چطور بفهمیم کاری که می‌کنیم واقعاً درست است؟ + چک‌لیست

چطور بفهمیم کاری که می‌کنیم واقعاً درست است؟ + چک‌لیست

مردی را می‌شناختم که کور بود. تقریباً چهل‌ساله بود که بر اثر یک عمل جراحی بینایی‌اش را بازیافت. ابتدا چشمانش را به کار انداخت: چهر‌ه‌ها، رنگ‌ها، مناظر و … اما همه چیز شروع به تغییر کرد. دنیا بسیار زشت‌تر از تصور او بود. هیچ‌کس به او نگفته بود که چقدر کثافت در آن وجود دارد، چقدر پستی… او دانست که این پستی همه‌جا هست… وقتی کور بود، با چوب‌دستی در خیابان قدم می‌زد، اما… حالا از دیگران وحشت داشت، در تاریکی زندگی می‌کرد و هرگز بیرون نمی‌آمد. پس از سه سال او خودش را کشت…

گفتار پایانی دیوید لاک در فیلم حرفه خبرنگار (نقل از کتاب معیار نقد معماری نقد)

 

چند روز پیش رسول والی عزیز سؤالی از من پرسیده بود که حالا فکر کردم با در قالب یک پست مستقل دربارۀ آن بنویسم. اول سؤال رسول را بخوانیم:

 رسول والی

 

رسول عزیز اول‌ازهمه در پاسخ به تو باید بگویم که به گمان من همه‌چیز غلط است. حتی در زندگی شخصی خودمان و چه با بررسی مختصر تاریخ بشر می‌توانیم بسیاری از کارها را ببینیم که در زمان اجرا بسیار مقبول و درست به نظر می‌رسیده‌اند، اما پس از مدتی مشخص‌شده غلط اندر غلط بوده‌اند.

 

البته همیشه باید گوشۀ ذهن داشته باشیم که شکست در اجرا، به معنای غلط بودن مطلق یک عقیده نیست. سنت آگوستین گفته: هیچ‌گاه در مورد یک فلسفه بر اساس استفادۀ نادرست از آن قضاوت نکنید.

 

 اما در کل جهان هستی بسیار پیچیده‌تر از آن است که بتوانیم دربارۀ درست و غلط بودن کارها نظر بدهیم، چون همیشه چیزهایی هست که نمی‌دانیم که نمی‌دانیم.

 

 پس بگذار به‌یک‌باره خیالت را راحت کنم: فرضت را بگذار روی اینکه همه‌چیز غلط است و ما مجبوریم بین غلط و غلط‌تر انتخاب کنیم. چون تا وقتی چیزهایی هست که از دید ما پنهان است نمی‌توانیم راجع به‌ درستی یک کار نظر قطعی بدهیم.

 

درست و غلط نسبی است، چیزی که از نظر من درست است ممکن است از نظر تو کاملاً غلط باشد.

 

ما طبق مدل‌ها زندگی می‌کنیم. دست و پا، روز و شب، چپ و راست و… این‌ها همه مدل‌هایی است که برای راحت‌تر کردن خودمان در دسته‌بندی و فهم چیزها ساخته‌ایم. وگرنه نقشه، هرگز خود سرزمین نیست.

 

درست و غلطی وجود ندارد، یا به عبارتی کلاً همه مدل‌ها غلط هستند، معیار سنجش ما باید مفید یا غیرمفید بودن مدل‌ها باشد. (+)

 

اصلاً فکر کن ببین چرا دنبال این هستی درست و غلط بودن کارهایت را بفهمی؟

 

 البته من نفهمیدم کار درست به معنای اخلاقی مد نظر توست یا به معنای شغلی و حرفه‌ای؟

 

 اخلاقیات نسبی است. ازدواج و فرزندآوری از نظر عموم مردم کاری اخلاقی و مثبت است، ولی درعین‌حال فکر کرده‌ای که این دو می‌توانند موضوعاتی غیراخلاقی باشند؟ (+)

 

 تا یادم نرفته بگویم در خرابۀ بی ‌در و پیکری که ما زندگی می‌کنیم احتمال اینکه دائماً در حال انجام کارهای غلط‌تر باشیم بسیار است. چون بسترها طوری فراهم شده که خواسته و ناخواسته در راستای نابود کردن طبیعت و اقتصاد و آیندۀ کشور حرکت می‌کنیم. بگذریم.

 

 راهکار کاربردی: درست و غلط را نه با کلماتی مثل درست و غلط، بلکه با شاخص‌های دیگری اندازه‌گیری کن. این سؤال‌هایی است که من برای رسیدن به درست و غلط یا درست‌تر بگویم مفید یا غیرمفید بودن یک کار از خودم می‌پرسم.
این سؤالات از دل چکیدۀ آموخته‌های من در سال‌های اخیر به‌دست‌آمده:

 

آیا این کار در راستای منافع و رشد بلندمدت من هست؟

 آیا این کار الهام‌بخش اطرافیان و مخاطبان من هست؟ می‌توانم الگوی مناسبی برای آن‌ها باشم؟

 آیا حاضرم کارم را بدون دریافت پول نیز انجام بدهم؟

آیا این کار به کسی آسیب می‌زند؟

 آیا این کار خلوت و آرامش مرا حفظ می‌کند؟

 آیا این کار به من اجازۀ خلاقیت و ابتکار می‌دهد؟

 آیا این کار به تقویت رابطۀ عاطفی من کمک می‌کند؟

 آیا این کار به رفاه و سلامتی من کمک می‌کند؟

 آیا این کار شوق لازم برای سحرخیزی را در من ایجاد می‌کند؟

 آیا این کار فرصتی را فراهم می‌کند تا بدون قید و شرط به دیگران کمک کنم؟

 در این کار رهبری می‌کنم یا پیروی؟

 انگل هستم یا مولد؟

و…

این‌ها بخشی از سؤالاتی است که من برای سنجش مفید یا غیرمفید بودن کارهایی که انجام می‌دهم در نظر می‌گیرم. تو بیشتر بخوان، بهتر هضم کن و فهرست خودت را بساز.

راستی از تو چه پنهان، من به‌ درستی یک چیز کاملاً ایمان دارم:

مهربانی.

 

بعد از خواندن این مطلب چه‌کار کنم؟

می‌توانید «چگونه همیشه به موضوعات مهم فکر کنیم؟ +نمونه چک‌لیست» را بخوانید.

دانلود رایگان کتاب چگونه به یک نویسنده آنلاین تبدیل شویم؟
عضویت در کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام

39 پاسخ

  1. سلام
    من دختر استرسی هستم
    توی محیط کارم به اختلال برخورد کردم
    از رعیسمون خاستم محیط کارمو عوض کنم الان در دودل موندم که کارم درسته یا نه؟
    عجله کردم یا نه؟
    میترسم پشیمون بشم

    1. سلام
      من با فاصله دارم به این پیام جواب می‌دم.
      احتمالن تا الان نتیجه مشخص شده باشه.
      به کجا رسیدید؟

  2. درست و غلط نسبی است، چیزی که از نظر من درست است ممکن است از نظر تو کاملاً غلط باش چطور بدونیم کاری که می کنیم درسته

  3. درست و غلط نسبی است، چیزی که از نظر من درست است ممکن است از نظر تو کاملاً غلط باش چطور بدونیم کاری که من می کنیم درسته

  4. سلام وقتتون بخیر واقعا مقالتون عالی بود اما چیزی که وجود داره اینکه من خودم شخصا دچار شک میشم، شک به همه چیز مثلا اینکه خودم ادم درستی هستم این نسیر درسته؟ از کجا معلوم چهار چوب زندگی که خودم تعیین کردم درست باشه؟ از اونجایی که امروز ما فردای مارو رقم‌میزنه، واقعا میترسم گاهی؛ میترسم که نکنه دارم اشتباه میرم و قراره ایندم خراب کنم؟! خلاصه که همه ی اینا باعث درگیری ذهنی میشه و همین شک و تردید بهم اجازه نمیده کارامو به شکل درستی انجام بدم….

    1. چاره چیه؟
      آدم بودن یعنی همین.
      همینه که میل جستجو و یادگیری ایجاد می‌کنه.

  5. راستی احساس میکنم آدم خود بزرگ بینی هستم به نطر شما چجوری این اختلال را برطرف کنم

    1. سلام
      به نظرم همین که شما به چنین شناختی رسیدید خودش یه گام بلنده.
      اما یه نکته رو هم باید در نظر داشت: شاید شما دارید برچسب اشتباهی رو خودتون می‌زنید.
      در کل مطالعه و خودشناسی بهترین کاره. هر چی بهتر بخونیم و بیشتر خودمون رو بشناسیم به تعادل شخصیتی نزدیک‌تر میشیم.

  6. من یک دختر 13 سالم و خیلی وقتا نمیتونم خودم باشم احساس میکنم یه نفر دیگه جای منو میگیره و احساس چیزهایی که میبینم فقط یه خاطره هستن حتی الان هم احساس خیلی واقعی بودن ندارم و راسیتش میخوام آدم خوب و سخت کوشی باشم بچه ها بهم میگن آدم مهربونی هستم ولی خودم جطمئن نیستم . هر روز که زند گی نامه های شهدا رو میخونم میخوام مث اونا بشم مامانم بهم میگه آدم تندرویی هستم پدرم هم بهم میگه جو گیر ولی من میخوام که آدم خوبی بشم میخوام آدم انعطاف پذیری باشم ولی نمیدونم چجوری و یه جورایی خیلی به بقیه اعتماد ندارم و نمیتونم تشخیص بدم کدوم حرفشون درسته و کدوم غلطه با خودم خیلی کلنچار میرم تا بتونم راخ درست رو تشخیص بدم و وقتی هم با خانوادم صحبت میکنم میگن خهلی شعار میدی ولی اینا یی که میگم شعار نیست واقعا میخوام بهش برسم حس میکنم هیچی نمیدونم دوست دارم بدونم ولی خوب نمیدونم باید چیکار کنم

    میخوام از تجربیات شما هم استفاده کنم و راستی شما چطور میتونید بهترین تصمیم و حرف رو در آ« واحد بگیرید ممنون میشم بگید

      1. خیلی ممنون از صحبت های شما خیلی خوب منظورتون رو متوجه شدم ممنون البته بعد از صحبت های شما کتاب های زیادی رو پیدا کردم که بخونم و امیدوارم بهم کمک کنه.

        1. زنده باد. چقدر خوب.
          براتون بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.
          باز هم برای من بنویسید.

  7. سلام من چند روزی که در تصمیمی گیر کردم نمیدونم خوبه یا بعد میخام به یه نفر زنگ بزنم نمیدونم درسته یا نه میشه کمک کنید ممنون

  8. چن روزیه که خیلی خستم و نمی دونم باید چی کار کنم فکرم مشغول اینه که برم هلند یا نه

  9. البته یه خوبی که کارم داره اینه که نظامیان همشون کارت حکمت دارن که فقط میتونن توفروشگاه اتکا خرج کنم.پس میشه گفت مشتری ثابت تا حدود زیادی دارم.

  10. سلام.من دارم یه فروشگاه زنجیره‌ای اتکا مشارکتی میزنم و تمام سرمایه ام خرج اینکار میشود.ترس زیادی دارم از اینکه کارم موفق نشه.نمیدونم چیکار کنم.میشه راهنمایی کنید

    1. سلام جواد عزیز
      ببین در نهایت نمیشه به یه اطمینان خاطر قطعی رسید. ممکنه اتفاقی خارج از تصور شما همه چیز رو بهم بزنه.
      اما یک نکته مهم رو نباید از یاد برد:
      نقش تلاش و زحمات شما خیلی مهمه.
      شما هر چقدر که قوی‌تر و مصمم‌تر عمل کنی نتیجه بهتر خواهد بود.
      به نظرم شما اول از خودت مطمئن شو که آیا خستگی‌ناپذیر هستی یا نه.

  11. همیشه نمیشه درست یا غلط بودن یک عمل رو در کار سنجید شاید اون چیزی که میخواهیم از درست یا غلط بودن آن مطلع شویم راه و روشی است که در زنگی در پیش گرفتیم

  12. سلام. از دیدن پست شما خواب از چشمم پرید. همان موقع بیدار ماندم و پستی در اینستاگرام خودم در سپاس از پاسخ شما نوشتم.
    از شما ممنونم که با بودنتان الهام بخش افرادی مثل من هستید که نمی دانند از کجا و چطور حرکت کنند.

    سوال هایی که مطرح کردید تا حدودی راه گشا هستند.
    حتی این جمله هم راه گشاست:
    “کاری که میدانی درست است را انجام بده – کدرستی کارهای دیگر را کم کم خواهی فهمید|

    ولی انجام همان کارهای درست هم اراده ای قوی می خواهد. حالا یک سوال دیگر پیش می آید که شاید پست دیگری برای جواب بخواهد!!!

    “چطور اراده ام را تقویت کنم که کارهایی که می دانم درست است را انجام بدهم، مخصوصا وقتی همه دارند کار غلط را انجام می دهند.”

    ممنونم!

    1. زنده باد رسول عزیز
      من خیلی خیلی خوشحالم که سایت زیبای خودت رو راه اندازی کردی.
      با توجه به چیزهایی که تا الان ازت خوندم. آینده فوق العاده روشنی رو برات پیش بینی میکنم.

  13. سلام شاهین جان چه پست زیبایی
    همیشه با مطالب خوبت جواب دغدغه هام را پیدا میکنم .خیلی وقت ها از شروع کاری ترسیدم دغدغم این بود اگر این کار را انجام بدم قبل از شروع ان از کجا متوجه بشم درسته یا غلط با جواب دادن به سوال هات در تصمیم گیری موفق تر عمل کردم .ممنونمم

    1. سلام مریم نازنین
      چقدر خوشحال شدم از خوندن کامنت خوب شما.
      از تجربیات خودتون بیشتر بنویسید.
      به فکر راه اندازی وبلاگ هستید؟

  14. آیا وبلاگ نویسی برای نظامیان ممنوع است؟ اقای کلانتری من سی سال دارم و تازه کارمند یکی از نهادهای نظامی شدم
    آیا وبلاگ نوشتن جرم محسوب می شود؟ اگر یک پاسخ بدهید و راحتم کنید خیلی لطف بزرگی به من کردید
    یکی میگوید هست
    یکی میگوید نیست
    والله گیج شدیم

    1. سلام
      خیر، نیست.
      کلی از چهره های هنری و فرهنگی فعال حوزه رسانه، نظامی هم هستن.

  15. ببخشید با احترام زیاد به عقایدتون اما خیلی ها مهربون بودن رو به معنای سادگی طرف می دونن …پس نمیشه گفت که مفهموم درستی هستش چون همونطور که خودتون هر کس توی مغز خودش یه طرفی از مهربونی داره…

  16. “وگرنه نقشه، هرگز خود سرزمین نیست.”

    یادم میاد در یکی از پست هات، به بحث «چند بار خواندن کتاب ها» اشاره کرده بودی. میخوام بدونم کتاب (هفت عادت مردمان موثر) رو چند بار خوندی؟

      1. چرا نصفه؟ نتونستید با کتاب ارتباط برقرار کنید؟ من خودم به شخصه نتونستم اون ارتباطی رو که انتظار داشتم با کتاب برقرار کنم

        1. بیشتر شهودی بوده جواد جان. بارها خواستم بخونم ولی اولویت های دیگه ای پیش اومده.
          شاید هم مثل تو کتاب نتونسته منو بکشونه دنبال خودش.

    1. زنده باد مصطفی منبری عزیزم
      همیشه با دیدن اسمت خوشحال میشم.

  17. چه پاسخ زیبا و هوشمندانه ای…..
    بسیار زیبا بود….
    ممنون از رسول والی به خاطر مطرح کردن این سوال و ممنون از شاهین کلانتری عزیز به خاطر این پاسخ بسیار پر مغز و خواندنی……
    واقعا آموختم….

    1. سلام به لیلا خدابخشی عزیز و مهربان
      شما از دوستانی هستید که به وجودشون افتخار میکنم.
      مرسی از محببتون.
      راستی من حواسم به مصاحبه شما هستا. بزودی جواب میدم.

  18. درود جناب کلانتری
    مثل همیشه عالی بود.
    به قول شما در این خرابه‌ی رو به زوال تنها چیزی که به مردم از آن خوراک داده شده کارهای سطحی و بدون تفکر به فلسفه‌ی مسائل است. این‌که فلسفه‌ی ما از انجام یک کار چیست می‌شود معیار این‌که (به‌طور نسبی) درست است یا غلط.
    کشتن غلط است؟ پس چرا به سینه‌ی خلبانی که صدها نفر را قلع و قمع کرده مدال افتخار می‌آویزند؟
    خیانت بد است؟ اگر کسی به لشکر دشمن خیانت بکند و به شما ملحق شود، باز هم غلط است؟
    غرب اول تجربه کرد و بعد فلسفه‌های عمیق و محکم برای خودش ساخت. اما ما در سطحی‌ترین مسائل متاسفانه گیر افتادیم، خیلی هم تقصیر ما نیست البته.

    معیارهایتان جناب کلانتری همه به‌جا و عالی بودند، ولی همگی باید در راستای فلسفه‌ی زندگی ما باشند تا معنی پیدا کنند، (البته اگر فلسفه و رسالتی برای خودمان بافته باشیم) می‌شود مثال یک لبخند زورکی که هیچ دوام و اصالت و عمقی ندارد.

    پایدار باشید

    1. زنده باد مرتضی غلامی
      سایتت رو دیدم، تیترها کنجکاوم کردم که بیشتر بخونم.
      با قدرت ادامه بده.

      1. خیلی ممنونم جناب کلانتری
        صمیمانه می‌گویم، یکی از مهم‌ترین منابع یادگیری و الهام من، شما و وبسایت شماست. قطعاً با نویسندگی با قدرت بیشتری پیش خواهم رفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *