کلمات مرا صید می‌کنند

وقتی ته می‌کشید، تنها استعاره می‌‌توانست ذهنش را گرم نوشتن کند و از هراس و آسیمه‌گیِ کمبود ایده برهاندش.

 سطری از شعری افتاده بود سر زبانش: 

«کلمات مرا صید می‌کنند*»

کلمات او را صید می‌کنند یا کلمات او را؟

یاد جمله قصاری استعاری افتاد:

«هنر انگل زندگی است، همان‌طور که نقد انگل هنر است.**»

پرسید:

من انگل کلماتم یا کلمات انگل من؟

دید همه‌ی ماجرای نوشتن برمی‌گردد به جوابش به این پرسش.

کلمات از تو می‌‌‌‌گیرند یا تو از کلمات؟

شاید بگویی دادوستدی در جریان است.

اما همیشه یکی بیشتر می‌دهد و دیگری بیشتر می‌‌‌‌گیرد.

انگل کلمات، کلمات انگل.

  

*ژیلا مساعد، از «غزالان چالاک خاطره»، ۱۳۶۴، ص ۹۲

**کنت تاینان (منتقد انگلیسی)، گفته‌های بزرگان هنر، ترجمه‌ی روبرت صافاریان، ص ۱۶

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *