تنبلی محتوایی یعنی اینکه فکر کنی انتشار جملات انگیزشی برای مخاطبت کافی است.
من مخالف استفاده از جملات قصار نیستم. کما اینکه متمم به شکل هنرمندانه‌ای در بخش پیام اختصاصی خودش هرروز با جمله‌ای دست‌اول، جان تازه‌ای به متممی‌ها می‌دهد.
مخاطب من شرکت‌ها و گروه‌های آموزشی هستند که از تولید محتوا صرفاً انتشار جملات انگیزشی را فهمیده‌اند.
این گروه از دوستان که از فقر محتوا رنج می‌برند اگر دقیق‌تر فکر کنند می‌بینند ترجمه و انتشار جملات انگیزشی دستمالی‌شده هیچ تمایزی ایجاد نمی‌کند. بلکه ما به گلۀ پرکنندگان شبکه‌های اجتماعی اضافه می‌شویم.
مخاطب از خواندن جملات تکراری اشباع‌شده.
طنز ماجرا اینجاست کسانی که جملات انگیزشی در مذمت تنبلی و ستایش سخت‌کوشی منتشر می‌کنند، خود هیچ کوششی برای تولید محتوای اصیل و اختصاصی نمی‌کنند.
9 پاسخ
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست
اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم
سلام شاهین جان
راستش من هر چی فکر کردم ارتباط این عکس با متن رو نفهمیدم. اصلا ارتباطی دارند؟
شاید منم دچار تنبلی محتوایی شدم!
شاهین جان! کاملا موافقم و جسارتا میخام یک نکته ای رو به فقر محتوایی اضافه کنم.
و آنهم اینکه هیچ تلاشی نمی کنیم تا موضوعی جذاب و کمی متفاوت برای مخاطب مان پیدا کنیم.
بگذار مثالی برایت بزنم.
سلامت که حوزه ی بسیار جامعی است و حرف های زیادی دارد و من یقین دارم که مخاطب بسیاری خواهد داشت ولی متاسفانه از این حوزه فقط یادگرفته ایم که بنویسم چه چیزی رو بخوریم یا نخوریم یا کدام را با کدام یک ترکیب کنیم!!
به قول استادم محمدرضا شعبانعلی که می گوید: “قطار پیشرفت، یک بار دیگر، سرعتش را کند کرده است. مراقب باشیم تا این بار از «ایستگاه توسعه» بازنمانیم.”
سلام و ارادت فراوان
چند وقت قبل با دوستان یک جایی نشسته بودیم و صحبت میکردیم.و از اونجا که معمولا در این جور صحبت ها ،بحث از اخرین قتل اتفاق افتاده شروع میشه و بعد به اوضاع خاورمیانه و نهایتا به اخرین قیمت پیاز میرسه،یک قسمت از بحث درباره موفقیت بود.
برای من خیلی جالب بود که اکثرا،طوطی وار داشتن جملات و ایده های انگیزشی کانال های موفقیت تلگرامی رو درباره موفقیت تکرار میکردن که خود اینها ترجمه و کپی از جملات و ایده های خارجی هستن.
خب،این وسط ایده و جمله انگیزشی ایرانی کجاست؟ اونی که تو سیستم و شرایط ما جواب بده و حاصل تجربه یکی مثل خودمون باشه تو همین مملکت با همه کمبودها و مشکلاتش.که وقتی ما خواستیم ازش الگو بگیریم،مثل جمله های کپی شده کانال های تلگرامی،تو خالی و بی اثر نباشه و آدم رو زده نکنه.
تنبلی محتوایی منو یاد عبارت کاسب تحریم میندازه.منتها من میخوام اسمشو بزارم کاسب امید.کسایی که دارن امید واهی میفروشن.مثل تولید کنندگان کتاب و فیلم راز.که میگن بشین فک کن به چیزایی خوب،خودش میاد.این یکی رو اتفاقا واسه مردم ما ساختن که ملتی هستیم اساسا تنبل و دنبال نتیجه های فوری و کلیکی.بعد اغلب شکست خوردیم بخاطر تلاش نکردن مون و یه عده هم این وسط به ما امید میفروشن.
جالبه که چند وقت قبل یه مقاله سریالی خوندم ذرباره علت عمل نکردن قانون جذب،و تبلیغ خرید کتاب کاملش.یعنی باز داشتن راه حل شکست یک چیز واهی رو میفروختن به کسایی که عملا،دچار تنبلی فیزیکی و فکری هستن.
من خودم خیلی علاقه دارم وارد مقوله محتوا سازی بشم،اما متاسفانه راهنمای خوبی ندارم و با این حال بازم سعی میکنم با نوشتن،از رویای که دارم‌دور نمونم.😊
دوست خوب متممي من
سلام و ارادت
من هم اخيرا وبلاگي را راه اندازي كرده و دارم تمرين نوشتن مي كنم ولي در روز گردهمايي نتونستم تمامي موارد پرزنته شما را ياداداشت كنم . لطف مي كني فايل PDF اون رو براي من ايميل كني .
ممنونم
سلام رسول عزیز
آدرس وبلاگتون رو به من هم بدید.
به روی چشمم، بزودی مطالب منتشر میشن.
به قول محمدرضا شعبانعلی اتفاقا از فقر محتوا اصلا رنج نمی‌برند!راحتند!