پیش از آنکه بدانی باید از چه بنویسی مهم است که بفهمی دربارهی چه چیزهای نمیخواهی بنویسی.
امروز با دیدن ناشر-کاسبهای اطراف دفتر کارم فکر کردم به نکتهی داهیانهیی برای نوشتن یادداشت رسیدهام:
ناشر واقعی کسی است که اگر امکان کار سودآورتری جز نشر برایش فراهم بود کماکان کار نشر را ترجیح بدهد.
کنایه به کاسبناشرهایی که هیچ از کتاب نمیدانند و فقط به شوق رانت و سوبسید و مردمسواری کتابسازی میکنند.
اما تا از آسانسور آمدم بالا معیارهایم یادم آمد. نوشتن چنین نقنامهیی چه فایده دارد؟ و اصلن آیا پرداختن به این نوع مضامین در اولویت من است؟
برای نوشتن، یا باید موضوع را دوست بدارم و یا روش و استدلال مطلوب و محکمی برای پرداختن به موضوعی نامطلوب داشته باشم. دومی را میگذارم برای مواقع ضروری.
شما از چه چیزهایی نمینویسید؟
15 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
دقیقن از چیزهایی که دوست ندارم زیاد مینویسم ولی واقعن نوشتن چنین نقنامهیی چه فایده دارد؟
نوشتن از هر چیزی در خلوت خودمان عالی است و موجب درمان روان.
ضرورتاً نمیتوان چیزی را ننوشت. نوشتار ردّ محتومِ همه نانوشتههاست. ضرورتاً نمیتوان به این
مفصلبندی رسید که از چیزهایی که آنها را دوست ندارم ننویسم زیرا این گزاره معنادار نیست و این به نوبه خود به علت نسبت نوشتار-نانوشتار است. هر «نانوشتاری» (که باید و تنها باید آن را درون گیومه نوشت به این دلیل که نانوشتاری وجود ندارد) علت تام نوشتار است. نوشتار عملی ایجابی و منحصر به ایجاب نیست و اساساً دارای پیوند تام (و تأکید بر این تام بودگی تعمدی است) با ضد خود یعنی همان نانوشتار است. در مثال شما به خوبی این ایده توضیح داده شده است. این همان چیزی است که متافیزیگ دوگانهها نیز از آن نشأت میگیرد. شما حتی وقتی به «روح» اعتقاد ندارید، برای تبیین موضوع جسم و فیزیک باید نانوشتارِ روح را مورد ارجاع همیشگی قرار دهید. از این رو، در منطقی تجربی نمیتوان از نانوشتن سخن گفت بلکه باید برای هر نوشتاری به نانوشتهها ارجاع داد.
به خدا اعتماد کنید
در کتاب مقدس شما جملات شگفت انگیز زیر را می خوانید: «لیکن بدون ایمان تحصیل رضایتمندی او محال است زیرا هر که تقرب به خدا جوید لازمست که ایمان آورد به اینکه او هست و جویندگان خود را جزا دهد.» عبرانیان (11:6) انسان باید به اصل زندگی که به اندیشه او پاسخ می دهد و هیچ وقت بی پاسخ نمی ماند، اعتماد کند.
ادامه دارد…
اساسا چرا نباید در باره برخی چیزها نوشت؟
وقتی می شود به همه چیز فکر کرد پس می شود در باره همه چیز نوشت حتی اگر در لحظه نوشتن آزاردهنده به نظر برسد
درود
بحث دربارهی نوشتن نیست، در اصل بحث دربارهی انتشار است.
شما در خلوت خودتان مجازید از هر چیزی بنویسید اما در انتشار میتوانید با معیار و اصولی که برای رسانهتان برگزیدهاید صرفن برخی از نوشتههایتان را عمومی کنید.
با سلام و احترام
راستش باید اعتراف کنم: من تقریبا از همه چیز و همه کس می نویسم!
روی همه چیز می نویسم!
نوشتن نق نامه هم گاهی خوب است حداقل دل قلم که خوش می شود اگر دل صاحب قلم خوش نشود
شاید خندهدار باشه اما من هرگز از خاطرات شرمآور و لحظاتی که در قالب یه احمق فرو رفتم، نمینویسم. چونکه هیچوقت دلم نمیخواد یه نویسندهی دست و پا چلفتی یا احمق باشم.
لااقل در خلوت خودتان اینها را بنویسید.
مثل همیشه نکتهی بسیار قابل تاملی رو مطرح کردید استاد عزیز!
این سوال، برای گرفتار نشدن در اون کنجکاوی مبتذلی که هر نویسندهای، به خاطر ولع نسبت به اظهار خودش و نوشتارش، در هر لحظه ممکنه درگیرش بشه، مفید خواهد بود.
چقدر جالب بود این مطلب 👌
سپاسگزارم.
درود بر نازنیناستاد خودم
چند وقت پیش پادکست جالبی از رادیو کارنکن شنیدم. مصاحبه جذابی بود بین امین آرامش (موسس رادیو کارنکن) و امیرحسین غیاثی(کمدین). پادکستهای رادیوکارنکن درباره افرادیه که با شغلشون زندگی میکنن و از تکنیکهای موفقیت شغلیشون میگن.
یکی از نکات کلیدی که امیرحسین غیاثی خیلی بهش تاکید داشت، اهمیت «نه گفتن» در زندگی بود. اعتقاد داشت که پیشرفت شغلیاش در زندگی مدیون وقتایی بوده که «نه گفته». تاثیری که «نه گفتنها» در زندگی داره خیلی بیشتر مواقعی هستش که چیزی رو تایید میکنیم.
حالا این قضیه در مورد فرمایشات شما نیز صدق میکنه. و اینکه حتی قسمت آخر نظر شما میتونه این قضیه رو تکمیل کنه:
برای نوشتن، یا باید موضوع را دوست بدارم و یا روش و استدلال مطلوب و محکمی برای پرداختن به موضوعی نامطلوب داشته باشم. دومی را میگذارم برای مواقع ضروری.
اجازه بدید به این شکل تعمیماش بدم:
برای پیشرفت کردن، یا باید آن را دوست بدارم و یا روش و استدلال مطلوب و محکمی برای پیشرفت نامطلوب داشته باشم. دومی را میگذارم برای مواقع ضروری.
عالی شد بنظرم!
درود بر هادی عزیزم
هادی یک نقطه قوت شما انتقال آموختههایتان از طریق نوشتن است.
این بهگمانم موثرترین شیوهی یادگیری است.
امیدوارم زودتر شاهد برگزاری وبینار کامنتنویسی شما باشیم.
سلام. بنظرم انتخاب موضوع نوشتن و تداوم در آن زمانی اتفاق میافتد که نوشتن صدها موضوع را تجربه کرده باشیم.یعنی موضوعی نبوده که راجع به آن ننوشته باشیم. تنها در این صورت است که بالاخره میفهمیم واقعن چه میخواهیم و چه نمیخواهیم.