1
پرسه در کلمه‌ها
امروز درِ «تداعی» را باز می‌کنیم. تداعی یعنی به یاد آوردن.
هر چیزی، چیزهای دیگری را تداعی می‌کند؛ و توجه آگاهانه به جریان تداعی‌ها زمینه‌ساز کشف ایده‌های خلاقانه است.
بارها به من ثابت شده که اگر در ثبت تداعی‌هایم کوشاتر باشم، در ایده‌یابی با هیچ کمبودی مواجه نخواهم شد.
ایده‌ها بی شباهت به مگس نیستند، ممکن است سمج باشند و صدای وزوزشان همه جا را پر کند. اما راحت به مشت نمی‌آیند. چارۀ کار دائم‌الدفترچه بودن است.
2
به مناسبت نمایشگاه کتاب
برنامه دارم هفتۀ آینده لیست بهترین کتاب ها را با اضافه کردن یه عالمه کتاب خوب و تازه دیگر به روز کنم.
3
رادیو نویسندگی
داشتم پیاده‌روی میکردم و به کتابفروشی‌ها سر می‌زدم که آخر کار گذرم به ترنجستان سروش افتاد. این‌بار به جای دیدار اتفاقی با یک کتاب، با یک دوست خوب روبه‌رو شدم. بله، علی‌اکبر قزوینی نازنین را دیدم و بعد رفتیم دفتر مدرسه نویسندگی؛ و قهوه و حرف و کتاب و لذت محض و پادکست زیر بقیه ماجرا بود:
4
توی توییتر هم توییت کردم:
راز رشد و پیشرفت فردی، ساختن چک‌لیست‌های کاربردی و خوب است. بدون یک چک لیست خوب، مهم‌ترین اولویت‌های زندگی به ته چاهِ روزمرگی سقوط می‌کنند.
و یک توییت دیگر:
شکست خوردن و دوباره بلند شدن فقط برای چیزای بزرگ زندگی نیست.
ممکنه هزار بار برای کارای روزانه، مدیریت زمان و عادت‌هات برنامه‌ریزی کنی، اما هر بار به یه دلیلی بیفتی تو گرداب رخوت و روزمرگی.
کسی برنده‌ست که علیرغم همۀ اینا دلسرد نشه، بازم برنامه‌ریزی کنه و ادامه بده…— Shahin Kalantariشاهین کلانتری (@shahinkalantary) ۲۰ فروردین ۱۳۹۸
5
به لذت تعریف خاطرات فکر کرده‌اید؟
گاهی اوقات حتی خودمان هم می‌دانیم که خاطرۀ بی‌مزه‌ای را نقل می‌کنیم، اما همچنان از تعریف آن لذت می‌بریم.
خاطره‌نگاری یکی از سهل‌ترین مسیرها برای شروع نوشتن است. ظاهراً نقل خاطرات به تخیل چندانی نیازی ندارد، اما پژوهش‌های عصب‌شناسی می‌گویند که مغز با مرور خاطرات، عملاً آن‌ها را از نو خلق می‌کند. قبلاً دربارۀ خیانت حافظه چیزکی نوشته بودم. این البته بد هم نیست. سادۀ سخن اینکه خواه‌ناخواه خاطره‌نگاری هم کاری تخیلی محسوب می‌شود!
و حرف شارلر بودلر بزرگ دربارۀ خاطرات:
بعضی از لحظات زندگی‌ام را دو بار زیسته‌ام: یکی آن‌گاه که آن‌ها زیسته‌ام، دیگر آن‌گاه که آن‌ها را نوشته‌ام. به یقین آن‌ها را هنگام نوشتن عمیق‌تر زیسته‌ام.
پیشنهاد:
دوره‌های حضوری و آنلاین نویسندگی و تولید محتوا
شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
10 پاسخ
راجبه خاطره نویسی نوشتین و ذهنم پرکشید سمتِ داستانم به اسم”چرک نویس های دخترم” که نصفه ولش کردم ول کردن که نه تقریبا میشه گفت هنوز برای ادامش نمیدونم دقیقا چیکار کنم
اما موضوعش درموردِ دختری عه که خاطره نویسی میکنه
“بعضی از لحظات زندگی‌ام را دو بار زیسته‌ام: یکی آن‌گاه که آن‌ها زیسته‌ام، دیگر آن‌گاه که آن‌ها را نوشته‌ام. به یقین آن‌ها را هنگام نوشتن عمیق‌تر زیسته‌ام.”
این نوشته حس خوبی بهم داد سریع دنباله ی داستانم رو بگیرم و بنویسمش
بنویس.
هر طور شده تمومش کن.
هیچوقت نذار داستانات نیمه کاره بمونه.
بعداً میتونی هزار باز دیگه هر داستان رو بازنویسی کنی.
برای من هم خیلی پیش آمده که وقتی خاطره ای رو نوشتم خیلی بیشتر غرق در اون شدم ، با غم انگیزتر از خود اتفاق بوده و یا شادتر و مهیج تر از اتفاق.. وقتی اتفاق افتاد و برام خاطره شد اونقدر سورپرایز شدم که جزییاتش رو ندیدم اما وقای برمیگردم نگاه می کنم چیزهای جدیدتری می بینم..
سلام استاد
لحظاتتون بخیر و شادی
از تصویر بسیار زیبا و هنرمندانه شما خیلی لذت بردم و با تماشای اون سه چیز زیبا برای من تداعی شد اون قسمت نارنجی پاییز زیبا و هزار رنگ قسمت آبی دریا و خاطرات خوبم در مورد اون و قسمت سبز رنگ اعماق جنگل را برام تداعی کرد ممنونم احساس زیبایی بهم داد
مهارت شما در تشبیهاتی که به کار میبرید فوق العاده است یه چیزای نه چندان خوش آیند و منفور و چندش آور را طوری زیبا توصیف میکنید که اون احساس بد نسبت به اون موضوع تا حدی کم رنگ میشه
مثلا مگس یه حشره مزاحم که کسی از اون خوشش نمیاد ولی چون ایده چیزی بسیار جذاب و خواستنی هست و همه به دنبالش هستند این تشبیه باعث شد که خودم شخصا از مگس هم خوشم بیاد
خیلی مشتاقم چند تا کتاب خوب و جدید معرفی کنید
مصاحبه شما با آقای قزوینی خیلی جالب بود و به رمان علاقه مندتر شدم
بابت همه این چیزای خوب واقعا ممنونم
سلام بهار جان
سپاس.
البته نقاشی‌ها کار من نیست. صرفاً از روی علاقه انتخابشون میکنم.
چه خوب که مشتاق شدی بیشتر رمان بخونی.
سلام
چون کاریکاتورهای زیباتون را دیده بودم فکر میکردم در زمینه طراحی و نقاشی هم فعالیت میکنید در هر صورت انتخابتون هوشمندانه بود لااقل در مورد من برانگیزنده قدرت تداعی بود
استاد یه سوال
میخواستم از شما که تو زمینه خوندن کتاب خیلی تجربه دارید بپرسم که برای افزایش دامنه لغات و آشنایی با سبک نویسنده ارتباط چشمی با رمان تاثیر گزارتره یا کتابهای صوتی هم همین تاثیر را داره؟
سلام بهار جان
راستش من کتاب صوتی رو چندان موثر نمیدونم.
دیدن واژه‌ها و یادداشت‌برداری حین مطالعه خیلی تاثیرگذارتره.
خودم هم مطالعه به خصوص کتابهای کاغذی را بیشتر دوست دارم چون قدرت مانور بیشتری روش دارم و میتونم اون خط یا پاراگرافی را که ازش خوشم اومده را چند بار بخونم ولی اشکال اینجاست که گاهی ذهنم بازیگوشی میکنه و میخواد جاهای مختلف پرسه بزنه ولی به عنوان اولین تجربه ام در مورد کتاب صوتی دیدم به خاطر اینکه دلواپسم مطلبی را از دست ندم خیلی با دقت گوش میکنم و ذهنم بیشتر تحت کنترلمه البته فکر میکنم تاثیرگزاری این دو روش به تیپهای شخصیتی دیداری و شنیداری هم مربوط میشه
ولی در کل بهترین روش همون توصیه شما به مطالعه و یادداشت برداریه
ممنون از راهنماییتون
بسیار عالی
زنده باشی مریم جان