1
خرکاری یا کمکاری؟
شما کدامیک از کلمات بالا را انتخاب میکنید؟
من که ترجیح میدهم به اولی مشهور باشم تا دومی.
بحث کمیت و کیفیت هم بهنوعی شبیه بحث مرغ و تخممرغ است.
من دوست ندارم کورکورانه از کمیت دفاع کنم، چون بسیارند افرادی که صرفاً در دور باطل کمیت میمانند و هرگز به کیفیت و اثربخشی دست نمییابند.
اما همچنان به گمانم مسیر رسیدن به کیفیت از طریق کمیت میگذرد.
تو باید پر و زیاد کار کنی، تا بتوانی در تکاپوی انجام دادن کار، بیشتر شکست بخوری و بسیار یاد بگیری.
آدمی که کم کار میکند و کیفیت را بهانۀ کمکاری میکند، شانس زیادی برای رشد و اثربخشی ندارد.
من ترجیح میدهم اول خرکاری کنم، تا بهتدریج کارم را اثربخشتر کنم.
اما با کمکاری چطور میتوانم به اشکالات و ناتوانیام پی ببرم.
میتوانی کیفیت را بهانه کنی و وبلاگت را هفتهای یکبار بهروز کنی، اما من ترجیح میدهم هرروز بنویسم تا مدام در جریان باشم. با غرق شدن در کار است که میتوانم زیر و بالای کار را با سرعت بیشتری بشناسم.
ترجیح میدهم روزی 2000 هزار کلمه مزخرف بنویسم تا به یک جملۀ خوب برسم تا اینکه روزانه فقط یک جملۀ خوب بنویسم.
چون در مسیر اولی چیزهای غیرمستقیم بسیاری به دست میآورم.
2
ما تنبلیم.
سالهاست به این موضوع فکر میکنم که یکی از مشکلات مهلک و اصلی ما تنبلی است.
جایی که ماییم بهرهوری در حداقل ممکن است، در ابعاد خرد و کلان نه کارایی داریم نه اثربخشی.
با رشد تکنولوژی نهتنها اوضاع بهتر که بدتر هم شده. روزانه چند ساعت از ساعات کاری ما به پرسه در موبایل میگذرد؟
اگر یک موضوع باشد که دلم بخواهد زندگیام را وقف آن کنم، بهرهوری است. چون حس میکنم بهرهوری بالا از کلیدهای مهم پیشرفت و توسعه است.
طی یکی دو سال گذشته توی وبلاگم از نوشتن نوشتهام، اما حالا تصمیم دارم تا از بهرهوری و سرسختی بنویسم.
نوشتن از نویسندگی را ازاینپس در مدرسه 10 دنبال میکنیم.
از این به بعد از سرسختی خواهم نوشت، از سختکوش بودن، از عرق ریختن، از 10 برابر بیشتر از بقیه کار کردن، از کشتن تنبلی، از نابود کردن اهمالکاری.
بله من آدمی خرکارم!
برنامه 10 هفتهای نویسندهشدن در مدرسه 10 (چگونه نویسنده شویم)
دریافت کتاب قدرت نوشتن |کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام
25 پاسخ
آفرین برشما استاد ،قلمت پرتوان، ذهنت پرکشش ،قدرتت در کار 10در 100
یک دنیا ممنون مریم خانم نازنین
سلام
با خوندن نوشته های شما مصمم شدم که تنبلی رو کنار بگذارم و برم سراغ خرکاری تا به کیفیت مطلوب برسم.
زنده باد.
شما فوقالعادهاید لیلا جان.
سلام آقای کلانتری. آقا من زمانی برای کیفیت می نوشتم و داستان های خوبی هم از آب در اومدند. ولی حالا که زیاد و هر شب می نویسم کار خوبی در نمياد. قبلا هدفم بود یک داستان خوب بنویسم حالا فقط برای اینکه یک چیزی نوشته باشم. صرفا برای نوشتن. مشکل از کجاست؟ حالا که خیلی پرکار ترم.
سلام متین عزیز
چند سال هست که به طور حرفه ای مینویسی؟
من هم با کمیت بیشتر موافقم ولی نظرم فقط کمیت خشک و خالی نباید هدفمون باشه به نظرم کمیت هوشمندانه که مارو به کیفیت هم برسونه درسته که با کم کاری احتمال رسیدن به کیفیت خیلی کمه ولی کمیت بی هدف هم فرقی با اون نداره.من کتاب هوشمندانه کارکنید نه سخت رو که خوندم بیشتر به این موضوع علاقه مند شدم که ما باید همیشه جهت دار و با استمرار کار کنیم یعنی اگه شما قصد سفر به شمال رو داری اگه مسیر حرکتت به سمت جنوب باشه هر چه قدر هم کمیت بیشتری داشته باشی به هدف نمیرسی.پس اول هدفم رو مشخص میکنم و در جهت هدفم انقدر کمیت رو ادامه میدم تا به کیفیت مورد نظرم برسم والا اگر جهتم رو نتونم به طرف هدفم نشانه برم کم کاری رو ترجیح میدم
بله کاملاً درسته. باید هوشمندانه سخت کار کنیم.
خوشحالم به این نتیجه رسیدی،
امیدوارم با همین تلاش ها، زندگی جمعی بهتری را بسازیم.
واقعا که همینطوره.
به وبلاگ ماهم سربزنید
http://cafelatary.mihanblog.com
سلام شاهین جان…
من جز اون ادمهایی ام که خیلی کم کار میکنم و کیفیت رو بهانه کم کاری میکنم. چهار بار نوشته این پستت رو از اول تا اخر خوندم… و چقدر خوب و مفید بود برام. یک تلنگر بود برای اینکه دست از تعصب کور کورانه و تنبلی بردارم..
زنده باشی سهیلا جان.
زنده باد خرکاری
احسنت!
1- یادم هست سالها پیش خواندم که مایکلسون و مورلی (اولین کسانی که متوجه شدند سرعت نور ثابت است)، حدود ده سال بر روی فرضیه ای در مورد اتر آزمایش می کردند. آنها به نتیجه ای که میخواستند نرسیدند، اما حاصل این ده سال، یکی از بنیادی ترین خاصیت های فیزیک مدرن را نشان داد، ثابت بودن سرعت نور در خلا. خرکاری شاید ما را به نتیجه مطلوبمان نرساند، اما احتمالا نتایج جانبی جالبی در پی خواهد داشت.
2- هشت ده سال پیش، زمان دانشجویی، کلاس تفسیر قرآنی می رفتیم، زمان کلاس نیم ساعت بعد از اذان صبح بود. رفت و آمد برای من به شدت سخت بود. اما چاره ای نبود. از مطالب کلاس تقریبا چیزی در خاطرم نمانده، جز اینکه آخرین دوره ای که رفتم، در ماه رمضانی بود؛ موضوع بحث در مورد توبه بود. یادم هست استادمان میگفت که اینکه یک دفعه خوابنما شوید و متحول شوید و انسان خوبی بشوید، ممکن است، اما اینها راه زندگی نیست. راه زندگی از سختی ها می گذرد. از تلاش برای جلب رضایت خداوند و خلق خدا.
3- یک زمانی بود که روزی ده تا پست هم می نوشتم، پر از حرف بودم. اما الان نه، واقعا چیزی برای نوشتن ندارم.
سلام مریم عزیز
نمیدونی چقدر از کامنت های پرمغز و خوبت لذت میبرم.
ممنون از لطفت.
موضوع خر بوریدان[۱] یکی از ناسازهها (پارادوکسها) است. موضوع مسئله این است که الاغی گرسنه را به فاصله مساوی از دو کپه یونجه در نظر میگیرند، برخی استدلال میکنند که الاغ مزبور به سبب ناتوانی اراده به عمل، خواهد مُرد.
شاهین عزیز من هم موافقم باهات که مسیر رسیدن به کیفیت از کمیت می گذرد. من دوست دارم که این مفهوم را تعمیم دهیم و ببینیم که تا کجاها می تواند مصداق داشته باشد
یک مصداق این موضوع در همین تمرین نویسندگی که خودت هم قبلا اشاره کرده بودی هست. حتی یکی از تمرین های تسلط کلامی در متمم هم این بود که درباره یک عنوان بنویسیم، حجم نوشته مان را دو برابر کنیم و بعد با حذف کلمات، مجددا حجم نوشته را کاهش دهیم.
مصداق دیگری که به ذهنم می رسد در دوست یابی است. من همیشه فکر می کردم که باید دوستان کم اما با کیفیتی داشته باشیم تا ده ها دوست پرضرر! و برای همین هم دامنه دوستان و ارتباطاتم بسیار محدود بود. اما با این نگرش می توان گفت که بهتر است دوستان و ارتباطات زیادی داشته باشیم و دوستان واقعی و صمیمی خود را از بین آن ها انتخاب کنیم.
سلام علی جان
بله، چه مصداق های خوب و مفیدی رو مطرح کردی.
چقدررررر خوب نوشتيد و چقدر خوب تر كه قراره از اين به بعد بيشتر درباره سرسختي بنويسيد؛و چقد جالب كه من دقيقا تو همين لحظه داشتم به همين موضوع فك ميكردم.
مرسی پرستش گرامی
منو از نظرات خوبت بی نصیب نذار.
شاهین جان،
“به گمانم مسیر رسیدن به کیفیت از طریق کمیت میگذرد.”
چقدر این جملهات را دوست داشتم، وقتی اولین بار از زبانت شنیدم و هنوز که هنوز است، آن را فراموش نکردهام.
پینوشت اختصاصی (بد نیست بعد از خوندنش، پاکش کنی): کلمۀ “تممیم” رو یه سرچ بکن توی همین صفحه. به نتایج جالبی میرسی 🙂
منتظر نوشتههای جذاب و به قول دوستان پرمغزت هستم. شاد باشی عزیزم.
سلام !
یه سوال بی ربط دارم !
عکسایی که برای پست هاتون میذارین خیلی با کیفیت و خوب هستن ؛ اونا رو از کجا میارین؟
با سرچ کردن توی گوگل نمیشه به راحتی همچین عکسایی پیدا کرد ، اصلا چه عکسی برای چه پستی مناسبه ؟
سلام زینب جان
از سایت:
https://pixabay.com/
این سایت بی نظیره، کپی رایت عکس ها هم آزاده.