رضا براهنی میگوید «نویسنده مانند یک انسان عادی افسرده نیست که برای درمان نزد روانپزشک برود. وی قادر است با نوشتن بر افسردگی خود مسلط شود و خود را درمان کند.»
من البته با حرف براهنی چندان موافق نیستم. نویسنده هم مانند دیگران در مواردی باید از روانپزشک یا روانشناس کمک بگیرد. در این مواقع البته نوشتن میتواند مکملی برای تسریع روند درمان باشد.
اما نوشتار شفابخش چگونه است؟ نوشتاری که درهیچ چهارچوبی نمیماند. هنگام نوشتن باید به اوج شوریدگی رسید و ازهم گسیخته و شلخته نوشت. سوژهی نوشتار باید همان حرفهایی باشد که زیر فرش قایم کردهایم؛ همان حرفهایی که مرورشان تنمان را میلرزاند. شاید باید آنقدر آزادانه بنویسیم که رویمان نشود هیچیکاز نوشتههایمان را به کسی نشان بدهیم. برای رهایی از زندانهای ذهن و زندگی باید شجاعت تجربهی نهایت آزادی را در نوشتن داشت.
و فراموش نکنیم که نوشتاردرمانی فقط با استمرار به نتیجه میرسد. تفننینوشتن فقط حکم مسکّن را دارد.
چارلز بوکوفسکی زمانی نوشت: «نوشتن آخرین روانپزشک است.»
3 پاسخ
بسیارعالی .. دقیقا همین طوره آخرین کسی به دادِ ما میرسه خودمون و نوشته هامونه
درود بر شما خانم شهباز گرامی
بیشتر مشاورین اولش نوشتن رو پیشنهاد میدن… چون باعث میشه ذهن جمع بشه و ذهن از شلختگی بیرون بیاد… و همچنین خیلی از تمریناتی که میدن نوشتنیه(۲سال تجربه مستمر از مشاوره رفتن)