در غم‌آباد سخن

 

#کلمات_هفته عنوان بخشی از ستون #تردیدار است که هفته‌یی یک ‌بار هوا می‌شود؛ برگزیده‌یی از واژه‌ها‌یی‌ست که این‌سووآن‌سو دیده‌ام و پسندیده‌ام، همراه با شاهد مثال. با هدف تشویق به تمرین کلمه‌برداری (تمرین مؤثری برای گسترش دایره‌ی واژگان که آدابش را می‌توانید در اینجا بخانید.).

 

😊فهرست هفته:

 

بامگاه

«خوشا شامگاه

که پرده‌ی پلک‌ها بر حیرت‌ام فرود می‌آیند

دریغا بامداد

که شب از سیمای زمین، پس می‌رود»

-میرزاآقا عسگری (مانی)، سپیده‌ی پارسی، ص۳۶

 

غم‌آباد

«در غم‌آباد دل من

لحظه‌ای شادی اگر آید سراغ من،

می‌دهم نام تو را بهرش نشانی»

-گل نظر، زبان عاشقی، ص۳۲

 

اثیری‌گون

«حس می‌کند آرامش این برکه، نجوای حضوری را، اثیری‌گون

حسی شبیه رویشِ… حسّ فرود قو… حضوری نرم و رؤیایی»

-علیرضا طبایی، تاک کهنسال و خوشه‌های صبح، ص۱۲

 

سُخنگاه

«از این پرده برتر سخنگاه نیست

به هستیش اندیشه را راه نیست»

-فردوسی

 

هست‌بود

«زندگی هر انسان بخشی از تاریخی است که زیر و بم ماجراهای آن را با هست‌بودِ خود به تجربه نشسته است.»

-شاهرخ تندروصالح، بهار مصدق، ص۳

 

پیداشُد

«مثل پیداشُدِ خیابانِ معنای کلمه‌ی محو…»

-م. مؤید، مثل سرسبزی منجمد ایتاکا؛ ایلیا، ص۱۱۶

 

خشکنا

«می‌خوانند خروسها، ترتیل باران در خشکنای مصلای بامدادی.»

-محمود زندمقدم، حکایت بلوچ ۱، ص۱۹۲

 

 

✔️ کدام‌یک از کلمات بالا را بیشتر می‌پسندید؟

به همسفران مدرسه نویسندگی بپیوندید:

پیشنهاد مطالعه:

21 خرداد 1403

21 خرداد 1403

1 آذر 1395

1 آذر 1395

6 خرداد 1404

6 خرداد 1404

27 اردیبهشت 1402

27 اردیبهشت 1402

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *