برای آشنایی با کشکول این مطلب را بخوانید: کشکول چیست؟ | کشکول کلانتری هوا میشود
اولین چیزی که در کشکول امروز میخوانیم جملهای است از بهرام بیضایی که زمانی در یکی از کلاسهای خصوصیاش به هنرجویانش گفته:
«به خودتان رحم کنید و نمایشنامههای شکسپیر را بخوانید.»
-بهرام بیضایی
(اوایل دههی هفتاد اجازهی کار به بهرام بیضایی نمیدادند و فیلمنامههایش را یکییکی رد میکردند و پروانهی ورود به صحنهی نمایش -وطن اصلیاش- را هم از او گرفته بودند. این بود که این هنرمند برجسته برای گذران زندگی مجبور شد تدریس خصوصی کند. تصور کنید چند جوان عاشق و جویای دانش در خانهی یکیشان جمع میشدند و منتظر میماندند تا استاد نامآور با هیلمن کهنهاش از راه برسد و کارگاهش را آغاز کند. +)
من این جمله رو دوست دارم چون بهنظرم بسیار ترغیبکننده است و باعث میشود با جدیت بیشتری سراغ شکسپیر برویم.
برای شروع باید ترجمۀ مسعود فرزاد از هملت را دوباره بخوانم.
حالا بریم سراغ ترجمۀ مصطفی منبری از یادداشت جدیدی از ست گادین:
ایدهی بزرگ شما
شاید کاملاً بِکر(Original) نباشد.
شاید نتواند نفَسها را در سینه حبس کند.
شاید فوراً محبوب نشود.
ولی قطعاً ارزش پیگیری با مداومت و پشتکار، حتی به اندازهی سالیان سال را دارد.
البته اگر ایدهی شما برایتان اهمیت دارد و بلندنظرانه، کمککننده و باارزش است.
همهی ایدههای بزرگی که تغییر آفریدهاند، از همین الگو پیروی کردهاند. (+)
این توییت جادی هم جالب بود:
منم وقتی ۲۰ سالم بود، یک آدم ۳۰ ساله به نظرم پیر خستهای بیش نبود ((: الان ۴۲ سالمه (شایدم ۴۳؟) و هیچ وقت اینقدر سر حال و خندون و بیخیال و راحت و شاد و خوش گذرون و نانگران نبودم (:
دقت کنین که زندگی اکثر ما در ایران تقریبا تازه از ۲۰ سالگی باید حساب بشه. روحیه رو حفظ کنین (:
و از فیسبوک:
هژبر میرتیموری
از آنجا که دوستانی از من میخواهند که در مورد داستاننویسی چیزهایی بگویم چند نکته را براساس تجارب شخصی یادآوری میکنم.
قبل از شروع از خودت بپرس که چرا این داستان باید نوشته بشود؟ و چرا مردم باید این داستان مرا بخوانند؟ این داستان چه ویژگی هایی دارد که داستانهای دیگر نداشته یا ندارند؟
بدان که داستان فقط روایت یک حادثهی صرف یا شرح یک موضوع نیست، نه تنها چه گفتن بلکه چگونه گفتن نیز هست.
قواعد ساختاری داستان چه کلاسیک و مدرن و غیره را بشناس اما فراموش کن. بگذار داستانت از قواعد تو پیروی کند نه قواعدی که دیگران تعیین کردهاند.
حرکت زمان را تو تعیین کن و بدان داستان نه صرفن حادثهای که اتفاق افتاده، بلکه گاه حادثهایست که ممکن «است» اتفاق بیفتد یا ممکن «بود» اتفاق بیفتد یا اگر اتفاق میافتاد یا اگر اتفاق نمیافتاد هم میتواند باشد.
و اما نوشتن آن:
با یک حادثه شروع کن اما بعدن شرح بده. کم کم بذر بپاش اما بعدن درو کن.
شخصیت اصلی داستانت را با شرایط سخت روبرو کن. به او یک کاراکتر خاص اما ملموس بده.
بدان در مورد چه مینویسی.
به قهرمان داستانت زیاد فرصت نده.
به شخصیت اصلی داستانت انگیزه بده.
تا جاییکه ممکن است، حضور خودت را در داستان پنهان کن و ردی از خودت به جای نگذار.
سعی کن با کمترین کلمات جملههایت را بنویسی.
توصیفهای بدیع بیافرین.
در خلال متن بلانکسهایی Blanks (سفیدیهای متن) را به وجود بیاور تا خواننده آنها را با تجارب خود پرکند.
به خوانندهات فرصت اندیشیدن بده.
هرآنچه نبودش به داستان لطمه نمیزند ننویس و یا حذف کن.
تا جاییکه ممکن است از معرفی شخصیتهای داستانت حذر کن. بگذار آنها خودشان با رفتار و شیوه سخن گفتنشان خود را معرفی کنند. مثلن شیوه سخن گفتن یک روحانی با یک شوفر متفاوت است همچنین یک استاد دانشگاه با یک لات کوچه و بازار. هر قشر و طبقهای از سطح و ظرفیت خاصی از زبان استفاده میکنند و کلمات و جملات خاص خودشان را دارند.
داستان امروزی دیگر بازگوکننده نیست، بلکه با جملات و تصاویرِ زبانی نشان میدهد و موقعیت ها و واقعیتهای تازه زبانی میآفریند.
فراموش نکن که داستانت مقاله نیست و لزومی ندارد به نتیجه برسانی. پایان داستان را به عهدهی خواننده بگذار.
و این قصار زیبا با ترجمۀ عباس مخبر:
همۀ ما در زندگی رازی ناگفتنی، تاسفی چارهناپذير، رويايی دستنيافتنی و عشقی فراموشنشدنی داريم.
-ديگو مارچی
کارتون جالبی از Kamil Yavuz را هم ببینیم:
خودکشی با سشوار!
5 پاسخ
سلام لطفا آخر پست ها لینک save بگذارید تا بتوانیم آنها را سیو کنیم چون بیشتر مواقع سر کار با گوشی این ها را می خوانیم.
درود محمد عزیز
ساختار وب با اینستاگرام فرق داره.
میتونید توی مرورگر خودتون هر صفحهای رو که خواستید ستارهدار کنید تا همیشه در دسترستون باشه.
ارادت
قربانت برم شاهین جان
منظورم این بود که اگر بتوانید فایل pdf مقاله را در آخر مقاله قرار دهید می توانیم سیو کنیم و هر وقت خواستیم بخوانیم.
نوشته های شما حکم مرجع دارند با یکبار خواندن سیر نمی شویم.
زنده باشی محمد عزیز
لطف داری.
حتما برای نوشتههایی که خوب ویرایش شده باشن این کار رو میکنم در آینده.
مرسی از پیشنهاد خوبت.
چقدر خوب و ارزشمند بود استاد پاینده باشید.