همشهری کین

چگونه تکرار می‌تواند به مزیت رقابتی ما تبدیل شود؟

قسمت‌های قبلی کتاب قدرت تکرار:

مقدمه کتاب قدرت تکرار

چگونه افکار تکراری بهتری داشته باشیم؟

چگونه با تکرار عمل‌گراتر شویم؟

چرا تکرار شبیه ماهیگیری است؟

از تی‌شرت‌ تکراری مارک زاکربرگ چه چیزی می‌توان آموخت؟

8

من از تکرار بیزارم!

من آدم تنوع‌طلبی هستم، خوردن غذاهای تکراری دیوانه‌ام می‌کند و اگر کسی در حال زدن حرف‌های تکراری باشد به هر شکلی شده بحث را عوض می‌کنم، معمولاً هر روز پیراهن جدیدی را می‌پوشم و برخلاف زاکربرگ  از پوشیدن مکرر یک لباس به شدت احساس افسردگی می‌کنم.

معمولاً هفته‌ای چندبار کتابفرشی‌های انقلاب را زیر و رو می‌کنم تا هیچ کتاب جدیدی از زیر دستم در نرود؛ اگر کتاب جدیدی هم نباشد به جان قفسه‌های خاک گرفتۀ دست دوم فروش‌ها میفتم. گاهی هم از یک کتاب چند جلد تهیه می‌کنم، جلد سخت، جلد نرم، جیبی، چاپ قدیم، چاپ جدید!

آیا فرصت می‌کنم همۀ این کتاب‌ها را بخوانم؟ مسلماً نه، البته من توجیه خوبی برای کتاب خریدن دارم، این را از نسیم طالب در کتاب قوی سیاه آموخته‌ام، یک کتابخانۀ پر از کتابهای نخوانده به من نادانسته‌هایم را یادآوری می‌کند، اینکه چیزهایی هست که از دید من پنهان مانده.

اما این حجم از خریدن کتاب و تنوع طلبی نباید مانع یادگیری عمیق شود.

تکرار برای من یک مبارزه است، مبارز‌ه‌ای ارزشمند. تلاشی برای خویشتن‌داری در یادگیری.

9

تکرار می‌کنم، پس هستم!

ارسن ولز که شاهکار بزرگش «همشهری کین» را در 25 سالگی ساخت، برای یادگیری قاب‌بندی، فیلم «جویندگان» جان فورد را بیش از 40 بار دیده بود.

با شنیدن ماجرای ولز و بوعلی سینا و زاکربرگ خیلی از قصه‌های بزرگ مشاهیر و تکرارهای افراطی‌شان دیدم که تکرار چه اعتماد به نفس، شهامت و در عین حال آرامش عجیبی به من می‌دهد. حس کردم بهترین مسیر را برای تمایز یافته‌ام. در روزگاری که حوصله و توجه و تمرکز متاع کمیابی است، توسعۀ و پیشرفت از آن کسانی است که در اقتصاد توجه غنی‌تر باشند.

مسئله اینجاست که ما همه در حال تکراریم. هر روز حجم زیادی از جوک ها و ویدیوها  و سریال‌های تکراری را خورد مغز خودمان می‌دهیم. فقط باید یاد بگیریم چیزهای بهتری را تکرار کنیم.

کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام

10 پاسخ

  1. ما همه در حال تکراریم.
    من هم داشتم به این موضوع بعد از خواندن فصل قبلی فکر می‌کردم و جالب بود که اینجا به آن اشاره شد.
    انگار فرآیند «تکرار‌» گریزناپذیر است.
    بعنوان خاصیتی از زندگی‌کردن
    تنها می‌آموزیم آنرا از حالت ناخودآگاه به خودآگاه بیاوریم و انتخابش کنیم.
    با سپاس

  2. هر چقدر که بیشتر به ارزش تکرار پی میبرم بیشتر تکرار علاقه مند میشوم . ممنونم که منو با ارزش تکرار آشنا کردید استاد شاهین کلانتری .

  3. چه جالب،؛ این تکرار می کنم پس هستم را الان دیدم. در حالیکه دقایقی پیش از این عبارت با کلماتی دیگر، به عنوان تیتر پست وبلاگم انتخاب کردم!
    وای فیلم همشهری کین …. این فیلم فوق العاده است بخصوص وقتی که مشاهده ی آن روی پرده ی بزرگ به همراه عده ای علاقمند به سینما، و با نقد نما به نمای صورت گرفت. واقعا قاب بندی هایش دوست داشتنی است ….

    1. عزیز دوست داشتنی و مهربان
      پست آخر وبلاگت چقدر دلنشین بود. به دلم نشست.
      راستی چه خوب که همشهری کین رو دیدی. خوشحال کننده بود.

  4. زنجیره عادت جری ساینفلد رو بارها خوندم و بارها گفتم عملیش میکنم! ولی این تکرار چی داره که میره روی اعصابم و بی خیالش می شم. باز هم شروع می کنم.

    http://sete.ir/2016/11/28/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%DA%AF%D9%88%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%A7%DB%8C/

  5. سلام. یکم این جمله‌ها مفهومشون ناقص نیست؟

    – معمولاً هفته‌ای چندبار کتابفرشی‌های انقلاب را زیر و رو می‌کنم تا هیچ کتاب جدیدی از زیر دستم در نرود و کتاب جدیدی هم نباید به جان قفسه‌های خاک گرفته‌های دست دوم فروش‌ها میفتم.

    – تکرار برای من یک مبارزه، یک مبارزۀ ارزشمند. تلاشی برای خویشتن‌داری در یادگیری.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *