غالب نویسندگان حوزۀ بهره‌وری و مدیریت زمان معتقدند که بهتر است برنامۀ روزانه‌مان را با سخت‌ترین کاری که داریم آغاز کنیم، چون انرژی و توان بیشتری داریم، همین‌طور اعتمادبه‌نفس حاصل از انجام سخت‌ترین کار به‌عنوان اولین کار باعث می‌شود تا بقیه روز را با قوت بیشتری دنبال کنیم.
گروه دیگری معتقدند که فعالیت‌های روزانه را با کارهای ساده‌تر شروع کنیم، مثل تمیز کردن میز و مرور رسانه‌ها و هر کار ساد‌ه‌ای که درگیری ذهنی چندانی ایجاد نمی‌کند. بر اساس این عقیده با انجام فعالیت‌های ساده‌تر خودمان را برای کارهای دشوار گرم می‌کنیم.(+)
اما من در عمل به نتیجۀ دیگری رسیده‌ام. به گمانم شروع روز با لذت‌بخش‌ترین کاری که دوست داریم، بهترین گزینه است.
لذت‌بخش‌ترین کار، و نه لزوماً سخت‌ترین یا آسان‌ترین کار.
نوشتن صفحات صبحگاهی برای من چنین حالتی را دارد، گاهی به سخت‌ترین کار روز تبدیل می‌شود و گاهی سهل‌ترین؛ اما درهرصورت لذت‌بخش‌ترین فعالیتی است که می‌توانم روزم را با آن آغاز کنم.
در دفتر کار هم‌چنین وضعیتی حاکم است، به دلیل علاقۀ بی‌حدوحصرم به گرافیک، روزم را معمولاً با طراحی یکی دوتا عکس‌نوشته و پوستر آغاز می‌کنم.(+)
تجربۀ عمیق لذت در اولین فعالیت هرروز، باعث می‌شود اصل لذت را در تمام کارهایمان دنبال کنیم.
برای من کار کردن چیز جز لذت‌بردن نیست.
برنامه ۱۰ هفته‌ای نویسنده‌شدن در مدرسه ۱۰ (چگونه نویسنده شویم)
دریافت کتاب قدرت نوشتن |کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام
2 پاسخ
به نظرم کاری که ازش لذت می بریم، همون «آسون ترین» کار هست. صرفاً اسمش رو عوض می کنیم. وقتی از کاری لذت ببریم، هیچوقت برامون سختی خاصی نداره. اصلاً حتی گذر زمان رو هم حس نمی کنیم.
محمدرضا شعبانعلی می گفت که انجام کاری که لذتبخشه، براش مثلِ «تفریح» هست نه کارِ سخت! برای همین وقتی یه نفر ازش می پرسه «چطور میتونی اینهمه ساعت در روز کار کنی؟ » بهش جواب میده که من 20ساعت در روز تفریح می کنم. و 4ساعت می خوابم. خیلی حیفه که نمی تونم اون 4 ساعت رو هم تفریح کنم!»
من یک پیشنهاد دیگر دارم و البته در راستای همان لذت بخش ترین کار است. من برای خودم در شروع روز انگیزه بخش ترین کار را شروع می کنم حالا ممکن است سخت یا آسان باشد. این کار انگیزطه بخش به من انرژی و حتی تمرکز و امنیت و آرامش کافی را برای ادامه فعالیت های روز می دهد.