کاری شگفت‌انگیز برای بهتر کار کردن

کاری شگفت‌انگیز برای بهتر کار کردن

می‌خواهم یکی از رازهای شگفت‌انگیز بهره‌وری و خوب‌ کارکردن را با شما در میان بگذارم.

این کاری است که فقط به صمیمی‌ترین و مستعدترین دوستانم پیشنهاد می‌کنم و حالا دوست دارم با شما خوانندگان همیشگی و حامی سایتم دربارۀ این ایده صحبت کنم.

فعالیتی که از آن حرف می‌زنم، لذت من از کارم را چند برابر کرده و تمرکزم را در حد لیزر افزایش داده.

اگر می‌خواهید یک‌بار برای همیشه از شر پریشان‌فکری و پراکنده‌کاری خلاص شوید، اجرای این کار ظاهراً دشوار، اما عمیقاً لذت‌بخش را از همین امروز آغاز کنید.

هیجان‌زده‌ام، بگذارید برویم سر اصل مطلب:

تصور کنید وارد محل کارتان شده‌اید و می‌خواهید کارتان را آغاز کنید، یا اگر فریلنسر باشید به‌احتمال‌قوی ساعاتی از روز، در اتاقتان را می‌بندید و از جریان خانه و خانواده دور می‌شوید.

ممکن است در ابتدای روز یا از شب قبل برنامه‌ای اولویت‌بندی شده برای انجام کارهایتان ریخته باشید.

اما قبل از انجام مهم‌ترین یا فوری‌ترین کار باید یک کار دیگر انجام بدهید. کاری که ازاین‌پس باید اولویت اول شما قبل از انجام هر کار جدی و مهمی باشد.

یک فایل ورد باز کنید، اول صفحه تاریخ بزنید و شروع کنید به نوشتن.

سعی کنید هر موضوعی که ذهن شمارا اشغال کرده روی کاغذ بیاورید.

ترس‌ها، دغدغه‌ها، فریاد‌ها و نجواهایتان را بیرون بریزید.

نوشتن از رؤیاها و اهداف و آرزوهایتان را فراموش نکنید.

مطلقاً برای غلط‌های املایی و انشایی به عقب برنگردید.

فقط 25 دقیقه زمان دارید تا 1000 کلمه بنویسید.

به‌محض نوشتن 1000 هزار کلمه، فایل را ذخیره کنید، یک چای برای خودتان بریزید و بلافاصله کارتان را آغاز کنید.

1000 کلمه روز بعد را هم در ادامۀ همین فایل بنویسید.

در پایان هر فصل باید بین 70 تا 90 هزار کلمه، فقط در یک فایل ورد نوشته باشید.

حتی اگر یک نفر از شما در انجام این عادت موفق بشود، من بزرگ‌ترین هدیه ممکن را گرفته‌ام.

 

در همین رابطه:

هزار کلمه آزادنویسی | با همین یک عادت نویسنده شوید+دانلود فصلی از یک کتاب منتشرنشده

 

کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام

52 پاسخ

  1. من اینکار رو با صفحات صبحگاهی انجام میدم و اشتیاقم رو با هزار کلمه نویسی و نوشتن حداقل یک جمله برای عناوین منتخب( کاری که از خودتون یاد گرفتم ) ادامه میدم و تاثیرش فوق العاده است در حدی که دوست صفحات شبانگاهی هم داشته باشم تا آن لذت و تازگی را همچنان حفظ کنم. چه خوب همیم الان موقع نوشتن این جملات به ذهنم رسید که روزم را سه قسمت کنم و برای هر کدام یک تند نویسی داشته باشم. از فردا برنامه ام را عوض می کنم و همین کار را می کنم. ممنون از شما برای تعهدتون به نوشتن و واقعا برای من تحسین برانگیز و انگیزه آفرین هست که رشد صعودی شما رو میبینم.

    1. زنده باد صبا جان
      چقدر شما
      ذوق شما در نوشتن رو تحسین می‌کنم.

  2. من تصور میکردم که در طول 24 ساعت باید این کاررا انجام دهیم . اما بزای شما بگویم استاد شما این هدیه را گرفته اید . چون من از زمان صد داستان که شما توصیه با کار با ورد را فرمودید به صورت تمرینی شروع کرد واز زمان اغاز هزار کلمه نویسی و یادداشت های پیاده روی و کلا تمام تمرینهای سایت را هم روی ورد انجام داده ام وحالا که مطالب روی سایتم را هم تنظیم میکنم پیش نویسش در ورد هست شاید بیشتر از ده فایل جداگانه دارم که هرکدام آنها صدها هزاران کلمه است . و بسیار پیشرفت کرده ام در زمینه اطلاعات در ویرایش و کار کردن در ورد درواقع دفتر چک نویس من ورد است

    1. چقدر عالی.
      به خاطر این رشد درخشان به شما تبریک می‌گم.
      همت شما جای تحسین داره.

  3. سلام بر استادبزرگوار عزیزم
    هرروز بهتر از دیروز چه تمرین جالبی من میخواهم این هدیه را به شمابدهم فقط چون کمی کندم توی تایپ ممکنه هر 48 ساعت یکبار این تمرین را ارائه کنم

    1. زنده باد خانم پایا
      شما فوق‌العاده‌اید. به وجودتون افتخار می‌کنم.

  4. سلام شاهین جان
    یک چیز خیلی جالب می خوام بهت بگم؛ من چند سال پیش و اگر اشتباه نکنم پاییز 96 بود که به واسطه شما با تمرین صفحات صبحگاهی آشنا شدم. اوایل همانطور که شما گفته بودید این تمرین را با مداد و در داخل یک دفتر که فقط مختص صفحات صبحگاهی بود، انجام می دادم. اما پس از مدتی بخاطر اینکه کاغذ زیادی مصرف می شد و دستم هم از شدت تندنویسی درد می گرفت، تصمیم گرفتم که روش دیگری را برای نوشتن صفحات صبحگاهی پیدا کنم.
    الان از فروردین 97 تا به همین امروز من هر روز صفحات صبحگاهی را در فایل ورد می نویسم و فایل ها را به صورت ماهانه پوشه بندی کرده ام. از مزایایی که در این روش به دست آورده ام می تونم به ماندگاری همیشگی نوشته ها، صرفه جویی در مصرف کاغذ و مداد، افزایش سرعت تایپ و تمرکز بی نظیر در طول روز اشاره کنم.
    این نوشته را که خواندم، احساس کردم که اگر این رو بهت بگم خیلی خوشحال بشی که چقدر توانسته ای روی یک شخص دیگر تاثیر مثبت بگذاری.
    #امیدوارم_که_همیشه_موفق_و_سربلند_باشی

    1. سلام شاهین جان
      خیلی خوشحالم شدم کامنتت رو خوندم.
      چقدر عالی که خیلی جدی و مصمم به نوشتن پرداختی و می‌پردازی.
      بازم برای من بنویس.
      بهترین‌ها رو برات آرزو می‌کنم دوست نازنینم.

  5. در شب سال نو یعنی ۲۹ اسفند ۹۸ عجب مطلبی بود
    قول میدم انجام بدم

  6. سلام. من امشب برای اولین‌بار هزارکلمه نوشتم. البته نتونستم به هزار کلمه برسم، و زمان نوشتن کلمات بیشتر از ۲۵ دقیقه طول کشید. ولی همین که بعد از مدت‌ها محرومیت، تونستم چیزی بنویسم، خوش‌حالم.

    1. درود سعید جان
      همین که شروع کردی عالیه.
      تا امروز ادامه هم دادی؟

  7. سلام من تو وبلاگم روزی3،4تا پست میذارم
    گاهی خجالت میکشم
    ایمیلمو حذف کردم 1ادرس ایمیل الکی نوشتم،مگه زوره ایمیل گذاشتن؟!

  8. سلام به کسی که با تمام وجودش سفره رنگین تفکر این سرزمین کهن را پهن کرده و با قلم زیبایش هر گوشه سفره را رنگی از اندیشه های سرگردان دلچسبی را نقاشی میکند به امید آن روزی که اندیشگاه ایران باری دیگر مولاناهای زمان را بر عرصه امکان بنمایش بگذارد

    1. سلام محسن جان
      با قلم زیبات همیشه به من دلگرمی میدی.
      به امید دیدار

    1. حتماً ادامه بدید.
      من رو هم در جریان موفقیت خودتون قرار بدید.

      1. روز سوم. تعداد كلمات ١٧٣٦.
        توي اين سه روز فهميدم چقدر سرعت تايپم زياده و نمي دونستم.
        خوشحالم كه در همين سه روز چيز مثبتي در خودم كشف كردم.

        1. چقدر خوشحالم از این موضوع
          واقعاً بهت تبریک میگم
          ادامه بده و برای من هم بنویس.

  9. از 5 آذر هست که شروع به نوشتن هر روز به این سبک و سیاق کرده ام. شاید روی نیم ساعت نبوده است یا 1000 کلمه؛ اما هر روز بوده است.
    11541 تا کلمه شده تا به امروز…
    و این داستان ادامه دارد…

    1. به باشگاه 20 هزار تایی ها خوش آمدم :))) و کلا از 5 آذر یک روز رو نتونستم بنویسم چون دسترسی به هیچ ابزار نوشتاری نداشته ام…
      زنده باد….

      1. سلام امیر جان
        چقدر خوشحالم که اینو ازت میشنوم.
        در حال حاضر یه جمع شگفت انگیز از دوستان خوش ذوق شکل گرفته که هر روز دارن هزارکلمه مینویسن.
        حس نمیکنی قدرت قلمت بالاتر رفته؟

  10. خیلی جالب بود٬ من این کار رو چند وقتی هست شروع کردم قبل از خوندن متن وبلاگ شما٬ دفتر خاطراتمو گذاشتم روی میزم٬ و هر وقت که ذهن اشفته ای دارم سریع دفتر رو باز میکنم و شروع میکنم به نوشتن٬ ناخودآگاه دلخوری و دلتنگی هام معلوم میشن٬ و ارامش میگیرم و کارمو شروع میکنم. سالیان پیش روزی ۳ صفحه رو مینوشتم٬ یه جایی به نظرم دیگه ناکارامد اومد٬ چون تکراری شده بود ولی الان که به گذشته نگاه میکنم٬ در گذشته بیشتر مینوشتم تا الان.
    بنابرین دوباره شروع میکنم به نوشتن سه صفحه معروف خانم جولیا کامرون

  11. سلام.
    مرد مومن همین چیزی که نوشتی شد 305 کلمه. باید سه برابر این بنویسیم!!!! من به خودم قول دادم که وبلاگم را روزانه با سه خط آپدیت کنم… فعلا موفق نشدم! :/
    در این نوشتن چه معجزه ای هست که حتی در قرآن هم به آن قسم خورده شده ( قسم به قلم و آنچه می نویسد.)

    ان شاء الله که فردا تجربه اش کنم.

      1. روز اول رو شروع کردم: ۵۱۵ تا بیشتر نشد، ولی قطعا ادامه خواهم داد تا معجزه نوشتن را ببینم.

  12. سلام به جناب کلانتری عزیز و جمع دوستان
    من از علاقمندان نوپای نویسندگی هستم و قبلا هم یه هر از چند گاهی مطلب می نوشتم به فراخور حس و حالم یا اتفاق جالبی که برام می افتاد .
    اما مطلب جالب و انگیزه بخشی که الان در این مقاله ی ” کاری شگفت‌انگیز برای بهتر کار کردن” دیدم واقعا منو به وجد در آورد و مصمم کرد که هر روز نوشتن 1000 کلمه رو چاشنی صبحانه ام کنم . صبحانه ای با طعم های متفاوت هر روز ! اینجوری صبحانه ها خوردن داره ها !
    و اینکه همیشه دوست داشتم در یه جمع نویسنده و اهل کتاب باشم و دوستهایی داشته باشم از جنس قلم و فکر و اندیشه و خیال. امید وارم این مطلع خوبی برام باشه.
    ممنون از نوشته های خوبتون

    1. سلام به همایون توفیق عزیز
      چقدر خوشحالم که میخواید این تمرین شگفت انگیز رو شروع کنید.
      من رو هم در جریان رشد خودتون قرار بدید.
      حضورتون در جمع دوستانم باعث دلگرمیه،
      موفق باشید.

    1. سلام الهام عزیز
      ممنون از لطفت
      راستی چقدر خوب که وبلاگت رو به روز میکنی.
      من میخونم، بیشتر بنویس.

  13. سلام؛ ایده خیلی خوبه مخصوصا برای فریلنسرها. بعضی از صبح ها انقدر با حال گرفته ای بیدار میشم که نمیتونم از اون روز استفاده کاری ببرم. حتما این کار رو از فردا انجام میدم؛ هزار کلمه از حال الانم، هر روز قبل از شروع کار.

    1. مهشید عزیز
      بعد از انجام این کار از دستاوردهای خودت برامون بنویس.

  14. چقدر جالب. ایده خیلی خوبیه اما ۱۰۰۰ کلمه میشه یعنی با این وضع نوشتن و تنبلی من؟:|
    ولی میخوام امتحانش کنم بنظر هیجان انگیز میاد. تغییر خیلی خوبی هم هست:)
    راستی من یه پیشنهاد به این ایده شاهین اضافه می‌کنم البته بدون اجازش:) بجای ورد می‌تونید از نرم افزار focuswriter استفاده کنید که هم رایگان هم آزاد و متن باز. برای من نوشتن باهاش بسیار لذت بخش بوده. بخصوص که تمام صفحه هست (از حواس پرتی موقع نوشتن به خوبی جلوگیری میکنه) و همچنین می‌تونید خیلی خوب سفارشی سازیش کنید. مثلا یه پس زمینه دلخواه انتخاب کنید و بخش نوشتن را تنظیم کنید که چطور و چه رنگی باشد. حتی می‌تونید تعریف کنید که چقدر قرار روزانه بنویسید (زمان یا تعداد کلمه) و ببینید چقد پیشرفت کردید برای هر روز. جدای همه اینا من شیفته اون صدای دستگاه تایپ (typewriter) قدیمیش هستم که موقع تایپ کردن صدای چلق چلق قشنگی میده و انگار داری با یک دستگاه قدیمی تایپ میکنی و لذت نوشتن را دو چندان میکنه.
    حتما امتحانش کنید.

    1. سلام، این برنامه ای جدا از صفحات صبحگاهیه، اونجا روی کاغذ مینویسیم، اینجا تایپ میکنیم.

  15. با سلام
    مطلبی با هشتگ غریزه نویس در کانال منتشر کردید درمورد نوشتن 1000 کلمه. همون لحظه شروع به نوشتن کردم. نوشتن 1000 واژه بدون توقف کار مشکلی برام نبود. حتی 1180 تا واژه نوشتم تا نیم فاصله هایی که رعایت نکرده بودم و یک واژه محسوب شده بودن رو جبران کنم
    تجربه خیلی خوبیه
    در تهی شدن ذهن از افکاری که در یک دور باطل، مدام ذهن رو مشغول نگه می‌دارن و استرس میدن خیلی موثر هستش.
    استاد سوالی داشتم که ممنون میشم راهنمایی کنین. در کانال، نقل قولی منتشر کرده اید. اگر امکانش هست تفسیرتون رو ازش بیان کنین؛
    اگر يک نفر
    هر آنچه که
    از درونش برمي آيد را بنويسد
    بي شک از درون او
    کسي رفته است

    ايلهان برک
    ترجمه : سيامک تقي زاده
    @shahinkalantari

    1. لام پریا جان
      چه خوب که نوشتی، حتماً ادامه بده.
      دربارۀ این جمله یکسری تداعی دارم، که یادم باشه برات در قالب یک پست مستقل بنویسم.

  16. چند ماهی است مهمان کلبه آنلاین شما در این سایت و کلبه تلگرامی‌تان هستم. هر روز مطالب را دنبال می‌کنم. هر روز نوشتن در بلاگ و با شوق نوشتن هر روزه شما، اتفاق شگرفی است و ناخودآگاه، شوق نوشتن را در آدم بیدار می‌کند.
    این انتقال شوق برای من اتفاق افتاد. یادداشت شما بهانه‌ای شد برای اینکه به کانتر فایل نوشتن روزانه‌ام نگاه کنم: امروز روز ۲۲۲ است. یعنی ۲۲۲ روز است پیرو پیشنهاد شما (و خانم جولیا کامرون در کتاب شیرین و لطیف «حق نوشتن»)، از فروردین ماه نوشتن روزانه را شروع کرده‌ام و تا امروز حتی یک روز هم این فرایند نوشتن روزانه قطع نشده است.
    ابزار نوشتن من کمی با پیشنهاد نوشته شما فرق می‌کند. با استفاده از امکانات Google Drive برای هر ماه یک فایل گوگل داکز ایجاد کرده‌ام و هر روز چند فراز می‌نویسم. گوگل داکز برای افرادی که در خانه و محل کار و لپ‌تاپ با سیستم‌های مختلفی کار می‌کنند این مزیت را دارد که نگرانی بابت همراه داشتن فایل را از بین می‌برد. لحظه به لحظه اطلاعات را ذخیره می‌کند و کلا برای نویسندگان بستر فنی مهربانی است!
    باید اینها را می‌نوشتم و این یادداشت، بهانه خوبی بود که از شما تشکر کنم.

    1. محسن برجی نازنین
      همیشه از دیدن اسم شما خوشحال میشم.
      و خیلی خوشحالم که در جمع دوستان من هستید.
      و چقدر خوشحال شدم که این آمار حیرت انگیز رو برام نوشتید.
      نوشتن معجزه میکنه و شما به قدرت این معجزه پی بردید.

  17. سلام ,استاد منظورتان از هزار کلمه ,صزفا کلمه است یا نوشته ای تشکیل شذه از هزار کلمه|؟

  18. چه خوب شد که این مطلب را اینجا مطرح کردید. بنده، یک ماه است که رو آورده‌ام به نوشتن همین هزار کلمه. در ابتدا، هر روز صبح می‌نوشتم ولی برخی روزها، صبح را از دست می‌دادم و آن روز را موفق به نوشتن نمی‌شدم، ولی پس از دو هفته، تصمیم گرفتم که اگر صبح هم نشد، ظهر؛ ظهر نشد، شب بنویسم حداقل. با این حال موفق شده‌ام تاکنون 21 روز بنویسم.
    و چیزی که می‌خواستم بگویم، این بود که گاهی، به نوشتن این هزار کلمه احساس نیاز می‌کنم. در چند مطلب قبل در مورد تکرار گفته بودید که «باید عاشق تکرار شد»، در حال حاضر این دلبستگی را به آن‌ها احساس می‌کنم. در «نوشتن برای خود»، به نوعی خودشناسی می‌رسیم. گاهی حتی این نوشتن، باعث می‌شود که بیشتر خودمان را دوست بداریم و عاشق بخشی از شخصیتِ پنهانمان شویم. به نظر من، وقتی که می‌گویند مثلاً «فلانی عاشق نوشتن است»، او در حقیقت عاشق بخشی از خودش شده است، عاشق آن شخصیتی است که توسط کلمات با او ارتباط برقرار می‌کند؛ عاشق آن همدم و همراه می‌شود، همراهی که تنها هنگام نوشتن، می‌تواند با او حرف بزند. آن همدم، کسی است حرف‌هایت را با او می‌زنی، درد دل می‌کنی، آرامت می‌کند، انگیزه و امیدت می‌دهد.
    گاهی هم این «برای خود نوشتن» باعث می‌شود که خیلی شفاف‌تر خودت را ببینی؛ طرز فکرت را، رفتارت را، پریشانی‌ات را، شخصیتِ نهفته‌‌ات را؛ آن وقت، بهتر می‌توانی تصمیم بگیری، خودت را اصلاح کنی، یا خودت را مورد بازپرسی قرار دهی، قول دهی، متعهد شوی و …

    در کل، این «نوشتن برای خود»، هدیه‌ای بود که از شما دریافت کردم، و بسی هم خوشحالم از دریافت چنین هدیه‌ای.
    تشکر

    1. علی امینی عزیز
      یکی از بهترین کامنت های وبلاگم رو نوشتی.
      به داشتن دوست خوش ذوقی مثل تو افتخار میکنم.

  19. چه جالب من اینکار رو انجام دادم

    یک نوشتار طولانی با همه نوع لحن و سبک و حس و حالی

    و اولینباری که شگفت زده شدم از نوشتن و کمیت نوشتن در این فایلها بود..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *