همه چیز دربارۀ کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟»

کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟» ابتدای سال جاری منتشر شد.

این کتاب طی مدت کوتاهی با استقبال فراوان علاقه‌مندان مواجه شد. به طور مثال می توان به ده‌ها پست اینستاگرامی اشاره کرد که خوانندگان کتاب در ستایش آن نوشته‌اند.

همچین جشن امضای کتاب با استقبال گرمی مواجه شد.

علاوه بر این، کتاب در تعدادی از کارگاه‌‌ها و کلاس‌های خلاقانه به عنوان منبع تدریس می‌شود.

در این صفحه به همراه لینک تهیه کتاب، منتخبی از نوشته‌هایی که در فضای اینترنت دربارۀ کتاب نوشته شده‌است را منتشر می‌کنم. بنابراین این صفحه پیوسته به روز می‌شود.

روی لینک زیر کلیک کنید:

تهیه پستی کتاب چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟

 آنچه دیگران دربارۀ کتاب چرا باید زیادتر حرف بزنیم گفته‌اند:

کتاب پرحرف و شگفت‌انگیز شاهین کلانتری | ناهید عبدی

چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟ | سحر شاکر

یک ساعت وقت بگذارید و عمری زیادتر حرف بزنید | شکیبا خسروی

معرفی کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟» | حسین قربانی

زیاد حرف بزن و موفق شو! | حسین شیرمحمدی

لطفا حرف بزنید | زیبا مغربی

 

 چند پاراگراف از کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟»:

 

 گوش دادن متضاد صحبت کردن نیست، منتظر ماندن، متضاد آن است. این که وقتی طرف مقابل حرف می‌زند فقط به جواب‌هایی که می‌خواهیم بدهیم فکر کنیم.

ما عادت کرده‌ایم تا هر چه در آستین داریم را بلافاصله و بی‌درنگ، پس از تمام شدن حرف طرف مقابل بیرون بریزیم و از آن بدتر حرف زدن میان حرف‌های دیگری است.

اگر این عادت را در خودمان ایجاد کنیم که اول حرف‌های هرکسی را کامل بشنویم و بعد برای پاسخ، با چند لحظه مکث دربارۀ حرفی که می‌خواهیم بزنیم فکر کنیم، به شنونده‌ای فوق حرفه‌ای تبدیل می‌شویم.

 

  همۀ ما هرروز در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیریم که به انتخاب و تصمیم‌گیری درست نیاز داریم و باید مواضع حساب‌شده‌ای داشته باشیم.

در هر حوزه‌ای که باشیم حرف زدن نقش زیادی در موفقیت یا شکست ما دارد.

در این کتاب، بهره گرفتن از حرف زدن برای رفع استرس و کنار آمدن با چالش‌های زندگی روزمره را یاد می‌گیرید.

 

  شما برای اینکه ایده‌هایتان را در ذهن دیگران ماندگار کنید نیاز دارید که قصه بگویید.

حرف‌های انتزاعی و داده‌ها و آمارهای خشک در لحظه فراموش می‌شوند، این قصه‌ها هستند که در ذهن‌ها باقی می‌مانند و باعث تمایز ما می‌شوند.

نویسندۀ بزرگ فرانسوی گوستاو فلوبر زمانی در تعریف «قصه» گفته بود: «قصه همان چیزی است که شما سر میز کافه برای دوستانتان تعریف می‌کنید.»

 

  من نوشتن را با بیشتر نوشتن یاد گرفتم. جولیا کامرون جملۀ جالبی دارد، می‌گوید: «تو از کمیت مراقبت کن، کیفیت را به فرشته‌های الهام بسپار.»

با خودم فکر کردم که چرا برای خوب صحبت کردن از این قاعده بهره نگیرم. بهتر حرف زدن را می‌توانم با بیشتر حرف زدن آغاز کنم.

 

  هنر خوب حرف زدن باعث می‌شود تا سؤال‌های بهتری بپرسیم که به گفتگوی بهتری راه بدهند. اگر به آدم خوش‌سخنی تبدیل بشویم یکی از لذت‌ها و دلگرمی‌های دوستان ما می‌تواند نشستن پای حرف‌هایمان باشد.

خیلی از اوقات ما دوست داریم فقط بشنویم، اگر قرار است که فقط هنر گوش دادن را یاد بگیریم پس چه کسی حرف بزند؟

خوب گوش دادن، درس خوب حرف زدن است.

 

  تا حالا به این بیت سعدی از منظر دیگری فکر کرده‌اید:

تا مرد سخن نگفته باشد

عیب و هنرش نهفته باشد

چرا فقط به جنبۀ مثبت پوشیده ماندن عیب‌ها فکر می‌کنیم؟

بله حرف نزدن ممکن است که عیب‌های ما را بپوشاند، ولی توجه داشته باشید که هنر ما را نیز می‌پوشاند.

 

  اصلاً چرا نباید بیشتر حرف بزنیم؟

به آدم زیرکی گفتند چرا تو همیشه سؤال را با سؤال جواب می‌دهی؟ در پاسخ گفت: چرا من همیشه سؤال را با سؤال جواب ندهم؟

واژه و کلام، ارزشمندترین اختراع بشر است. استفاده از این میراث گران‌بها، اگر به‌صورت درست و هوشمندانه انجام شود، می‌تواند دستاوردهای شگفت‌انگیز بسیاری داشته باشد.

در این کتاب می‌خواهیم یاد بگیریم که زیاد حرف زدن چگونه می‌تواند برخلاف تصور رایج به محبوبیت ما کمک کند.

 

  به ایده‌های ساده اعتماد کنید. 90 درصد مردم از روی ایده‌های ارزشمند و تحول‌آفرین به‌سادگی می‌گذرند. تمایز و موفقیت ما درگرو اجرای عملی همین ایده‌هاست. باید ایده‌ها را در عمل بیازماییم و دربارۀ ادامه یا توقف آن‌ها تصمیم بگیریم.

ازاین‌پس با خوب حرف زدن می‌توانید به‌عنوان مشاور به خودتان مشورت بدهید.

 

  فقط از شما می‌خواهم حرف بزنید، تا می‌توانید و از هر دری که دوست دارید صحبت کنید. همین؟ پس برای چه وقت بگذارم و کتابی بخوانم که مرا به حرف زدن تشویق می‌کند؟ خب الآن هم در حال انجام همین کار هستم دیگر.

 

  همیشه از اینکه حین گفتگوها خلاق‌تر و باهوش‌تر از تصورم بوده‌ام، شگفت‌زده شده‌ام. انگار موقع حرف زدن استدلال‌هایم قوت بیشتری می‌گیرند، می‌توانم از ایده‌هایی که در ذهن دارم بهتر دفاع کنم و سرعت فکر کردنم بالاتر می‌رود. حرف زدن تمرکز می‌آورد و باعث می‌شود تداعی‌های هم‌سو و منسجم بیشتری داشته باشیم.

پنداری در حرف زدن نیرویی جادویی نهفته است که ایده‌های مخفی ذهن را بیرون می‌کشد؛ مثل مرتاض فلوت‌زنی که با نوای ساز، قصد بیرون کشیدن مار را از توی سبد دارد.

انگار حرف زدن باعث تحریک ذهن برای کشف فرصت‌های پنهان می‌شود.

 

  هنر خوب حرف زدن باعث می‌شود سؤال‌هایی بپرسیم که به گفتگوی بهتری راه بدهند. اگر به آدم خوش‌سخنی تبدیل بشویم یکی از لذت‌ها و دلگرمی‌های دوستان ما می‌تواند نشستن پای حرف‌هایمان باشد.

خیلی از اوقات ما دوست داریم فقط بشنویم، اگر قرار است که فقط هنر گوش دادن را یاد بگیریم پس چه ‌کسی حرف بزند؟

خوب گوش دادن، درس خوب حرف زدن است.پ

 

  من فکر می‌کنم حرف نزدن به بهانۀ اینکه شنوندۀ خوبی هستیم، و توجیه اینکه پرحرفی کار احمق‌هاست، استراتژی مناسبی نیست. خوب حرف زدن را که آموختیم، می‌توانیم با اعتمادبه‌نفس بیشتری سکوت کنیم.