-«اوه، تو هنوز سریالِ فرار حیرتانگیز از باغ وحش ماساچوستو ندیدی؟ تا حالا نه هزار و چهارصد و دوازده سیزنش اومده. همّه رو دیدم. من تا میاد تو اینترنت دانلود میکنم. اصلن ببین یه چیزیهها. یه لحظه نمیتونی چش ازش برداری. دیروز تا شیش صبح همینجوری سیگار به سیگار دانلود کردم و دیدم. آخه نت تو اون ساعتا رایگانه. حتمن ببین. نبینی هفتاد و پنج درصد عمرت بر فناس.»
و حوصله نمیکنم که در پاسخ بگویم:
نه! ندیدم و نمیخواهم ببینم. و درک نمیکنم که تو چطور در وضعیت فعلیات میتوانی ساعتها وقتت را صرف «لذتهای فوری» کنی.
همین اول بگویم: منظورم تعطیل تمام سرگرمیها و تفریحها به خاطر کار کردن نیست. تفریح برای تقویت ذهن و جسم ضروری است. اما این مجوزی برای اتلاف وقت نیست.
دستاوردهای ارزشمند نیازمند نظم و فداکاری و تعهد و مداومت و به تأخیرانداختن لذتهای فوری است. اگر نتوانی به وسوسۀ لذتهای فوری نه بگویی، سلامتی، روابط و قدرت انتخاب خودت را از دست میدهی. برای رسیدن به جسم سالم، رابطههای خوب و بیشترین حد آزادی و قدرت انتخاب در زندگی چارهای نداری جز اینکه تفکر بلند مدت (لذت دائمی) را جایگزین تفکر کوتاه مدت (لذت فوری) کنی.
پیش از روشن کردن تکلیف اوضاع مالیات نباید گُلِ وقتت* را صرف لذتهای آنی کنی. ممکن است بگویی من در وقتهای مُردهام سریال میبینم. اول اینکه اگر واقعیت را ببینی متوجه میشوی که احتمالن وقتهای دیگرت را هم به شکل دیگری صرف لذتهای فوری میکنی، با پرسه در شبکههای اجتماعی و… . چون تو نگرش غلطی نسبت به زمان داری. دوم، و مهمتر: تا وقتی به ثروت واقعی نرسیدهای همۀ وقتها گُلِ وقت است. یعنی چی؟ یعنی اینکه لحظهای از روز را هم نباید وقت مُرده و بی ارزش حسابی کنی و به لذتهای آنی تن بدهی.
حالا ممکن است خیال کنی که اینجوری زندگی خیلی زشت و تیره است.
نه، منظور من این نیست که صبح تا شب بی هیچ لذتی سگدو بزنیم و ملالآورترین کارها را انجام بدهیم تا پول روی پول بگذاریم.
پول لزوماً ثروت نیست. ثروت واقعی در سه چیز است:
- خانواده (روابط خوب)
- تناسب اندام (سلامت جسم)
- آزادی (قدرت انتخاب)
حتمن تو هم دیدهای آدمهای پولداری که هیچ یک از اینها را ندارد. بردۀ پولند و به خاطر پول خانواده و سلامتی و آزادی خودشان را قربانی کردهاند.
اما اینور ماجرا را هم ببین: تو اگر خوب و درست پول دربیاوری، میتوانی از پول برای تقویت روابط، افزایش سلامتی و آزادی بیشتر در انتخاب سبک زندگیات بهره ببری.
بله، پس میازرد. باید مدام به خودت یادآوری کنی که هر ساعتی که صرف لذتهای فوری میکنی، یعنی داری مقدار زیادی پول از دست میدهی. یعنی داری به ثروتهای واقعی زندگی (رابطه و سلامتی و آزادی) لطمه میزنی.
روی انجام کاری با معنا تمرکز کن که حتا تحمل دشواریهای آن هم خالی از لذت نباشد.
*مثل گُل هندوانه، یعنی وسط هندوانه، شیرینترین و بهترین جای آن.
31 پاسخ
مثل همیشه با نثر روان و صمیمی، پیام ارزشمندی رو منتقل کردید جناب کلانتری محترم..پیداکردن و انجام کاری بامعنا که دشواری هاشم لذت بخش باشه واقعا سخته. متاسفانه من هنوز پیداش نکردم و ازین جهت، همیشه یک خلا درونی بامن هست! ای کاش ازینکه چطور پیداش بکنیم هم یادداشتی منتشر بشه. سپاس
سپاسگزارم عارفه عزیز.
درود بر شما. حس کردم به صورت عمدی املا برخی کلمات اشتباه نوشته شده: حتا، قطعن و … و حتما دلیلی بر این کار دارید. لطفا توضیح میدید؟ ممنونم از شما
درود سارا جان
اشتباه نیست. از جهتی اینطوری درستتر هم هست.
دلیلش رو برای یکی از دوستان نوشته بودم، برای شما هم میذارم:
من هم قبلن کلماتی مثل «قبلاً» و «قطعاً» و «حتماً» و… رو به شکل رایج مینوشتم. اما مدتیه تصور میکنم که باید اینا رو فارسی بنویسم، چون این کلمات دیگه فارسی شدن، و من هم در حال فارسی نوشتنم، بنابراین این شکلی بهتره.
بذارید این نقل قول رو هم به کامنتم اضافه کنم:
محمد پروین گنابادی از صادق هدایت نقل میکنه:
«مرحوم هدایت معتقد بود به فرض که بخواهیم کلمههای تنویندار را به کار ببریم، برای این که به آنها رنگ فارسی ببخشیم باید آنها را همچنان که تلفظ میشوند بنویسیم تا این همه گرفتاریهای املایی از میان برود و برای مثال، ابداً را ابدن و واقعاً را واقعن و اتفاقاً را اتفاقن بنویسیم.»
ممنون از توضیحات کاملتون. یک مقداری برای افرادی مثل من که وسواس دارن سخت میشه تا خوندن چنین مواردی عادت بشه. باید همه گیری بیشتری پیدا کنه در واقع.
مثل همیشه با نثر روان و صممیمی، پیام ارزشمندی رو منتقل کردید جناب کلانتری محترم..پیداکردن و انجام کاری بامعنا که دشواری هاشم لذت بخش باشه واقعا سخته. متاسفانه من هنوز پیداش نکردم و ازین جهت همیشه حس دائمیِ خلا درونی همراهمه! ای کاش ازینکه چطور پیداش بکنیم هم یادداشتی منتشر بشه. سپاس
سپاسگزارم عارفه عزیز.
استاد کلانتری گرامی شما انقدر ساده ،روان ،صمیمی و صد البته هوشمندانه نکته های لازم برای ارتقا شخصیت و مدیریت ماژول های مختلف ان را بیان می کنید که بی تعارف حیرت زده می شوم از این همه استادی در قلم و باز به خودم یاداور می شوم موفقیت اتفاقی نیست
سلام خانم مشایخی نازنین
از دیدن اسم زیبای شما بسیار بسیار خوشحال شدم.
شما از عزیزترین دوستان من هستید.
همیشه براتون بهترینها رو آرزو میکنم.
گل هندوانه چه مثال خوب و ملموسی !
مدت هاست که سعی می کنم از مرده ترین ساعت ها هم استفاده کنم مثلا همین حالا که بی خوابی امانم را در صبح جمعه بریده است ترجیح دادم جای گشتن و هدر دادن حجم اینترنت در اینستاگرام و از این پهلو به آن پهلو شدن در رختخواب بلند شوم و از وقتم استفاده بهتری بکنم .احساس می کنم خواندن مطالبی از جمله مطلبی که در بالا منتشر کردید تلنگر خوبی است که هر از چند گاهی لازم است .
بسیار عالی استاد کلانتری عزیز.تعریف بسیار زیبا و جامعی از استفاده صحیح از وقت رو با قلم روان و خودمانیتون به من یادآوری کردین.یکی از نعمات زندگی من حضور انسان ارزشمندی مثل شماست که من کلی ازتون درس میگیرم و شاگردیتونو میکنم.مانا باشید🙏🌺
سلام حتی تفریحات سالمم رو از وقتی نوشتن جدی شده رو سعی می کنم درست انجام بدم
استاد کلانتری عزیز نوشته شما مرا به یاد این سوال تکراری وکلیشه ای انداخت ،که علم بهتر است یاثروت ؟
بنظر من اصل این سوال غلط است .شما بسیار عالی ثروت را معنا کردید فرمودید: (پول لزوما ثروت نیست ،داشته های تو مثل روابط خوب،سلامت جسم ،قدرت انتخاب ثروت توهستند.)باتوجه به این معنا من با شهامت بیشتری می گویم که این پرسش از بنیان خراب است.
و در اینجا علم است که این آگاهی را به شما داده که ثروت چیست ؟ودرمسیر گل هندوانه را به ما پیشنهاد می دهید تا لذت زندگی وطعم شیرین آن رابهتر درک کنیم.
ارادتمندم خانم یقینی نازنین.
به نظر من ثروت واقعی داشتن حال خوب حتی در سخت ترین شرایط ودشوارترین کارهایی که با عشق انجام میدهیم.
نمیدونم چطور همیشه وقتی وبلاگت رو میخونم انگار جواب سوال ها و دغدغه های خودم رو دارم پیدا می کنم.
این بحثی که مطرح کردی به نظرم جا داره بیشتر راجع بهش صحبت کنی.
ای کاش تو کلاس تولید محتوا این ماه درباره اش حرف بزنی. شاید مستقیم ربطی به موضوع کلاس نداشته باشه اما فکر کنم دغدغه خیلی هاست.
هفتهی پیش یک جایی شام دعوت بودم. ته دیگ بهم تعارف کردن. گفتم من دوباره برگشتم به برنامه کاهش وزن، باید ۶ کیلو وزن کم کنم. بهم گفتن هر جور راحتی ولی این ته دیگ سیب زمینی عجب چیزی شده. یه جملهشون خیلی برام جالب بود. گفتن تا وقتی جوونید باید غذا بخورید و لذت ببرید بعد سنتون بالا بره هزار درد و مرض دارید دیگه نمیشه هر غذایی بخورید. و اصلا متوجه نبودن که بخاطر همین سهلانگاری دوره جوانیشون بود که الان نمیتونن هر غذایی رو بخورن. این تجربه من از تفاوت لذت آنی و لذت بلندمدت👍🏻
زنده باد
مسئله اینه که متاسفانه بعضیهامون اون سه تا ثروت اصلی زندگی رو ول میکنیم و میچسبیم به اون ثروت مادی و یه وقت به خودمون میایم میبینیم که نه خانواده داریم و نه سلامتی.
با حرفهاتون خیلی موافقم؛ گل هندوانه رو دریابین!
ممنون استاد
سلام، یادداشت امروز هم مثل همیشه عالی بود و از این بابت ممنونم، همینطور که در متن هم گفتید خب نمیشود که کلا لذت بردن را تعطیل کرد و انسان گاهی نیاز دارد که یک نفسی تازه کند. در رابطه با انرژی دهندهها، همان تفریحات و استراحتهایی که انرژی و زمان کمی از ما میگیرند اما در عوض حال و هوای ما را تازه میکنند و برای چندین ساعت کار و تلاش بیشتر به ما انرژی و انگیزه میدهند لطفا صحبت کنید. در واقع منظورم زنگ تفریحهای مقرون به صرفه و پر بازده است. خیلی علاقهمندم و ممنون میشوم اگر در این مورد هر زمانی که شد کمی صحبت کنید.
-من در وقت های مرده ام سریال میبینم.
-خب بگو ببینم، بقیه وقتت را چی کار میکنی؟
-وقت بیشتری میکشم تا بیشتر سریال ببینم.
😂ممنون از متن جالبتون
به احترام این نوشته و نویسنده گران قدرش، تمام قد باید ایستاد!
چقدر ساده، شفاف، پرمحتوا، ارزشمند، کاربردی و در یک کلام همه چی تمام نوشته اید.
چه خلاقیت کمنظیری در فرم نوشتن و عمق محتوا.
زنده باد شاهین عزیز
سپاسگزارم مرتضی جان.
چه مطلب عمیق و مبتلی بهی👌
من فکر میکنم لذتهای زودگذر با شادی متفاوته و در خیلی از مواقع نقطه مقابل هم هستند.
خیلی از کارها برای ما لذت بخشند(فیلم دیدن، مهمانی رفتن، خوردن غذاهای لذیذ و..)
ولی باعث شادی ماندگار در درون ما نمیشند، چه بسیار مواقعی که به مهمونی میریم و کلی بهمون خوش میگذره و لذت میبریم ولی وقتی برمیگردیم باز دوباره حالمون بد و گرفتهست.
و برعکس بعضی اوقات میبینیم کار لذت بخشی انجام ندادیم اما اونکار باعث تولید شادی ماندگار در درون ما شده و حالمونو باخودمون خوب کرده.
مثل وقتی که ورزش میکنیم و یا به برنامهریزیمون پایبند میشیم و…
✔لذت یه چیز گذرا و موقته
❌شادی یک چیز ماندگار، عمیق و درونی
ما هروقت خودمونو در مسیر رشد و پیشرفت ببینیم (هرچند غرق مشکلات متعدد باشیم) حالمون خوب و نهایتا شاد هستیم.
و هرگاه خودمون رو خارج از مسیر رشد و شکوفایی ببینیم (هرچند غرق لذتهای گذرا باشیم) حال درونیمون بد و ناشاد هستیم.
سپاس استاد عزیز و ارجمند.
یادداشتهای روزانه شما یه خصوصیت فوقالعاده داره، اینکه آدمو به فکر وادار میکنه.
سپاس از توجه شما فاطمه خانم عزیز و گرامی
از خوندن نظرات شما لذت میبرم.
قشنگ معلومه که یه نفر که این مسیر رو زندگی کرده، این متن رو نوشته💎👌
از مهر و توجهت سپاسگزارم ناعمه جان.
خب مثل همیشه عالی بود
بله متاسفانه دغدغه من هم هست
دو تا سرمایه اول رو ندارم ولی در تلاشم تا بسازمشون مرسی از نوشتتون
من به این رسیدم که نوشته خوب اونیه که بتونه تو من تاثیری ایجاد کنه ممنون ازتون
زنده باد هادی نازنین. برات بهترینها رو آرزو میکنم.