به گمان من اصلیترین و مهلکترین رنج و نگرانی ما، انجام ندادن کارهایی است که عمیقاً به لزوم انجام آنها پی بردهایم.
اهداف ابتدای سال نمونهای از این کارها هستند. کارها و برنامههایی که بهجای عملیشدن، سالبهسال کمرنگتر میشوند.
بسیاری از ما از دستبهقلم شدن برای نوشتن اهدافمان به وحشت میافتیم. چون نمیتوانیم حس نمیخواهیم حس نفرتانگیز شکستهای قبلی را تحمل کنیم.
پیشنهاد جدید من نوشتن لیستی با عنوان «من قرار بود…» است.
در گفتگوهای درونی ما جملههای زیادی با من قرار بود آغاز میشوند. جملات تلخی که مرگ آرزوها و اهداف ما را گوشزد میکنند.
اول صفحه بنویسید: من قرار بود… و ریزودرشت تمام چیزهایی که باید انجام بدهید و طفره میروید، روی کاغذ بیاورید، این فهرست را پیوسته به روز کنید.
نوشتن این فهرست شاید تلخ باشد؛ اما آرامش و امید غریبی در آن نهفته است. شاید همین فهرست موتور محرک شما باشد.
مثال:
من قرار بود…
من قرار بود هر هفته یک مقاله بلند بنویسم و یکی از موضوعات مهمی را که فکر می کنم هیچ کسی سراغ آن نرفته موشکافی کنم.
من قرار بود معنی دقیق قید و صفت را بفهمم و به نقش و تفاوت آن در نوشتههای داستانی و غیرداستانی فکر کنم.
من قرار بود هر هفته با دوستان قدیمی و ارزشمندم در تماس باشم.
من قرار بود هر روز نیم ساعت پیادهروی کنم.
من قرار بود برای برندسازی در شبکههای اجتماعی تقویم محتوایی داشته باشم.
من قرار بود صبحها بهمحض بیدار شدن سراغ موبایل نروم.
من قرار بود هر هفته یک رمان بخوانم.
من قرار بود خاک مرغوبتری روی سر خودم بریزم و…
نتیجه:
خب، الآن حتماً گام عملی میخواهید، با خودتان میگوید این فهرست را نوشتم، خودم هم میدانم انجام همه این کارها خوب است، اما حالا چهکار کنم؟
هیچ کار. اگر ایدهای یا کاری برایتان واقعاً مهم باشد، بدون هیچ ترفند و روش و توصیه خاصی، در همین لحظه انجام آن را آغاز میکنید. حتی اگر الآن توی تاکسی در حال رفتن به محل کارتان باشید.
وبینار آموزش نویسندگی شاهین کلانتری (کلاس آنلاین نوشتن و تولید محتوا)
12 پاسخ
1- من قرار بود دو روز در هفته پیاده روی کنم .
2- من قرار بود هر هفته یک مقاله بنویسم .مقاله اولم هنوز تکمیل نشده .
3- من قرار بود امروز یک فیلمنامه بنویسم ودر ایده اش مانده ام.
4- من قرار بود فعل ها را لیست کنم وبرای هرکدام جمله ای بنویسم.
5- من قرار بود فیلمنامه های نوشته شده را ویرایش کنم.
6- من قرار بود بیشتر بخوانم وبیشتر ..وخلاصه نویسی کنم.
7-من قرار بود هر روز نرمش بکنم.
8-من قرار بود هر هفته چندین فیلمنامه بخوانم.وسیناپس هر صحنه را بنویسم.
9- من قرار بود تعداد 90 داستان کودک بخوانم.
10- اجاره بدین استاد من هم این جمله را به تقلید از شما بنویسم من قرار بود خاک مرغوب تری روی سرخودم بریزم (این جمله عالی است.وگویای حال درون در این لحظه)
زنده باد مریم خانم یقینی عزیز
امیدوارم در مسیر رسیدن به اهدافتون موفق و پایدار باشید.
وای خدا چقدر با خاک مرغوب تری خندیدم شاهین جان عالی بود مثل همیشه
:))) زنده باد گیلدای عزیز
من قرار بود…
من قرار بود ا نگلیسی یاد بگیرم
من قرار بود دنبال یه ساز موسیقی برم
من قرار بود یشتر کتاب بخونم
من قرار بود کمتر تلویزیون ببینم (تمام تلاشم رو میکنم )
من قرار بود تمرین های سخنرانی رو شروع کنم
من قرار بود بیشتر با همسرم وقت بذارم
من قرار بود به هنر خط – نقاشی بپردازم
من قرار بود حافظ و سعدی خوانی کنم
#همین
#قرار
#پیگیری
شاهین خان اینجوری آینهی دق واسه خودمون درست میکنیم که 😉
همینطوری این قرار بودها مغز ما رو آزار میده
حالا باید حتما به روش بیاریم 😀
از شوخی گذشته روش خیلی خوبیه برای اینکه کم کم این لیست “قرار بود” ها خالی بمونه
زنده باد محمدرضای گل
:)) لذتش بیشتر از دردشه.
عالی بود شاهین کلانتری عزیز
با جمله چقدر حال کردم:
من قرار بود خاک مرغوبتری روی سر خودم بریزم و…
یعنی هم سوپرایز شدم و هم شگفت زده…عالی نوشتی
زنده باد حسین عزیزم
راستی سایتت روز به روز داره خوشگل تر میشه.
من الان در تاکسی ام . کو خاک مرغوب ؟
ای مصطفی، از دست تو :))
راست گفتی شاهین عزیز : لیست قراربود ….. زهرآگین ترین زهرحلایل مرگ همه خودخوری های حسرت هاست به شرطی که آنقدر شهامت تکرار آن تا رسیدن به عمل کردن آن را داشته باشیم