همه همزاد ندارند. نویسنده دارد اما، نه یکی، هزار تا حتا: به اندازهی تمام نوشتههاش.
سیروس (قاسم) سیف در مقدمهی رمانش (آوارگان خوابگرد) نوشته بود:
«اگرچه، همزادم «نویسندهی این کتاب» را دوست دارم، اما اگر قرار شود که بین او و حقیقت، یکی را انتخاب کنم، حقیقت را انتخاب میکنم. و حقیقت این است که نویسنده در این کتاب حقیقت را کتمان کرده است!»
اگر بپنداری که قلمْ دستِ همزاد توست، چگونه مینویسی؟
شاید دست همزادت را بازتر بگذاری. شاید کمتر سرزنشش کنی. شاید بهتر از همیشه بنویسی.
2 پاسخ
خود سانسوری برابرست باکشتن نویسنده درون
مجبور کردن نویسنده درون به نوشتن وقتی به دستوپاهاش با زنجیر بستهست.