وبلاگ‌نویسی به مثابه سبک زندگی

وبلاگ‌نویسی به مثابه سبک زندگی

محمد سلیمانی، به تازگی وبلاگش را در سپهر اینترنت هوا کرده. در گروه باشگاه تولیدکنندگان محتوا به او تبریک گفتم و نوشتم:

اگر می‌خواهی این سایت زندگی تو را زیر رو رو کند، 3 سال تمام برای آن وقت بگذار و به طور منظم به روزش کن.

شاید به هیچ کسی چنین قطعی و با اطمینان کاری را پیشنهاد نکنم. اما حالا که محمد گام اول را محکم برداشته، چرا که نه، بگذار به او بگویم که وبلاگ‌ نویسی، همین کار ظاهراً ساده‌ای که این روزها به زعم موبایل‌زده‌ها از مُد افتاده، زمینه‌ساز چه اتفاقات شگرفی است.

چرا وبلاگ‌نویسی مهم است و حتی ده‌برابر مهم‌تر هم شده است؟

  1. برای تاثیرگذاری، به چیزی نیاز داریم که تاثیرگذار باشد.
  2. تولیدکننده محتوا، یعنی فردی که می‌خواهد در فضای اینترنت- فضای حقیقی زیست انسان امروزی، کنش‌گر باشد باید چیز تاثیرگذاری در چنته داشته باشد.
  3. چیزِ تاثیرگذار در اینجا محتواست و محتوا از فکر مایه می‌گیرد: فکر تراوش شده از ذهن خلاق.
  4. ساخت ذهن خلاق بیش از هر چر چیز در گروی ساخت عادت‌های خلاقه است.
  5. نظم روزانه در نوشتن و فکر کردن، به تدریج به بارقه‌هایی از خلاقیت منجر می‌شود.
  6. بنابراین ما نمی‌نویسم چون خلاق هستیم، ما می‌نویسم تا خلاق بشویم.
  7. اما در این میان، بستر انتشار نوشتن بر شکل‌گیری ذهن خلاق از هر چیز دیگری موثرتر است.
  8. با نوشتن در فضای محدود شبکه‌های اجتماعی، عملاً جرقه‌های فکری ما در حد جرقه باقی می‌ماند. ضمن اینکه لایک و کامنت و این قبیل بازخوردهای شتابزده، توجه نویسنده را از اصل متن، به سمت حواشی متن می‌برد.
  9. وبلاگ‌نویسی، تمرینی برای بسته‌بندی درست یک فکر و ارائه درست آن است.
  10. اما یک وبلاگ چگونه می‌تواند تاثیرگذار و پیش‌برنده باشد؟

مهم: این متن هنوز کامل نشده. طی ساعات آینده، بخش‌های تازه‌ای دربارۀ سبک زندگی وبلاگ‌نویس، به ادامۀ همین نوشته اضافه می‌شود. باری تا تکمیل متن:

حسین قربانی چند روز پیش از ست گادین حرف‌هایی را نقل کرد که می‌خواهم تکۀ وبلاگ‌نویسی‌اش را اینجا بازنشر کنم:

مهم‌ترین نکته در وبلاگ نویسی این است که اگر شما برای مردم [و با امید دریافت تایید از آن‌ها و یا تعریف و تمجیدشان] وبلاگ نویسی کنید به‌زودی ناامید و مأیوس خواهید شد.

حتی اگر کسی نوشته‌های من را نخواند، من همچنان وبلاگ نویسی را ادامه خواهم داد. تمام کسانی که با عشق و علاقه وبلاگ نویسی می‌کنند، همین نظر را دارند.

بنابراین مدام نگویید: «چون کامنت کافی در زیر پست‌هایم نوشته نمی‌شود، من وبلاگ نویسی را ادامه نخواهم داد.» یا اینکه «چون وبلاگ برای من درآمدی ندارد دیگر این کار را انجام نخواهم داد

شما باید بگویید: «این بزرگ‌ترین شانس من برای شفاف‌تر ساختن افکارم و ارائه آن به مردم دنیاست و چه فرصت خوبی.» (+)

 

 فکر می‌کنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:

شما چه بلایی سر ایده‌های محتوایی‌تان می‌آورید؟!

کلاس نویسندگی

 شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

16 پاسخ

    1. مدیسه جان
      چه اصراری داری به جای کار خودت بیفتی دنبال کم و کیف فعالیت دیگران؟
      همین نیرو رو صرف بالا بردن سطح فکر و نوشتارت کن. فدای تو.

    1. درود
      سپاس از مهر توجه شما
      بعدها در قالب‌ یادداشت‌های دیگه این مطلب رو کامل کردم.

  1. سلام شاهین عزیز
    میشه درباره ساخت وبلاگ و شروعش یه پست بنویسید؟ راستش من توی گوگل سرچ کردم و اینقد دستورالعمل های مختلف و گسترده و حتی گاهی پیچیده دیدم که ترسیدم یه جورایی. البته اعتراف می کنم که به مرض اهمال کاری دچارم، اما شاید یه راهنمایی ساده برای شروع کمک بکنه.

    1. زهرا جان
      این مسائل سادۀ فنی رو با چند تا سرچ ساده میشه یاد گرفت و انجام داد. من تو این وبلاگ سعی میکنم مطالب مفیدتر و مهم تری رو پوشش بدم.
      فکر کنم سایت آنلاینر برات مفید باشه.
      متن زیر هم شاید ایده های بیشتری بهت بده:
      اگر می‌خواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید

  2. از بچگی عادت‌های عجیبی داشته‌ام؛
    وقتی همه بودند، نبودن را انتخاب می‌کردم و گاهی در اوج نبودن، یواشکی سر وقتِ بودن می‌رفتم.

    وقتی همه جا پر از صدا بود، نگاه‌های فریبنده‌ی سکوت دلم را می‌برد و همین که سکوت دل به دلم می‌داد، سرخاب سفیداب فریاد، چشمم را می‌گرفت.

    وقتی در معرض نگاه‌ها بودم، هر آنچه از استعداد و توانمندی درونی و بیرونی که داشتم، دسته‌جمعی، دست به دست هم می‌دادند تا با مخ به زمین کوبیده شوند و وقتی نگاه‌ها سرشان به کار خودشان گرم می‌شد، چشم‌گیرترین هنرنمایی‌ها از بی‌استعدادترین بخش‌های وجودم شروع به جلوه‌گری می‌کرد.

    تا وقتی برای خودم می‌نوشتم و احدی شصتش خبردار نمی‌شد، ذهنم از ایده جوشان، قلمم رقصان و نوشته‌هایم اگر حمل بر خودستایی نباشد، ،افتان و خیزان می‌تاخت اما از وقتی شروع کرده‌ام به تاتی تاتی‌کردن در دنیای وبلاگ‌نویسی، چشمه‌ی ایده‌ها خشکید، قلم به تته پته افتاد و نوشته‌هایم زمین‌گیر شد 🙂
    بالاخره یک‌جایی در زندگی باید سینه‌خیز ادامه داد، شاید این همان نقطه باشد… اینطور نیست جناب کلانتری؟ 🙂

    1. سمیرا جان
      کامنت تو کامنت خیلی مهمیه.
      تو تو مرحله حساسی هستی.
      و دقیقاً نقطۀ تمایزی نویسنده ها و هنرمندان واقعی و افرادی که همیشه در حسرت میمونن همینجاست:
      تو باید علیرغم تمام احساسات منفی و تلخ، و با تمام کمبودهایی که حس میکنی به نوشتن ادامه بدی. چون یادگیری و رشد واقعی دقیقاً در همین مرحله اتفاق میفته. خیلی جدی ادامه بده.
      کتاب خوندن خیلی خیلی بیشتر جدی بگیر.

  3. سلام جناب کلانتری عزیز ی سوال در مورد وبلاگ نویسی دارم
    تو وبلاگ نویسی تولید محتوا مهمه ایا لازمه من در امور خاصی بنویسم یا میتونم فقط خاطره و داستانهامو نشر بدم ؟و اگه این کارو بکنم ایا مخاطبام خسته نمیشن یا اینکه خاطرات شخصی من جذابیتی برای اونا خواهد داشت

    1. الهام عزیز
      اصولاً هر چیزی که منتشر میکنیم نوعی از محتواست.
      اما دربارۀ اینکه از چه باید نوشت:
      موضوع یا ژانر بد وجود نداره، اما نویسنده بد چرا.
      یعنی موضوعات و قالب ها کسل کننده نیستن، اما نویسنده در اجرا میتونه کسل کننده بنویسه.
      پس از هر چیزی دوست داری بنویس. ولی خوب و متمرکز و منظم بنویس.
      درگیر چه گفتن نباش. به چگونگی بیندیش.
      فرم رو داشته باشه، محتوا رو هم به طور اتوماتیک داری.

  4. سلام آقای کلانتری عزیز

    با دیدن این نوشته و دیدن اسم و لینک وبلاگم توی این نوشته خیلی خیلی خوشحال شدم
    اینجوری بیشتر انگیزه گرفتم تا بیشتر و بهتر براش تولید محتوا کنم و مسئولیتم نسبت به سایتم خیلی بیشتر میشه

    من خیلی خوش شانسم که با شما و اعضای تیم تولید کنندگان محتوا در ارتباطم

    یک دنیا ممنونم از لطفتون

    1. سلام محمد جان
      چون شروعت حرفه‌ای و جدی بود، دوست داشتم حتماً به کارت اشاره کنم.
      با توجه به فعالیت هایی که از نو دیدم-از جمله چالش اینستاگرامت-مطمئنم که با تداوم به جاهای درخشانی میرسی.
      با قدرت بنویس و منتشر کن. هر وقت هم کم آوردی، بیشتر کتاب بخون.

  5. سلام و ارادت استاد عزیز ، شاهین بزرگوار
    اگر پیش از اینکه این گونه با دیدن سایت شما بزرگوار شیفته ایجاد وبلاگ و نوشتن روزانه در آن شوم . به وبلاگ نویسی فکر می کردم . می گفتم : وبلاگ بنویسم که چی ؟!
    ولی حالا که طعمش را چشیده ام می گویم :
    وبلاگ بنویسیم که ، ذهنمان جوان بماند .
    وبلاگ بنویسیم که ، از اعتیاد هرزه خوانی در فضای مجازی ایمن باشیم .
    وبلاگ بنویسیم که ، هر روز ژرف و عمیق فکر کنیم .
    وبلاگ بنویسیم که ، در خلوتی لذت بخش ، با خود همنشین شویم .
    وبلاگ بنویسیم که ، حس کنیم هستیم .
    وبلاگ بنویسیم که ، وبلاگ یک مراقبه رایگان است .
    وبلاگ بنویسیم که ، اهل دل و معرفت را جذب کنیم . چون اهل معرفت بدنبال محتوای مفیدند .
    وبلاگ ، برای من تولدی دوباره بود .

    1. معرکه بود این کامنت.
      کیف کردم.
      شما بی نظیرید جناب شاه پسند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *