کپی رایتینگ-تبلیغ نویسی

کپی رایتر شدن را جدی‌ بگیرید و البته حواستان به یک نکته مهم باشد

به زبان ساده: کپی‌رایتینگ یعنی نوشتن متون متقاعدکننده. در زبان فارسی برای کپی‌رایتینگ معادل‌های گوناگونی از جمله: تبلیغ‌نویسی و آگهی‌نویسی برگزیده شده که روند جستجوها نشان می‌دهد یخ اولی بیشتر گرفته.

چرا طی چند سال اخیر، خصوصاً در یکی دو سال گذشته، اقبال به کپی رایتینگ تا این حد افزایش یافته و بسیاری از شرکت‌ها در حال حاضر علاوه بر نیروی تولیدکنندۀ محتوا، برای جذب کپی رایتر هم فراخوان می‌دهند؟

پاسخ مشخص است: با گسترش و رونق روزافزون وب و شبکه‌‎های اجتماعی، کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک برای بازاریابی موثر در این فضا علاوه بر محتوا به کپی‌رایتینگ نیز نیاز دارند.

کپی‌رایتینگ را شاید بتوان چاشنی لازم برای افزایش اثربخشی محتوا دانست.

در اینجا مقصودم از اثربخشی محتوا، تأثیر واضح آن بر افزایش فروش است.

محتوا پادشاه نیست. فروش پادشاه است.
-دن کندی

اما سوءبرداشت بزرگ:

بسیاری از افراد تازه‌وارد دنیای کپی‌رایتینگ یا حتی کسانی که تا حدی در این حوزه تا حدی مطرح شده‌اند گمان می‌کنند کپی‌رایتینگ یعنی نوشتن متون و عناوینی در مایه‌های تبلیغات برندهای بزرگ. بنابراین هیچ بعید نیست که بسیاری از مثال‌هایی که در نوشته‌های مرتبط با آموزش کپی رایتینگ می‌بینیم چنین چیزهایی باشد:

«فقط انجامش بده»
-نایک

«متفاوت فکر کنید»
-اپل

«فراتر برو»
-سامسونگ

تبلیغ‌نویسی الزماً به معنای شعارنویسی برای برند؛ یا لفاظی و بازی با کلمه‌ها نیست.

حالیا این نوع تصور دربارۀ کپی رایتینگ عملاً باعث ناکارآمدی بسیاری از علاقه‌مندان و فعالان حوزۀ کپی رایتینگ شده است.

چرا؟

موضوع روشن است:

قرار نیست همۀ ما برای برندهای بزرگ متن تبلیغاتی بنویسیم.

برندهایی مثل اپل و سامسونگ و کوکاکولا و پپسی، اصولاً با هدف متفاوتی تبلیغ می‌کنند. که اصلاً قابل قیاس با کسب‌وکارهای کوچک و حتی متوسط نیست.

نتیجۀ چنین تلقی اشتباهی این است که کپی رایتر ما گمان می‌کند باید برای کسب‌وکار کوچکی که فقط در پی افزایش فروش در اینستاگرام است، چیزهایی از جنس شعارهای نایک و اپل بنویسد.

برندهای بزرگ با منابع فراوان مالی فراوان به راحتی می‌توانند برای آگاهی از برند خرج کنند. آن‌ها می‌توانند صرفاً به جنبۀ خلاقانۀ تبلیغات فکر کنند.

اما دربارۀ کسب‌وکارهای کوچک عکس این موضوع صادق است.

کسب‌وکار کوچک بودجۀ چندانی ندارد که بخواهد صرفاً ویار نسنجیدۀ جوجه‌کپی‌رایترها کند، و صرفاً دلخوش کند به خلاقانه بودن تبلیغ و افزایش آگاهی از برند.

بنابراین، کپی رایتر شدن را جدی بگیرید. ولی بدانید اولین کار شما افزایش فروش است. شما هیچ منبعی برای تلف کردن ندارید. اداها و اطوارهای خلاقانه هم تا زمانی که کمکی به افزایش فروش نمی‌کند نالازم و بلکه مانع کسب است.

سه پیشنهاد برای افزایش مهارت‌هایی که در تبلیغ نویسی برای کسب‌وکارهای کوچک به کار می‌آید:

1) دربارۀ فروش مطالعه کنید. نه فقط فروش در فضای آنلاین. دربارۀ تمام انواع فروش بخوانید و سعی کنید فروشنده بودن را بیاموزید.

2) به زبان جامعۀ هدف مسلط شوید. قرار نیست تبلیغ را با زبان خودتان یا صاحب کسب‌وکار بنویسید. بخش اصلی کار شما تحقیق برای رسیدن به کلماتی است که مشتریان بالقوه یک کسب‌وکار از آن استفاده می‌کنند.

3) بنرها و پوستری تبلیغاتی کسب‌وکارهای بزرگ را به منبع الهام خودتان تبدیل نکنید.

16 پاسخ

  1. اولویت کدومه؟
    نوشتن تبلیغی با کیفیت تمام که فروش مناسبی خواهد داشت.
    یا نوشتن تبلیغی بدون بکارگیری ادبیات و صرفا برپایه جملات و کلماتی که از کف بازار و میان مردم جمع‌آوری شده و حتی میشه گفت مبتذل هستند، ولی با این‌حال فروش زیادی خواهد داشت.

    1. سلام امیر عزیز
      منظور من تو این یادداشت البته چیز دیگه‌ای بود.
      حرف من دربارۀ نوشتن تبلیغ مبتذل یا فاخر نیست.
      من از تفاوت تبلیغ‌نویسی برای کسب‌وکارهای کوچک می‌گم.

  2. سلام شاهين جان خداقوت

    قبل از نوشتن شعر و يا داستان ، راستش تبليغ نويسي رو بيشتر از هر چيزي دوست داشتم ، حتي تا قبل از اينكه با مفهوم كلي كپي رايتينگ اشنا بشم ، خلاقانه بودن يك تبليغ رو يك كار سخت و شگفت انگيز ميدونستم
    بعد ها كه با مفهومش اشنا شدم ، راستش ترس داشتم كه تو اين حوزه ورود كنم .
    اما چند وقتيه كه شروع كردم به تبليغ نويسي و حتي چند تا طرح هم مربوط به نوشته هام زدم ، البته كه در حد كسب كار هاي كوچك
    اين پستت رو كه ديدم ، دوباره باعث شد سري به نوشته ها و طرح هام بزنم و كمي بيتر روشون كار كنم
    البته كه يكي دوتا از تبليغ نوشته هام هم توسط دو تا از مجموعه ها پذيرفته شده و اين هم بي سبب نبوده تو انگيزه ام

    ازت ممنون بابت راهنمايي كه كردي و نكته اي كه گفتي: بنر ها و پوستر هاي بزرگ رو منبع الهام نكنيم

    1. سلام به روی ماهت رستم جان
      این اراده و پیگیری تو واقعاً عالیه.
      ویدیوهای خوبت رو هر از گاهی تو اینستا می‌بینم.
      با قدرت ادامه بده.

  3. “به زبان جامعۀ هدف مسلط شوید.”
    عالی بود مثل همیشه پر از نکته های طلایی با بیانی مهربانانه و خالصانه
    استاد عزیز همیشه نوشته هاتون چه آموزشی چه غیر آموزشی صداقت زیبایی دارد.

    1. 🌸🌸🌸🌸
      خیلی به من لطف داری فرناز نازنین.
      داشتم دوستانی چون شما سعادت محضه.

  4. چقدر پیشنهاد‌هایی که دادید خوب بود! راستش من خودم به این موضوع علاقه دارم و همیشه این مشکل رو داشتم. یعنی یه چیزی مینوشتم که به نظر خودم واقعا خلاقانه و جذاب میومد اما در نهایت که بهش فکر میکردم میدیدم قد و قواره‌ی چنین نوشته‌هایی برای شرکت‌های بزرگه! اتفاقا توی کسب و کارهای کوچک‌تر هرچقدر صریح‌تر باشی شاید بهتر جواب بگیری و نیاز به چاشنی خلاقیت هم نداشته باشی. نکته‌ی منبع الهامی که گفتید هم دقیقا برای من مصداق داشت متاسفانه:)) باید یه فکری به حالش کرد.

    1. سلام محمدعلی جان
      فدای تو. سپاس از توجهت.
      راستی سایتت رو دیدم، و خیلی خوشم اومد.
      هیچوقت به روز کردنش رو متوقف نکن.
      بهت لینک هم میدم حتما.

  5. سلام. ممنون که این پست رو نوشتید خیلی جدید و کاربردی هست. دوبار خوندمش. عمیقا با جوجه‌کپی‌رایتر ارتباط برقرار کردم.

  6. سلام استاد عزیزم
    تعریفتون از کپی رایتینگ خیلی به دلم نشست.
    نکته ای در مورد فروش به ذهنم رسید که گفتم شاید بد نباشه اینجا بنویسم؛ فکر میکنم فروش یعنی «ما با تمام وجود چیزی رو به مخاطب عرضه کنیم که گره از مشکل مخاطب باز کنه.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *