داستان خوب بخوانیم | کیفیت نیما

داستان خوب بخوانیم | کیفیت نیما

توی پرسه‌هایم در فیس‌بوک با سایت فرهاد بابایی آشنا شدم. کنجکاوانه مجموعه داستان جدیدش را دانلود کردم و داستان اول این مجموعه چنان جاذبه‌ای داشت که یک نفس تا آخر رفتم.

در سایت فرهاد بابایی دربارۀ او می‌خوانیم:

فرهاد بابایی متولد نهم شهریورماه 1356 در محله نظام‌آباد تهران است. تحصیلات او دیپلم گرافیک است و تا مدت‌ها قبل از شروع به نویسندگی نقاشی رنگ‌و‌روغن می‌کرد. از اواسط دهه‌ی هفتاد به‌صورت جدی مطالعه‌ی ادبیات داستانی و نوشتن را آغاز کرد. اولین حضور او در جمع جدی ادبی، برمی‌گردد به سال 1382 که با ماهنامه‌ی ادبی کارنامه آشنا شد. او در کارگاه داستانخوانی این ماهنامه که زیر نظر محمد محمدعلی (رمان نویس) اداره می‌شد، این اقبال را به‌دست آورد تا بعضی از داستان‌های کوتاهش را جمع‌خوانی کند و به‌صورت جدی‌تری به نوشتن داستان کوتاه ادامه بدهد. اولین کتاب او که متشکل از 13 داستان کوتاه است به‌نام «پدرعزراییل» در سال 1384 توسط نشر بن‌گاه منتشر شد. مضمون بیشتر داستان‌های این مجموعه درباره‌ی ارتباط آدم‌ها و زوج‌هایی از طبقه‌ی متوسط رو به پایین جامعه است که در موقعیت‌های عجیب و نامتعارفی در طول زندگی روزمره قرار می‌گیرند… (+)

داستان‌های آقای بابایی زبان ساده اما پرمایه‌ و خلاقی دارند. پیشنهاد می‌کنم اگر فرصت خواندن تمام داستان‌های کتاب «کیفیت نیما» را هم ندارید، حداقل داستان اول را بخوانید:

دانلود کتاب کیفیت نیما

اگر دوست داشتید نظر خودتان دربارۀ این داستان را همین زیر برایم بنویسید.

10 پاسخ

  1. «من حفظش می کنم که چند سال دیگه حواسم باشه.» «این جــور کــه بــوش میــاد آره ولــی بعضــی از شــما همه چــی یادشــون مــی ره. مــا ســگا بهتــر یادمــون می مونــه.»
    درود بر شما استادِ گرامی. دیروز در کارگاه محتوانویسی به این کتاب اشاره کردید و چقدر از خواندن اولین داستانش لذت بردم. متوجه گذر زمان نشدم. مشتاقم تا آخر بخوانم و یاد بگیرم. چه نثر روانی. چه همنوایی خوبی داشت ریتم داستانشان با آهنگ های Luca Morelli. متشکرم

    1. درود شیرین جان
      چه خوب که رقتی سراغش.
      من این داستان رو خیلی دوست دارم.

  2. خوندم داستان اولش را … داغ ۱۲ ساله تازه شد. البته بعضی استعاره‌ها را نفهمیدم. مثلا بزرگ شدن سر مادره ولی قشنگ بود ممنون از معرفیتون 🙏

  3. سلام شاهین جان
    روزگارت شیرین
    ممنون که این مجموعه داستان رو معرفی کردی.
    فعلا اولین داستانشو خوندم و کلی کیف کردم. این خطی نبودن داستان و دیالوگ محور بودن خیلی به تعلیق داستان کمک کرده، و اصلا خسته کننده نبود اون حجم از دیالوگ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *