پیش نوشت:
اگر همه افرادی که هر روز جلوی دکه می ایستند و به روزنامه ها خیره میشوند، یک نسخه روزنامه میخریدند تیراژ نشریات به شکل حیرت انگیزی بالا میرفت؛ اما اکثر افراد فقط به مرور تیترها علاقه دارند.
تیتر و مهمترین ابزار برای ترغیب خواننده است. هر متنی فقط چند ثانیه با شکست یا موفقیت فاصله دارد و این تیتر است که مطلب را به خواننده میفروشد. تیتر همان ابتدا تکلیف خوانده را با این سؤال روشن میکند: بخوانم یا نخوانم؟
وبلاگ نویسی بهعنوان یک مهارت، شامل خرده مهارتها گوناگونی میشود، در سلسله پستهای «تیتربازی» هرچند وقت یکبار روی یکی از این خرده مهارتها تمرکز میکنیم.
تیتر زدن شاید لذتبخشترین قسمت نوشتن هر پستی باشد؛ خرده مهارت نوشتن تیترهای حرفهای موضوع مهمی است که خود میتواند بهعنوان یک مهارت مستقل مطرح بشود و زیرمجموعهها خاص خودش را داشته باشد؛ تا حدی که ناشران بزرگ خارجی افرادی را با حقوق بالا صرفاً برای نوشتن تیترهای جذاب استخدام میکنند. یک تیتر میتواند بهتنهایی نیمی از موفقیت یک پست را تضمین کند.
در سری تیتر بازی قصد داریم علاوه بر ارائه نکاتی آموزشی برای نوشتن تیترهای حرفهای، گزیدهای از بهترین تیترهای روز رسانههای ایران و جهان را مرور کنیم. البته تمرکز ما در این بحثها روی تیترهای غیر خبری است.
شاید خواندن حجم زیادی مقالهها و نوشتهها حوصله و زمان زیادی بطلبد، اما خوشبختانه مرور تیترها کاری سرگرمکننده و ساده است، میتواند جنبههای آموزنده فراوانی برای ما داشته باشد.
بهتر است دفترچهای را به این کار اختصاص بدهیم یا فایلی را توی رایانه برای ثبت تیتربازیهایمان ایجاد کنیم. برای مهارت در تیترنویسی حتی بهتر است مجلات زرد و حوادث را از دست ندهیم، چون تنها چیزی که این مجلات برای عرضه خودشان دارند تیتر است.
3 پیشنهاد ساده برای نوشتن تیترهای خواندنی:
1
قبل از نوشتن مطلب تیتر بنویسید.
از نوشتن تیترهای عجیبوغریب نترسید. حتی چیزهای زد و احمقانهای را هم که به ذهنتان میرسد بنویسید.
گاهی همین تیترها میتوانند منشأ ایدههای ارزشمندی باشند.
چند نمونه ساده:
(سؤال کنید)
چرا دکتر حسابی از قورباغهها میترسید؟
در مغز افرادی که خوب، بد، جلف را میبینند چه میگذرد؟
چرا دهه شصتیها پولدار نمیشوند؟
(وعده بدهید)
روشی که شما را در خواب هم لاغر میکند.
درآمد عجیب یک نصاب ماهواره!
2
از اعداد استفاده کنید. اعداد میتوانند نرخ کلیک هر پست را چند برابر کنند.
5 دلیل برای مزاحمت تلفنی به دندانپزشکها
10 ویژگی شگفتانگیز مغز دهه هفتادیها
20 نکته طلایی برای رشد شخصی تنبلها
چگونه با این 3 کلمه همه را عاصی کنیم؟
101 جمله طلایی درباره خواص خرناسه کشیدن!
3
قبل از انتشار هر تیتر این سؤالها را از خودمان بپرسیم:
آیا خواننده را ترغیب میکند تا پست ما را باز کند؟
آیا علاوه بر خودمان برای مخاطب هم قابلفهم و جذاب است؟
آیا موضوع و محتوای اصلی پست را نشان میدهد؟
چگونه نویسنده شویم؟ | دریافت کتاب قدرت نوشتن | کانال مهارت های نویسندگی در تلگرام
22 پاسخ
استاد، این صحت داره که در تیترنویسی باید اعداد به صورت فرد نوشته بشن؟
الان کار به جایی رسیده که برای اینکه اعداد رو فرد کنم چنین تیتری برای یکی از بیزینسهای کارفرما زدم:
۵+۱ درس از پدر پولدار
خب، به نظرتون اعداد زوج همون تٱثیر رو ندارن؟
نه سارا جان. زوج یا فرد بودن اعداد فرقی با هم نداره.
سلام استاد گرامی، یک سؤال داشتم:
در عنواننویسی با استفاده از اعداد، الزاماً باید اعداد رو به شکل ریاضی اونها بنویسیم یا میتونیم به حروف هم بنویسیم؟
به نظر شما در بازدید یک پست ممکنه تفاوتی ایجاد کنه؟
وقتی این سؤال رو از دوستم به عنوان یه مخاطب پرسیدم جواب داد که با اعداد ریاضی راحتتره.
از طرفی فکر میکنم که عنوان هم باید یکدست باشه.
اصلاً این موضوع اهمیتی هم داره؟
سؤال خیلی خوب و مهمیه سارا جان.
دو نگاه هست:
1. یکدست اعداد رو با حروف بنویسیم. اینجوری یکدستتر و حرفهایتره.
2. در تولید محتوا و کپیرایتینگ برای جلب توجه مخاطب بهتره اعداد رو با همون شکل ریاضی خودشون استفاده کنیم.
من اینا رو با هم ترکیب میکنم.
حالا که تولید محتوا میکنم چقدر خوب میتونم این حرف شما رو درک کنم.
من الان برای محتوای گردشگری هم از اعداد ریاضی استفاده میکنم؛ چون فکر میکنم اعداد، کیلومترها و مسافتها اگر به عدد نوشته بشن، جلبتوجه میکنن. نظر شما چیه؟
بله سارا جان. اینطوری خیلی بیشتر جلب توجه میکنن اعداد و بسیاری از رسانههای پرمخاطب دنیا هم همین کارو میکنن.
سلام آقای کلانتری عزیز. من از خوانندگان قدیمی شما هستم ولی نمیدونم کامنت گذاشتم قبلا یا نه.
اولا بسیاررر ممنونم ازتون. با هر نوشته من کلی حس خوب بهم منتقل میشه به عنوان مخاطب و اینکه یادمیگیرم ازتون.
خیلی وقته که دوست دارم وبلاگ نویس بشم. ولی همیشه از ترس اینکه نکنه حرفی که میزنم رو همه بلد باشن و حرفم مهم نباشه، کاری نکردم. نوشته هاتون رو در مورد وبلاگ نویسی خوندم. یه جایی فرموده بودین که دو سه کتاب باید بخونیم در هفته که حرفی برای گفتن داشته باشیم و خلاصه فکر شده باشه محتوامون.
من نیاز به مشورت داشتم برای همین این کامنت رو مینویسم.
به نظر شما، من اگر بیام در حوزه ی توسعه فردی، ویدیوهای فوق العاده ای رو که در یوتوب میبینم و ازشون لدت میبرم و حتی نوت برداری هم میکنم (ویدیوها انگلیسی هستن)، به زبان فارسی بیان کنم و مثلا تجربه ی خودم رو ه قاطیشون بکنم، میشه محتوای خوب و ارزشمندی ازش در بیاد؟ چون این چیزیه که منو به وجد میاره. من در مورد اون ویدیوها میتونم ساعت ها با آدم ها حرف بزنم انقدر که برام جذابن و انقدر که حس میکنم مفیدن برا همه و دوست دارم همه اطلاع داشته باشن از اونا.
و سوال بعدیم اینه که به نظرتون اگر این چیزی که توضیح دادم میتونه خوب باشه، آیا میتونم از زندگی شخصی خودم هم توش بنویسم؟ یعنی مثلا فرض کنیم یک روزی در مورد فلان ویدیو با موضوع اهمیت خواب با کیفیت یا مثلا با موضوع گوگل کلندر حرف زدم. در مطلب بعدیم، بیام یک تجربه زیسته از خودم بگم. دلنوشته طور نه ها! مثلا از این بگم که من خودم سال ها دیر خوابیدم و دیر پاشدم و بالاخره این کارا رو کردم که شد و نتیجه داد و الان میتونم زود بخوابم و زود بیدار بشم.
ببخشید طولانی شد. نظرتون بسیار برام ارزشمند و مهم و راهگشا خواهد بود. سپاس فراوان استاد
سلام اقا شاهین عزیز واقعا موضوع خوبی رو انتخاب کردید برا این مقاله خوش حال میشم اگه بازهم بتونید تکنیک هایی برا تیتر زدن انتشار بدید چون واقعا تاثیر تیتر روی مقالات و خیلی از متن ها معجزه میکنه کم و بیش هممون هم تو اینترنت تجربه ی یک تیتر خوب و جذاب رو داشتیم و اینکه چه تاثیر عمیقی رو مخاطب ایجاد میکنه.البته خب متاسفانه خیلی وقت هاهم مطلب با تیتری که روش زده شده زمین تا اسمون تفاوت دارند و شاید خیلی ها از خوندن اون متن پشیمون هم بشن حتی.اما خب به هر حال خاصیت تیتر همینه نمیتونه به خودی خود بد باشه درکل.
سلام سینا جان
سپاس از تو
حتما. در این زمینه باز هم مینویسم.
اینجا هم چیزهای در این رابطه هست:
کپی رایتینگ
حالا چرا شما انقد با خوب بد جلف مشکل دارین؟ اینهمه فیلم مزخرف هست!
به خاطر جلف بودنش، که توی اسمش هم هست!
من معمولاً اول تیتر رو مینویسم و بعد کمکم سعی میکنم نوشتهام رو بنویسم ولی برخی از اوقات هم پیش اومده که متنم رو کامل نوشتم و دربهدر دنبال یه عنوان مناسب براش میگشتم. کار به نسبت سختتری هست به نظرم.
ولی خُب گاهی پیش میاد.
بههرحال فکر میکنم داشتن یه تیتر باعث میشه ذهنمون انسجام بهتری موقع نوشتن پیدا کنه و راحتتر بتونیم موارد اضافی رو حذف کنیم.
طاهره جان، در بین دوستان عزیزی که وبلاگشون رو دنبال میکنم تیترهای شما همیشه من رو به وجد میارن.
من با تیترها و عناوین بازاریابی چندان میانه خوبی ندارم. تیترهایی که برای همه جذاب و اغواکننده هستند، باعث می شوند افراد زیادی شروع به مطالعه متن کنند، و بسیاری از آن ها بعد از مطالعه احتمالا متوجه شوند که مطلب ارائه شده چندان با تیتر هماهنگ نبوده و در نتیجه با احساس ناخوشایندی متن ما را ترک کنند. من فکر می کنم تیتر باید خلاصه و نماینده متن (بعلاوه کمی خلاقیت و جذابیت) باشد، بطوریکه فقط و فقط افراد موردنظر ما را به مطالعه متن جلب کند و نه هر رهگذری را. به بیان دیگر، انتخاب تیتر باید بصورت باشد که هرکسی با نگاه به آن بتواند با دقت خوبی درباره مطالعه کل متن تصمیم بگیرد و بعد از مطالعه کل متن نیز احساس فریب خوردگی نداشته باشد.
درود بر علی رسولی عزیز
من کاملاً با شما موافقم
تیتر باید کاملاً به مطلب مرتبط باشه. توی پست هم اشاره کردم.
ممنون از نکته خوبی که گوشزد کردین.
دقیقا تیتر زدن برای مطلب وبلاگم کار آسانی نیست و دست آخر یا بی عنوان می ماند و یا اغلب نه همیشه، از انتخابم راضی نیستم!
خواندن مطالب شما برای من لحظه های وصف ناپذیری را رقم میزند.
واقعاً راهکار فوق العاده ای بود، تیتر زدن برای وبلاگ نویس یک مشکل است، شاهین جان ممنون از راهکار هات.