درک یک پایان

خواندن رمان درک یک پایان جولین بارنز، با ترجمه‌ی هنرمندانه حسن کامشاد، از بهترین لحظات نوروز امسال بود.

در پشت جلد کتاب آمده است:

“تونی وبستر عادی بودن زندگی اش را پذیرفته: کار و بازنشستگی، ازدواج و طلاقی دوستانه. اما او هم مثل ما جوانی‌اش را در درون خود نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهم ترین واقعه ی عمرش دوستی با ایدرئین تیزهوش و مستعد فاجعه است؛ مرید آلبر کامو، چهل سال بعد دفتر خاطرات همین دوست که طبق وصیت نامه به او واگذار شده، او را بر می انگیزد تا زندگی خود را بازخوانی کند

واپسین صفحات رمان نفس گیر است و آنجاست که به ذوق نویسنده در انتخاب هوشمندانه عنوان رمان پی می‌برید، این رمان کوتاه را بخوانید تا در درک یک پایان سهیم شوید…

5 پاسخ

  1. درست وقتی شروع به دور ریختن چیزها میکنی، متوجه میشوی که دوست داری از دست همه چیز خلاص شوی. (گربه های آدمخوار | هاروکی موراکامی)

  2. سلام شاهین جان
    قبلاچند صفحه اول این کتاب رو خونده بودم زیاد جذبش نشدم رهاش کردم تا اینکه امروز تصمیم گرفتم کامل بخونمش.آخرین صفحات دلم نمیخاست کتاب تموم بشه. عالی بود.

    1. سلام فاطمه جان
      چقدر خوب که این رمان خارق العاده رو خوندی.
      به نظرم این کتاب نگاه آدم به زندگی رو غنی تر میکنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *