نویسنده حرفهای در هر حس و حالی مینویسد، خواه روز عروسیاش باشد، خواه روز عزای مادرش.
بحث امروز من دربارۀ نوشتن در شادی است. بسیار خوب، یک عده وقت شادی میرقصند، یک عده هم رنگ و لعابی به خودشان میدهند و عکس سلفی میگیرند؛ اما من ترجیح میدهم بنویسم. حتی توی شلوغی.
اما پیشنهاد امروز من برای تبدیل نوشتن به کاری دوستداشتنیتر:
برای مدتی تصمیم بگیرید هر زمان که در اوج شادی و سرخوشی هستید بروید سراغ نوشتن.
این شادی ممکن است دریافت پیامی عاشقانه، برنده شدن در یک رقابت یا صرفاً حس خوب دوش آب گرم باشد، مهم این است که هر طور شده خودتان را به کاغذ و قلم یا کیبورد برسانید؛ قرص و محکم بنشینید و ادامۀ حس و حالتان را بیاورید روی کاغذ.
اصلاً مهم نیست چه چیزی مینویسید، حتی اگر چیزی هم به ذهنتان نرسید میتوانید بنویسید: همه چی آرومه من چقدر خوشبختم… (همینقدر لوس!)
این کار چه خاصیتی دارد؟
خب من مزۀ این کار را در عمل چشیدهام. بعد از مدتی هر زمان که میخواهید بروید سراغ نوشتن، به شکل ناخودآگاه حس خوبی را تجربه میکنید، اینجوری انگار نوشتن به کاری برای زنده کردن خاطرات و احساسات خوش تبدیل میشود. آنوقت شاید ترس شما از نوشتن بریزد و دشواری کار برای شما سهلتر شود.
از این به بعد در بهترین لحظات زندگیتان بروید سراغ نوشتن.
16 پاسخ
چه خوب من و دوستم جدیدا پروژه شادی رو شروع کردیم ؛ وهميچنين پروژه تغییر 😊 باید تغییر کنم ؛ باید تغییر کنیم .
چه عنوان جذابی. خعلی خوب بود.
نوشتن خوبه
یعنی خوبه همیشه واکثر مواقع ب اطراف دقت کنیم ودنبال سوژه باشیم
ولی من واقعا نمیتونم از رقصیدن صرف نظر کنم
🙂
سلام
مدتی است که تقریبا هر روز مطالب سایت شما را دنبال می کنم و از محتوای غنی آن برای بهبود مهارت نویسندگی ام بهره می برم . به نظر من نوشتن در هر حال (چه شادی و چه غم) معجزه می کند . ما می توانیم هر روز اجازه بدیم چنین معجزه ای در زندگیمون رخ بده . فقط آدمایی قادر هستن این حقیقت بزرگ را درک کنن که عاشق نوشتن باشن . در این صورت از شدت درد و رنج یا در اوج لذت و شادمانی، به نوشتن پناه می برند و به سراغ آن می روند.
سلام شهلا خانم عزیز و گرامی
مرسی از نظر خوبتون.
چه سایت زیبایی دارین.
از این به بعد مدام سر میزنم.
سلام عصر آدینه تون بخیر باشه
منم این حس رو تجربه کردم … اول حس میکردم مواقعی که ناراحتم بهتر می تونم بنویسم و تاثیر گذار تر ! ولی حدود 2 هفته س که یک دوره پاکسازی ذهنی رو آغاز کردم و بعد از انجام باید در مورد احساسم بنویسم … و این مدت از لذت بخش ترین زمان هایی بود که دست به قلم یا کیبورد بردم و شروع کردم بی وقفه نوشتن و در انتها هم حس سبکی داشتم و هم نظم ذهنی و هم انرژی برای ادامه ی روز .
سپاس فراوان برای ایده های همیشه جذابتون
سلام به دوست نازنینم
لطف دارید. ممنون.
چه ایدۀ جالبی: پاکسازی ذهنی.
راستی وبلاگتون خوب پیش میره. با همین فرمون ادامه بدید.
یاد این متن افتادم:
سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن…
احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه…
یکی از هیات امام حسین لذت میبره یکی از مهمونی رفتن. یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند.
اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن.
سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهم
چون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن.
لطفا به دلخوشی دیگران گیر ندهید!
منتسب به دکتر الهی قمشهای. به جای کلمه سفر نوشتن قرار بده
قبول که نوشتن عالی است ( قسم به قلم و آن چیزی که می نویسد) ولی هر کس از دید خودش (حوزه کاری و تفریحاتش) بهتر می تواند تصمیم بگیرد که چه دلخوشی برایش بهتر است.
از این به بعد در بهترین لحظات زندگیتان بروید سراغ کتاب خواندن، نوشتن، سفر رفتن، گشت و گذار در طبیعت و پارک ها، موسیقی خوب گوش دادن، صحبت با یک دوست خوب، سر زدن به وبلاگ های خوب، تفکر کردن، و…. (حتی رقصیدن)
خیلی هم زیبا
خیلی خوب نوشتی امیر گل
یک دنیا ممنون
حتی تصورش هم برایم مشکل است شاهین ! همیشه یا وقتی معمولی هستم مینویسم و یا وقتی حالم خوش نیست و غصه دارم. توی شادی اصلا نمیتونم یک کلمه هم بنویسم. موقع شادی رقص محلی کردی “هه لپه رکی” رو ترجیح میدم 🙂
رقص کردی رو هستم
انصافاً از هر چیزی جذاب تره!
نوشتن الانِ من، نوشتن از سرِ شوق و خوشحالیه.
از پیامت به من، در پست “تمام صفحات صبحگاهی من”، من هم چقدر خوشحال شدم. الان که دقت میکنم احساس میکنم این شادی به دست چپم هم منتقل شده و دستم، خودکار رو با ناز و کرشمه جلو میبره. (این چند خط رو اول روی کاغذ نوشتم.)
اینم یه تجربه ی جالب بود برام. ممنون شاهین جان
چه عالی نسرین گُل
راستی تو خونۀ ما همه چپ دست هستن جز من!
ممنونم
پس شما تو خونه جزء اقلیتها هستین (:
در یکی از یادداشت های 3خطی مدرسه آنلاین گفته بودید برای دستیابی به احساسات مثبت و بامعنا در زندگی چه اقداماتی انجام می دهید، به نظرم وقتی در لحظه های خوشی و شادی بنویسیم یک عادت خوب و مثبت می شود و حتی کار به جایی میرسد که نوشتن یکی از اقدامات مان برای رسیدن به احساسات مثبت و شادی خواهد شد 🙂
قبول دارم. نویسنده حرفه ای اولین کاری که در عزا و عروسی بهش فکر می کنه نوشتنه!! نوشتن از فکرهای اون لحظهش یا بازسازی صحنهها یا بیان دیدههاش و مهمتر همه احساسش.