایی کار می کنیم؟
و…
باید حواسمان باشد سهولت ارتباط در فضای مجازی باعث نشود به موجودات بنجلی تبدیل شویم که از هنر گوش کردن هیچ نمیدانند و به جای ارتباط چشمی مداوم و موثر، وقتی روبروی طرف مقابل قرار مینشینند سر در گوشی فرو میبرند.
یک پاسخ
دنیا بازی پیچیده ای است شاهین جان! ؛))
دوست داشتم کامنت بزارم، تا حالا نزاشته بودم.
خیلیها میگن شبکههای مجازی ما را تنها کرده، من میگم تنهایی ما را به سمت اونا برده.
گفتی: بیاید گاهی اوقات فرض کنیم که کلاً اینترنت وجود ندارد و موبایلی نداریم.
من میگم: فرض نمیخواد این، با یه موبایل معمولی و قطع کردن اینترنت این محدودیت -تو بخون موهبت- محقق میشه.