زمانی قذافی گفته بود مردم لیبی اگر برق نداشته باشند مجبورند تلویزیون را در تاریکی تماشا کنند!
گاهی به حافظ و سعدی فکر میکنم. به شبهای تاریکی که در آن زیستهاند. شبهای بدون برق.
شبهای ظلمانی را در خلاقیت آنها بیتأثیر نمیدانم.
تصور کن روز به پایان رسیده. تو باید به کورسویی دل خوش کنی. پرده را که کنار بزنی، چیزی جز تاریکی مطلق برابرت نیست.
فلج میشوی، بهترین فلج دنیا.
محدودیت خلاقیت میآورد.
سالها پیش ریچارد لینکلیتر برای نوشتن فیلمنامه اولین فیلمش خودش را توی انباری زندانی کرده بود تا ظرف 3 روز به نسخه اولیه برسد.
زمانی که فقط سحرخیزها کامروا میشدند، شب مترادف محدودیت بود. محدودیتی که برخی از قدما از آن بهره بردند.
تاریکی به حواسپرتی راه نمیدهد. تاریکی یعنی تمرکز.
بیرون که تاریک باشد سفر درونی آغاز میشود.
و اینجاست که این ضربالمثل انگلیسی خودش را نشان میدهد:
شب مادر تخیلات است.
.Night is the mother of thoughts
ما به برق رسیدم. شبهای ما به شکل مصنوعی روشن است. لامپ امتداد مصنوعی روز را میسر میکند. حالا روز همیشه در دسترس است. میتوانی قدم بزنی. کتاب بخوانی. فیلم ببینی.
چیزی را ازدستدادهایم، چیز دیگری را به دست آوردهایم.
کدام یک از محدودیتها شما را خلاقتر میکند؟
بعد از خواندن این مطلب چهکار کنم؟
میتوانید «چرا شبها وقتِ نوشتن است؟» را بخوانید.
7 پاسخ
سلام شاهین جان
به این نوشته خیلی فکر کردم.
من خودم احساس میکنم وقتی تنها هستم خلاقترم. چه تنهایی فیزیکی و چه روحی. حتی وقتی بچه بودم و همۀ خواهر و برادرام مدرسه میرفتن و من توی خونه تنها بودم مدام در حال ساختن چیزی بودم هر چقدر بیهوده و به درد نخور.
مورد بعدی برای من فشاره. مثلاً شبهای امتحان منو شاعر کرد انگار! یا بهترین نوشتههامو سر جلسۀ امتحانهایی نوشتم که کار فکری زیادی میخواست.
و انتظار.
من آدم منتظریام. نمیدونم این خوبه یانه اما وقتی منتظرم که اتفاقی بیفته، جایی باشم که کار دارم، یا قرار ملاقات یا… ذهنم باز میشه. شاید هم برای پر کردن اون زمان باشه ولی نتایجش معمولاً خوبه.
سلام جناب کلانتری، برای یادگیری در مورد داستاننویسی چه کتابهایی رو پیشنهاد میدید؟
محمد عزیز
کتاب حرکت در مه محمد حسن شهسواری عالیه. نشر چشمه.
محدودیت اینترنت!
باعث میشه جریان پیوستهٔ ورود اطلاعات به ذهنم متوقف بشه و بعد بتونم فکر کنم. و در طی این فکر کردن ایدههای خوبی به ذهنم میرسه.
سلام شاهین جان
به نظرم هرچیزی که باعث ایجاد فشار ذهنی روی ما شود خلاقیت می آورد به شرط آنکه خواستار فرار از زیر این فشار باشیم.من به شخصه چند وقتی ست که درگیر بدهی های وحشتناک هستم (به دلیل پیش بینی های نا مناسب و وضع حال حاضر بازار)و مدام ایده های جدید و بکر به ذهنم می رسند
سلام علی جان. به نکته کاملاً درستی اشاره کردی. ما باید میل گریز از فشار رو داشته باشم.
امیدوارم که به خوبی از پس بدهی هات بر بیای و این بدهی ها تو رو خلاق تر و توانمندتر کنه.
سلام شاهین عزیز
این جمله رو در کل قبول دارم که محدودیت سبب خلاقیت میشه ولی در اون زمانها این اندیشمندان مثل سعدی از نعمت برق بی بهره بودن شاید اگر همین محدودیت نبود کلی کتاب های دیگه هم مینوشتن ::))
ولی برای من سحر خیزی یک نعمت دیگست