همواره هر کاری را به قصد تمام کردن شروع میکنیم. یکی از دلایل ناخرسندیهای بسیارمان در زندگی هم انبوه کارهای ناتمام است. اما تا حالا شده کاری به قصد نیمهکاره رها کردن بیاغازی؟ مثلن شروع کنی به نوشتن داستانی و از همان اول بدانی که بناست ناتمام ولش کنی. به «ناتمامی» بیمهری کردهایم. شاید دوای درد کمالگراییِ بیمارگونه همین باشد. در بیحاصلی هم حاصلی هست. پس بیحاصلی بیحاصل نیست. جواد خیابانی هم خودتی.