من موفقیت و رضایت خودم را با غالب بودن یکی از دو وضعیت زیر بر زندگیام بررسی میکنم:
وضعیت موفقیت:
وقتی در مسیر موفقیت و دنبال کردن علایق قلبیام هستم، هر طور شده از خواب فرار میکنم؛ و خوابیدن برایم بزرگترین خسران ممکن میشود، چون باید از فعالیتهایم دست بکشم.
در چنین دورههایی با چشمان نیمه بسته توی رختخواب کتاب میخوانم، حتی اگر مطالعۀ اثربخشی هم نداشته باشم تا جایی که جسمم یاری میکند با خواب میجنگم.
و مدام به خودم میگویم: اکنون وقت خفتن نیست.
وضعیت شکست:
وقتیکه برای بیدار ماندن بیتابی نمیکنم؛ در چنین وضعیتی یعنی یک جای کار مشکل دارد؛ به شب و رسیدن زمان خواب بیتفاوت میشوم، دلم میخواهد بخوابم و به خیلی چیزها فکر نکنم.
تمایل به خواب یعنی مسئلهای هست که میخواهم از حل آن فرار کنم، یعنی بیداری باشکوهی ندارم که ارزش زیستن داشته باشد.
پینوشت:
اکنون در دورهای از زندگیام هستم که تلاش میکنم خواب از سرم بپرد. از بیداری خسته نمیشوم. بیدار که باشم:
بهترین دوستانم، بچههای کلاس قدرت نویسندگی را در مسیر نویسندۀ شدن همراهی میکنم.
روی کتابهایی که در حال نوشتن آنها هستم کار میکنم.
به ضبط یک ویدیوی آموزشی خاص فکر میکنم.
کسبوکارم را توسعه میدهم.
و عاشقی میکنم.
دوست ندارم بخوابم، این نشانۀ دلگرمکنندهای است.
برنامه ۱۰ هفتهای نویسندهشدن در مدرسه ۱۰ (چگونه نویسنده شویم)
دریافت کتاب قدرت نوشتن |کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام
18 پاسخ
چقدر لذت بخش
امیدوارم همچین حالی نصیب همه ی ما بشود . چقدر دعام شبیه بابابزرگا شد : )
چیزی که خیلی جالبه اینه که وقتی از اینجور خستگی بیهوش میشیم وقتی بیدار میشویم سرحال و شادتر هستیم به نظرم بدنمون خواب با کیفیت و بی کیفیت رو تشخیص میدهد
شاید اینطوری 5 ساعت بخوابیم و بیدار شیم سرحالیم ولی در روزهایی که ضعیف بودیم و فرار کردیم اگر 10 ساعت هم بخوابیم بعد بیداری , سرحال و با انرژی نیستیم
سلام محسن جان
من کلاً طرفدار خوب خوابیدنم.
خواب میتونه یکی از خلاقانهترین بخشهای شبانهروز ما باشه.
ولی خب گاهی که کارا زیاد میشن آدم از زیاد خوابیدن عذاب وجدان میگیره.
راستی چه خوب که وبلاگت رو منظم به روز میکنی. من منظم بهت سر میزنم.
لطفا این سایت رو مطالعه بفرمایید.
http://www.mohamadfartash.com
ممنون، خیلی خوب بود.
من چند سال پیش خیلی درگیر این قضیه خواب بودم ولی خب خوشبختانه الان دیگه به آرامش رسیدم. یادمه یه مدت به صورت Dymaxion میخوابیدم. خیلی هم اذیت شدم. یعنی خلاصه بگم تو قضیه اینقدر افراط کردم تا بالاخره فهمیدم ایراد کارم کجاست ! الان مشکلی نه با بیداری دارم نه خواب. کارام رو انجام میدم و زندگیم رو می کنم خلاصه. حالا این ها به کنار. مطلبت من رو یاد یه قسمت از کتاب مورد علاقه ام ( عطر ) انداخت و همینجا مینویسمش. فقط یه کوچولو تغییرش مجبورم بدم چون وگرنه کسی نخونده باشه کتاب رو شاید نفهمه چی به چیه ! اینجا شخصیت اصلی منتظر هست که اثر هنری ( یا جنایی ! ) که میخواد خلق کنه کاملا شکل بگیره.
همواره به نظرش می رسید که هدف از بیدار ماندن ، نمی تواند انجام دادن تکالیف گاه و بیگاه باشد. بلکه بیدار ماندن هدف یگانه خود را داشت. حتی در آن اتاق که منتظر نتیجه کارش بود ، حضور بیدارش اهمیت می یافت. خواب، روح پیروزی او را به خطر می انداخت.
با وجود خستگی شدید ، بیدار ماندن و انتظار کشیدن چندان برایش دشوار نبود. به این انتظار عشق می ورزید.
الان ساعت 2.30 صبح است و من با اینکه روزی شلوغ و 18-19 ساعته داشتم اما از شوق خواندن و یه کم هم نوشتن خوابم نبرده . من خودم از آدم هایی بودم که می گفتم اینا از شکم سیری یا بیکاری هست و آدم خسته خوابش می بره اما وثتی کاری که انجام میدی انتخاب خود خودت باشه خیلی کمتر اون خستکی رو حس می کنی
خوبست که نشانه دارید اما
رشد متعالی آدمی آنجاست که بر فعل و فکر و احساسات مسلط باشد و نه آنکه احساسات بر فعل آدم غلبه کند.
http://www.khodshenas.ir/MBTI/INFP اين سايتو مطالعه كنيد
سلام! یاد فیلم خوابم میاد رضا عطاران افتادم شاهین! یاد فراری که به دنیای خواب میکرد و در نهایت به مرگ…و یاد این شعر که نمیدانم از کیست:
هر صبح غریبانه من و حسرت خفتن
هر شب من و اندوه که حیفست بخوابم! دوستی در دوره دانشجویی داشتم که میگفت فقط بیت اولش را قبول دارد،به گمانم تو هم فقط بیت دوم را دوست داشته باشی…
حسودی تمام و کمال و بی حاشیه مرا پذیرا باش! خوابم میاد و انگار هیچ وقت هوشیار نخواهم شد. توی بیداری نمیتوانم از شنیدن صدای ” من” فرار کنم. منی که میداند همراهیش نمی کنم به حد کافی و مدام این سو و آن سو میکشانمش.
حسودی خیلی تیز و برنده است روان آدم را از هم میدرد و تا اعتراف نکنی که بله فهمیدم : تو هم دلت میخواهد و این سرخوشی حق مسلم تو هم هست و قول میدهم که هر روز برای رسیدنت به حق خودت دست کم یک قدم بردارم و چک هم ندهی دستش، آرام نمیگیرد. بدبختی اینجاست که از جایی به بعد دیگر چکهای آدم هم اعتبار ندارد. آدم معتبر دل رحیم سراغ نداری؟ میخواهم ضامنم شود.
سلام و عرض ادب جناب کلانتری
واقعا چقدر خوبه که آدم حس رضایت به معنای واقعی کلمه از زندگی خودش داشته باشه …
برای امثال من که بیشتر عمر رو صرف بدست آوردن شغل و رشته ای کردیم گه که شاید یکمی با چیزی که میتونستیم ازش لذت بیشتری رو تجربه کنیم فاصله داره خیلی مهم هست که به این باور برسیم که این ها باهم منافاتی ندارن … و این خواست قلبی و مدیریت درست زمان مون هست که باعث میشه عمیقا لذت از زندگی رو تجربه کنیم . این روز ها که بسیار زیاد در مورد تصمیم های مهم زندگی ام فکر میکنم و در کلنجار با خودم هستم ! نتایج عالی داشته و همین طور صدایی درونم میگه دیگه وقت تعویق انداختن لذت ها نیست … و نوشته های شما انگیزه م رو بیشتر میکنه ….
اما در مورد خواب و پست هایی که داشتید من به شخصه معتقدم آدم تا زمانی که میتونه لذت ببره از زندگی و مفید باشه چرا خواب ؟؟؟!!! باید بیدار بود و استفاده کرد … ولی وقتی قرار باشه به بیراهه بری و به روزمرگی روزگار رو سپری کنی شاید خواب خیلی گزینه ی مناسب تری باشه تا کار های بیهوده!
برقرار باشید و پدرام …
راستش با خوندن اين متن خيلي بهتون غبطه خوردم،فك كنم اين حسرت انجام ندادن كارايي كه دلم ميخوادتا اخر عمر با هام ميمونه.من عاشق نوشتن و موسيقي و كلا هر نوعي از هنر بودم ولي به خاطر اجبارهاي خانوادگي و محيطي الان دانشجوي داروسازيم،دارو رشته ي خوبيه منم نسبت بهش بي علاقه نيستم و كلي هدف براي خودم تو اين رشته تعريف كردم ولي كاملا ميتونم حس كنم كه يه قسمتي از روحم كه براي خودم دوست داشتني قسمت بود را كشتم.قسمت تلخ ماجرا اينه كه مني كه از بچگي كلي دفتر با نوشتن و شعر پر كرده بودم الان حتي نميتونم يه صفحه بنويسم.لطفا خيلي قدر اين خوشحاليتونو بدونيد شما خيلي آدم خوشبختي هستيد✌🏻
و يه سوال بي ربط شما تا حالا تستmbtiداديد و اگه داديد ميشه بگيد تيپتون چي بوده؟
پرستش عزیز
هیچوقت دیر نیست.
رویای خودت رو با نوشتن روزانه یک جمله در یک دفترچه زیبا دنبال کن.
من رو هم در جریان بذار.
من ام بی تی آی و آرکی تایپ بازی رو تا حدی میشناسم. ولی به نظرم در حد همون فال و کف بینیه.
متولد خردادم! ماه تولد و تیپ شخصیتی برای من یه وزن دارن تقریباً. جفتشون بازی هستن. مگه تو دنیای پیچیده، آدمیزاد به این پیچیدگی رو میشه با بازی هایی مثل ام بی تی آی تحلیل کرد.
فدای تو
ايده خوبي واسه شروع دوباره بود،خيلي زياد ممنون.
ولي درباره تست با توجه به شناختي كه از نوشته هاتون پيدا كردم احتمال زيادي ميدم كه تيپ شخصيتيتون infpباشه. اما يه كم كه نه زياد با اين موافق نيستم كه شبيه فال و كف بيني باشه🙈 قطعا ادميزاد سرشار از پيچدگيه و هيچ دوتا آدمي نميتونن شبيه هم باشن ولييي اين تستا و به ويژه mbtiميتونه تو شناخت نقاط قوت و استفاده ازشون و نقاط ضعف وبهبودشون معجزه كنه كما اينكه الان تو خيلي از شركت هاي بزرگ دنيا دارن از اين تست استفاده ميكنن.
ولي مهمترازهمه چيز واسه ماها استفاده از اون تو هنر و نويسندگيه من حالا كه تا حد زيادي با اين تست اشنا شدم وقتي كتاب هاي تولستوي رو ميخونم و از شخصيت پردازيش كيف ميكنم ميدونم دليل اين اتفاق چيه ؛يه ذره توضيحش با نوشتن سخت ميشه و احتمالا واسه خواننده خسته كننده ولي ميگم:
تولستوي بدون اينكه از اين تست ها آگاه باشه با قدرت زياد نويسندگيش تونسته آدما و شخصيتاي داستانشو قابل باور كن احتمالا روانشناس خيلي خوبي بوده اتفاقي تو خيلي از كتاب ها رخ نميده ولي وقتي با اين تست آشنا بشي حتي بدون اينكه به اندازه تولستوي مهارت داشته باشي ميتوني شخصيتاتو باورپذير كني چون هر شخصيت يه سري ويژگي هاي خاص خودشو داره و يه سري ويژگي ها هم نه اينكه نتونه داشته باشه ولي خيلي به ندرت پيش ميادكه داشته باشه. اگه بريد و مثلا ويژگي شخصيت مثلا همون infpكه من گفتمو سرچ كنيد و ويژگي هاشو ببينيد متوجه ميشيد كه چقد ميتونه تو شخصيت پردازي كمك كنه.
خيلي طولاني شد كاملا حق داريد اگه نخونيدش:))
اقتصاد خواب
۱۳۹۶-۰۶-۱۸ شاهین کلانتریهزار و یک ایده
به جای
حضور در جلسات بیهوده
قرار ملاقاتهای ملالآور
تماسهای بینتیجه
وبگردیهای بیهدف
تماشای تلویزیون،
از هر فرصتی استفاده کنید و بخوابید.
خوابیدن در برابر اتلاف وقت انتخاب مفیدتر و سالمتری است.
نقل است که انیشتین معمولاً طی شبانهروز دوازده ساعت میخوابید و در توجیه خواب مفصلش میگفت: اذهان بزرگ به خوابهای بزرگ نیاز دارند.
فکر بدی نیست، اصولاً فردی که به جای اتلاف وقت، خوابیدن را انتخاب میکند لااقل پا به دنیای خلاقانۀ رویاها میگذارد و ضمناً بیداری سرحالتری را تجربه میکند….
لطفا توضيح همگن و شفافي دهيد……………
آیا زیاد خوابیدن بد است؟
۱۳۹۶-۰۶-۲۴ شاهین کلانتریتوسعه فردی
من خیلی به خواب فکر می کنم، طی سال های گذشته بخشی زیادی از وقتم را صرف خواندن و تجربۀ مسائل مربوط به خوابیدن کرده ام.
کلیشه رایج این است: هر چه کم تر بخوابی وقت بیشتری داری.
از سحرخیزی هم به انحای مختلف به عنوان عادت مشترک تمام انسانهای موفق نام برده شده.
زمانی کمخوابی خودم را با جملهای که به رابرت دنیرو منسوب کردهاند توجیه میکردم: بعد از مردن وقت برای خواب زیاد است…………..
چرا؟؟؟
دو گانگي است؟؟؟
نیست.