این خلاقیت است

این خلاقیت است

غالباً بیشتر اوقات ما بر سر درگیر­های ذهنی و عینیِ پوچ و بیهوده هدر می‌­رود: «غذا چرا سرد بود»، «فلانی چرا اخم کرد»، «راننده چرا کرایۀ بیشتری گرفت»، «صاحبخانه چقدر پولکی است»، «دولت چرا بی‌­تفاوت است» و غیره.

در این میان آنچه از دست می­‌رود زندگی است.

وجود دوز خاصی از روزمرگی در زندگی آدمی ناگزیر و حتی ضروری است، اما تزریق بیش‌ازحد آن به شیشۀ کوچک عمرمان، مرگبار است.

واژۀ خلاقیت در مفهوم‌­پردازی عام، آثار هنری و اختراعات علمی و این قبیل فعالیت­‌های بشری را تداعی می‌­کند. همین تداعی­‌های اندک ما از مفهوم خلاقیت نیز در اثر عدم وجود خلاقیت کافی در ذهن و ضمیر ماست.

نویسنده، کارآفرین و فردی که برای خلاقیت دنبال روش و کلاس و تکنیک می­‌گردد، غالباً اصلی مهم را فراموش می­‌کند، خلق اثر خلاقانه، نتیجۀ طبیعی یک زیست خلاقانه است:

خلاقیت در زیست فردی از زمانی آغاز می­‌شود که به روش‌­های تازه‌ای برای زیستن می‌اندیشیم.

***

اگر اسیر روال یکنواخت و خسته­‌کنندۀ زندگی روزمره هستی و تمام رفتارهای اجتماعی تو همسان با بقیه است، چگونه می­‌توانی به خلق و خلاقیت برسی؟

بعید نیست در دنیای ذهنی­ات خودت را فرد متمایز، عجیب‌وغریب و خلاقی بدانی، اما اگر بناست در عمل، به همان رفتارهای غالبی ادامه بدهی، خب خلاقیت کجای کار است؟

مثلاً:

همرنگ جماعت نشدن و دوری از رفتارهای گله‌­وار نمونۀ اعلای خلاقیت در زندگی است که اجرای موفق آن می‌تواند زایندۀ افکار خلاقانه هم باشد.

وقتی همه کله­‌شان را کرده‌­اند توی موبایل، اما تو از موبایل فاصله بگیری و کتاب بخوانی، این خلاقیت است. «انقدر سرم شلوغه و بی­‌حوصله‌­ام که وقت نمی­کنم واسه کتاب خوندن!»

­اگر تنها گزینۀ تو برای رشد و پیشرفت، گرفتن یک مدرک تحصیلی بالاتر است، یعنی به‌کلی تعطیلی. «دکترا رو هم بگیرم، بعد ببینم چی میشه!»

اگر زندگی‌­ات را تعطیل کرده­‌ای و به انتظار مهاجرت به شهر یا کشور دیگری دل بسته­‌ای، یعنی دنبال بهانه­‌ای برای بی­‌عملی هستی. «از این خرابه بریم اونور، لااقل آیندۀ بچه­‌هامون درست باشه»

 

زندگی یک روش مشخص و قطعی ندارد. روش مناسب زندگی ساختنی است. با خطا و اصلاح خطا. ما با مطالعه و تجربه گزینه­‌های مختلفی را که سنت و هنر و فلسفه و علم و غیره به ما پیشنهاد می­‌دهند، می­‌آزماییم.

ممکن است در مراحل اولیه به تأثیرپذیری صرف اکتفا کنیم، اما به‌تدریج می‌­توانیم ترکیب ایده‌­آل خودمان را ایجاد کنیم، و حتی شاید خلاقیت لازم برای ابداع روشی تازه برای زیستن را بیابیم.

به‌دوراز شعار و لفاظی، هر روز از زندگی، یک هدیه است، اما هدیه که تکامل آن به عهدۀ ماست، مثل دفتری خالی که نوشتن در آن ذوق و خلاق ما را می­‌طلبد.

هر روز از زندگی توده‌­ای بی­‌شکل است که وظیفۀ ما شکل دادن به آن است.

روزهای ما می­‌توانند یک اثر هنری خلاقانه باشند.

 

 فکر می‌کنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:

شباهت یا اصالت؟

کلاس نویسندگی

 شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

9 پاسخ

  1. روش کتابخوانی بجای تلگرام رو مدتی است شروع کردم مسیر رسیدن به اینستا چون سخت شده برام هفته ای دو بار نهایت سر میزنم و حیرت میکنم از اینکه چقدر وقت دارم واسه کتاب خوندن که بقیه میگن نداریم

  2. سلام به شاهین کلانتری گرامی
    در اینترنت بدنبال تاریخچه‌ای از «نویسندگی خلاق» بودم اما نیافتم.
    دوست داشتم در یکی از وبینارهای «اهل نوشتن» بپرسم که شما از کی و چرا نوشتن را برپایه‌ی خلاقیت بنا کردید؟ اما نشد.

    خلاقیت به اندازه‌ی نوشتن برایم مهم است.
    حتی گاهی بیش‌تر از نوشتن جذاب است.
    فکر می‌کنم یکی از حلقه‌های گمشده‌ی زندگیم خلاقیت است.
    برای آموختن خلاقیت از کجا شروع کنم؟

    1. درود شادی نازنین
      نویسندگی خلاق یک چیزه، خلاقیت به عنوان یه مفهوم بزرگ یک چیز دیگه.
      درباره‌ی ریشه‌های نویسندگی خلاق همین مطلب هم راهنمای خوبیه:
      نویسندگی خلاق چیستدرباره‌ی خلاقیت هم پیشنهاد می‌کنم کتاب «خلاقیت‌ |روانشناسی کشف و اختراع» رو بخونید.

  3. مامان و خواهر من بشدت اهل هنر هستن و توی مکالمه، طنزپردازی، ایجاد تفریح و موارد دیگه بشدت خلاق هستن.
    البته این تعریف از جامعه هست و یک تعریف کلی
    من هم خلاقیت خودمو با همین معیار میسنجیدم و تا الان که ۲۵ سالمه خودمو آدم خلاقی نمیدونستم و همیشه ازین بابت گله منو بودم
    شما نعمت بزرگی هستین که چشم من و خیلیای دیگرو نه فقط با این مطلب، بلکه با تمام مطالبتون باز میکنین
    معیار خلاقیت با تعریف عمومی باعث سرافکندگی شخصی مثل من میشه. اما با تعریف شما، همه خلاقن

  4. سلام و درود و سپاس بی‌کران

    قبل از هر چیز باید برای کتاب‌های بی‌نظیر گفت‌و‌گو در باغ و سفر‌در‌خواب تشکر کنم.

    از دیروز که با وجد و شعف و شورِ وصف‌ناپذیر خریدمشان، مثل یک آب‌نبات، کنجِ ذهنم مزه‌مزه‌اش می‌کنم.

    به‌راستی که خلاقیت را در جای‌جای کتاب می‌بینم. وقتی از دریچه‌ی نقاشی پر‌می‌کشی و هزاران کلمه‌ی اعجاب‌انگیز از دل رنگ‌ها بیرون می‌کشی.

    خلاقیت یعنی زیستن در رؤیا بی‌آنکه دستِ آلوده‌ی اغیار به جسارتِ دگرگونه زیستنت برسد.

    خلاقیت یعنی خلقِ احساسات و ایده‌های بکری که هر عامیِ شتاب‌زده‌ای جرات تصور و خلقش را ندارد.

    خلاقیت یعنی سبک و سیاق دگرگونه زیستن انسانی که رویِ تمام قواعدِ بازیِ بازنده‌ها خط می‌کشد و با حداقل امکانات خط‌مشیِ صدها شاگردِ شیفته خود می‌شود. (مخاطبم خود شما هستید.)

    خلاقیت یعنی همان‌طور که خرامان خرامان از خریدِ کتاب‌های مسکوب در خیابان قدم می‌زنی، ناگهان شب‌یک، شب دو از بساط دستفروشی به تو چشمک بزند. این نوع خلاقیت البته زاده‌ی شب و روز رویا داشتن است. رویایی که در نامنتظره‌ترین لحظه شگفت‌زده‌ات می‌کند.

    خلاقیت یعنی مهربان‌ترین و خوش‌قلم‌ترین استاد هر روزت را با پست‌های شگفت‌انگیزش به وجد آورد و با کلماتی بکر و دسته اول لبخند روی لبانت بنشاند.

    خلاقیت یعنی خلق نامه‌های ناب از دل ایمیل، بدونِ هزار وعده و وعیدِ پوچِ تبلیغاتی، نامه‌هایی برآمده از دل و لبریز از داستان.

    خلاقیت همه آن‌چیزی است که وجدِ واقعی را در وجود بر‌می‌انگیزاند. حسِ نابی از خالق بودن، خلق کردن و در پوست خود نگنجیدن.

    خلاقیت یعنی به خودت، دنیای اطرافت، علایقت متعهد باشی و بارها و بارها به هزاران شیوه‌ی تازه خودت را زندگی کنی.

    از این همه وجد سپاس، از این همه شورِ زندگی، من بی‌شک سعادتمندترین انسانی هستم که تاکنون پا به عرصه وجود گذاشته. (حداقل خودم این احساس را دارم.)

    پاینده و جاوید باشید.

    1. وقتی دیدم اون دو تا شاهکار رو تهیه کردی خیلی خوشحال شدم. بازم بهم ثابت شد که تو واقعاً یه هنرمند پیگیری. نتیجۀ درخشان ذوق و پیگیری خودت رو حتماً حتماً تو زندگیت میبینی.
      تو بی نظیری بهار جان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *