با چی به چی علاقه‌مند شدی؟

 

به سرچشمه‌ی علایقمان بازگردیم. ایده آنجاست.

مثلن من با این دیالوگ فیلم «ناخدا خورشید» به‌ دیالوگ‌نویسی علاقه‌مند شدم:

 

«ناخدا: دلت نمی‌خواست یکی‌شون پسر بود؟ چی شد که ما هیچ پسر گیرمون نیومد؟

همسرِ ناخدا: ننه‌ی خدابیامرزم می‌گفت مرد وقتی خیلی مرد باشه، بچه‌هاش همه دختر می‌شن.»

 

و این علاقه سر از نمایشنامه‌خانی درآورد و رسید به شیوه‌یی برای اندیشیدن در یادداشت‌های روزانه.

 

در گفت‌وگوی «من» و «من» است که می‌توان بهتر تصمیم‌‌ گرفت و سهل‌تر ایده‌ یافت. بگذار یک «من» چیزی بگوید و آن یکی «من» حرفی یکسره دیگرگون.

 

گادامر گفته بود: «آدمی یک گفت‌وگوست.»

می‌نویسیم تا از خودمان دیالوگ بهتری بسازیم.

به همسفران مدرسه نویسندگی بپیوندید:

پیشنهاد مطالعه:

22 فروردین 1396

22 فروردین 1396

7 آذر 1403

7 آذر 1403

17 خرداد 1403

17 خرداد 1403

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *