یک برنامه هفتگی متنوع

شنبه: فتوشاپ

یک‌شنبه: ایروبیک

دوشنبه: سنتور

سه‌شنبه: زبان

چهارشنبه: نقاشی

پنج‌شنبه: تئاتر

جمعه: داستان‌نویسی

 

نظر شما درباره برنامه هفتگی بالا چیست؟ آیا از این همه تنوع به وجد آمده‌اید؟ آیا داشتن چنین سبدی از مهارت‌ها را نشانه‌ی هوشمندی می‌دانید؟ آیا شادی زیادی در داشتن و اجرای چنین برنامه‌ای وجود دارد؟ آیا صاحب چنین برنامه‌ای را فردی با بهره وری بالا می دانید؟

چنین افرادی در اطراف ما کم نیستند، خود ما هم به داشتن چنین برنامه ای بی میل نیستیم و شاید اصلاً داشتن چنین برنامه ای را از شاخص های موفقیت یک انسان بدانیم. و اگر چنین برنامه‌ای نداریم به خاطر کمبود پول و زمان و… است و به عبارتی:

بیرون نیامدن بی بی از بی چادری بود!

اما من جور دیگری فکر می‌کنم: صاحب چنین برنامه‌ای یک همه کاره‌ی هیچ کاره است، اقیانوسی به عمق نیم سانت.

انسانی‌ست مشوش و درمانده در تصمیم‌گیری و انتخاب.

و سرنوشت محتوم چنین برنامه ی جز شکست در برنامه ریزی و آسیب خوردن عزت نفس نیست.

همان حکایت قدیمی تردمیل های تارعنکوبت بسته، کتاب هایی که راهی انباری می شود.

چه کمیاب است کسی که استادی در یک یا تعداد محدودی از مهارت‌ها را به میانحال بودن در انبوهی از مهارت‌ها ترجیح بدهد.

و چه نادر است کسی که به چیزهایی که فکر می‌کند و می‌نویسد، عمل کند!

4 پاسخ

  1. چنین فردی در آشفتگی به سر می برد . برنامه اش عین بی برنامه ای است . به قول پائولو کوئلیو هنوز افسانه شخصی خود را نیافته است .

  2. به طورکلی صحبت هایتان درست است،اما من عقیده شخصی خودم رابراساس یکسری مستندات نیزمینویسم تابخوانید،شاید برایتان جالب باشد.من نوشتن رابه عنوان مهارت اصلی زندگی ام که بقیه حول محورآن میچرخند،انتخاب کرده ام ومیخواهم یک داستان نویس قهاری شوم.اما فکرمیکنم درکنارش که البته زندگی حقیقی من هماناست،دریکسری زمینه های اجتناب ناپذیر،تجربههای متنوعی داشته باشم.اگرقراراست درس بخوانم،روانشناسی میخوانم تابتوانم درتیمارستان ها کارکنم یابرخوردی باانسانهای مختلف داشته باشم.اگرقراراست شغلی موقت اختیارکنم تادستم درجیب خودم باشد،به شغل های متنوعی میپردازم.کارهایم راخودم انجام دهم که لازمه کسب مهارت هایی است.برای تفریح نیزآن دسته که نیازمند یادگیری است راانتخاب میکنم،یک بازی فکری انجام میدهمروش پخت غذاهای مختلف رایادمیگیرم.اما به هرحال من همچنان نویسنده ای هستم که مینویسم باکلی تجربه غنی دیگرتک بعدی نیست.حرفتان صحیح است واین صرفا ازمنظرخودم بود،به عنوان یک نویسنده که نباید درخانه بنشیند وفقط به نوشتن بپردازد.

  3. دقیقاً و کاملاً صحبتت را قبول دارم، و متاسفانه خیلی از افراد از جمله خود من درگیر همچین مسائلی هستیم…

  4. سلام سپاس فراوان از نوشته های بسیارخوبتان
    چرا ما دچار این برنامه ریزی ها میشویم
    مدیریت زمان نداریم و ….
    بهرحال حرف شما کاملا درسته عمل عمل عمل کردن خیلی مهمه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *