مشهور است همینگوی حتی تا لحظات آخر سپردن کتاب به دستگاه چاپ، روی جزییات متن کار میکرده؛ اما یک داستاننویس یا شاعر وقتی اثری را به چاپ سپرد؛ دیگر کارش با کارِ چاپشده تمام است. پسازآن حتی به فرض اینکه آن داستان به چاپهای بعدی هم برسد، دست بردن در نسخههای جدید عرف رایجی نیست. البته نویسندگان و شاعرانی هم بودهاند که آثار ادبی چاپشدهشان را از نو کوبیدهاند و ساختهاند؛ اما این استثناست.
البته دربارۀ ویرایش رسمالخط اثر و نشانهگذاری، ماجرا فرق میکند؛ که یکی از دلایل آن هم عمدتاً تغییر ناشر است یا حساسیت نویسنده. مثلاً اگر به اولین نسخۀ گاوخونیِ جعفر مدرس صادقی نگاه کنید، در همان پاراگراف اول میبینید که سطرها مملو از ویرگولاند؛ اما در چاپ فعلی کتاب خبری از ویرگولهای سابق نیست. که خب، این هم میتواند به خاطر تغییر ناشر باشد، هم میتواند به خاطر تغییر سلیقۀ رسمالخطی مدرس صادقی باشد که نشان داده روی این موضوعات حساس است و حتی در کتاب اندر آداب نوشتار هم دربارۀ همین چیزها نوشته.
یک دلیل دیگر هم شاید سانسور باشد. فرضاً در فاصلۀ سالهای 57 تا اوایل دهۀ شصت کتابهایی مانند نان و شراب تجدید چاپ شدند که در چاپ جدیدشان حاوی بخشهایی بودند که در حکومت گذشته زیر تیغ سانسور مثله شده بودند. البته نان و شراب اندک زمانی بعد دوباره ممنوعالچاپ شد. یا بهمن فرسی هم چند سال پیش قصد داشت نسخۀ بدون سانسور شب یک شب دو را با همکاری ناشری بیرون از ایران منتشر کند که خب، هنوز این کار انجام نشده است. در کل جدای از ماجرای رسمالخط و سانسور، چندان باب نیست که اثر ادبیِ چاپشده مورد بازنویسی قرار بگیرد. حتی ممکن است نویسندهای از اثر پرفروشی که در گذشته نوشته نفرت داشته باشد اما خوانندۀ کتاب کلی بهبه و چهچه کند و نویسنده بعدازآن اثر نتوانسته موفقیتش را تکرار کند.
البته حکایت کتابهای غیرداستانی و همینطور کتابهای درسی بهکلی متفاوت است، این کتابها میتوانند و غالباً در صورت تجدید چاپ باید بهروزرسانی و ویرایش شوند؛ اما حرف اصلی این مطلب دربارۀ محتوای آنلاین است که حکایت بازنویسی و ویرایش در آن بهکلی متفاوت است. برخلاف آثار ادبی، نویسندۀ وب، دست و بالش خیلی بازتر است، محتوانویس کارش روزنامهنگاری و خبر نیست که مطالبش در چشم زدنی بیات شود و اگر هم ارزشی داشته باشد صرفاً ارزش تاریخی باشد. بهزعم من کار نویسندۀ آنلاین با انتشار نسخۀ اول متن تازه آغاز میشود. اصلاً نکتۀ جذاب وبلاگ نویسی و نویسندگی آنلاین در همین فرصتی است که فضای آنلاین برای بازنویسیهای مکرر و گاه جدی ایجاد میکند.
بنابراین مطلوب است اگر قصد فعالیت اثربخش و جدی محتوایی دارید، در کنار تولید، یک برنامۀ منظم هم برای ویرایش و نوسازی مطالب قبلی بریزید. نکتۀ جالب اینجاست حتی گوگل هم برای مطلبی که دائماً بهروز میشود امتیاز بیشتری قائل است؛ دلیلش هم روشن است، مطلبی که رها نشده و دائماً مورد بازبینی و سنجش قرار میگیرد، بهاحتمالقوی کاملتر و معتبرتر خواهد بود. درنتیجه اگر میخواهیم از گردونۀ رقابت وب بیرون نزنیم، چارهای جز تازه کردن پستهای قبلی نداریم.
تجربۀ شخصی من هم در این زمینه، شیرین و جالب بوده. اوایل، این کار به نظرم سخت میرسید. دوست نداشتم سراغ مطالب قبلی بروم، چون هم میخواستم شکل اولیه آنها حفظ شود (مثل اثری باستانی، البته آثار باستانی را هم مرمت میکنند) و هم نوشتن چیزهای تازه برایم جذابتر بود تا ور رفتن با نوشتهها قبلی. ولی از وقتی به هر ضربوزوری شده این کارا آغاز کردم، معلومم شد که یک طرف لذت نوشتن و یادگیری اتفاقاً همین است و چه فرصت نابی در بازسازی مطالب قبلی هست؛ هم میتوانی سیر رشد خودت را ببینی و هم میتوان آموختهها و تجربیات جدیدت را به آنچه قبلاً ارائه کردهای اضافه کنی. ضمن اینکه بهمحض بهروزرسانی برخی مطالب، هم از مخاطبان بازخورد بسیار خوبی گرفتم و هم موتورهای جستجو روی خوشتری به نوشتهها نشان دادند؛ و این قدرت شگفتانگیز نوشتن در وب است.
7 پاسخ
سلام آقای کلانتری عزیز
یه سؤال، آیا مطلب بازنویسیشده رو باید از نو منتشر کنیم تا به صفحهی اوّل اضافه بشه؟
درود علیرضا جان
نه، تاریخ رو که تغییر بدید میاد صفحه اول.
سلام
شاهین جان امکانش هست در مورد میزان تاثیر بازنویسیهایی که کردی بر روی ورودی موتورهای جستجو بیشتر توضیح بدی؟ میدونم تاثیر داره ولی نمی دونم چقدر، برای همین تو که تجربه کردی بهتر میتونی راهنمایی کنی…
علی عزیز
همینقدر بهت بگم که تو یه کلیدواژه خیلی مهم، یک مطلب رو تو که تو صفحۀ دوم گوگل بود، با بازنویسی در عرض دو روز تونستم بیارم تو صفحۀ اول، و لینک سوم.
توی پستهای اساسی سایت باید هدفمون این باشه که محتوا رو دائماً غنیتر و کاملتر کنیم. طوری که مخاطبی که از گوگل میاد دلش نیاد از صفحه دل بکنه.