خطری که نویسندهٔ تازهنفس را تهدید میکند فترت ترجمه است. از ترجمههای بد و مغلوط نمیشود فارسی یاد گرفت. جان کلام اینکه تسلط بر فارسی نوشتن با فارسی خواندن تحصیل میشود.
طی یک ماه اخیر تقریباً هر روز یک داستان فارسی خواندم.
شب یک شب دو را برای پنجم مزه مزه کردم و بیش از تمام دفعات قبلی لذت بردم.
با داستانهای کوتاه ابراهیم گلستان به ظرفیت شاعرانه و جادویی زبان فارسی پی بردم.
با مدیر مدرسه گذر زمان را توی مترو و تاکسی نفهمیدم و افسوس خوردم که چرا پیشازاینها با نثر هنرمندانه آل احمد آشنا نشده بودم.
با ملکوت با دنیای شگفتانگیز بهرام صادقی آشنا شدم و بلافاصله رفتم سراغ سنگر و قمقمههای خالی.
گاوخونی جعفر مدرس صادقی را برای بار سوم خواندم و فیلم بهروز افخمی را هم دوباره دیدم که از بهترینهای سینمای ایران است.
با رود راوی به قدرت قلم ابوتراب خسروی پی بردم و غرق دنیای غریب این داستان شدم.
بوف کور را دوباره خواندم و بیشازپیش یاد گرفتم.
شب هول را تمام کردم و چنان فریفتهٔ تنها شاهکار هرمز شهدادی شدم که بلافاصله خواندن دوبارهٔ آن را آغاز کردم.
بره گمشده راعی گلشیری را هم تا نیمه رفتم.
حالا گرم خواندن فیل در تاریکیام که به گمانم شگفتانگیزترین رمان پلیسی ایران است، نثر هاشمی نژاد نفسگیر است و درخشان.
حالا هم میخواهم بروم سراغ یکلیا و تنهایی او…
از نوشتههای غیرداستانی فارسی هم دور نبودم، از جمله ما و مدرنیت داریوش آشوری که آموزنده و دقیق و ارزشمند است.
نمایشنامه هم خواندنم؛ چندتایی از مجموعه آثار بهمن فرسی که نشر بیدگل چاپ کرده؛ که خواندنش برای هر نمایشنامهنویسی از نان شب واجبتر است.
گلستان سعدی هم که همیشه همراه من است.
14 پاسخ
سلام
“یکلیا و تنهایی او” را باید بخوانم.
از یاداوری کتاب ها سپاس مندم، همچنین کامنت های دوستان هم استفاده کردم بنابراین دوست دارم چند کتاب داستانی که این روزها خوانده ام را اینجا بنویسم
“سه دیدار از نادر ابراهیمی”
” 1994 از جان اورول”
“کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم از اسلاونکا دراکولیچ”
” قلعه حیوانات از جان اورول”
” سفر روس از جلال آل احمد”
“رستاخیزعاشقی از محمدسرشار”
در تعدادی از این کتاب ها اشتراک موضوع وجود دارد. من در مطالعه کردن یک اصلی دارم که شیرینی خواندن را برایم افزون میکند، و آن مسئله محوری و پرسشگری درباره مسئله هست. در واقع انتخاب کتاب ها برای خواندن میتواند علت های مختلفی داشته باشد
همه ما کتابهای معروف و سفارش شده را می خوانیم و یا ممکن است پیرو آثار یک نویسنده خاص باشیم و یا برای تمرین نوشتن به خواندن هجوم بیاوریم
اما بهترین شیوه انتخاب کتاب ، انتخاب برحسب پرسش ها و مسئله های ماست.
یادم هست روزی که به کتابفروشی جیحون رفتیم کتابی برداشتید و ورق میزدید، پرسیدم که چگونه کتاب ها را برای خواندن انتخاب میکنید؟
به من پاسخی دادید حالا بعد از گذشت یکسال فکر میکنم در کتابشناسی کمی باسواد شده ام .
سلام به دوست عزیز و نازنین
از خوندن کامنت شما خیلی خوشحال شدم.
مطئنم اگر با همین روند پیش برید قطعاً رضایت خاطر حاصل از نوشتن رو با تمام وجود حس خواهید کرد.
و چه خوب که میشنوم رابطۀ شما با کتاب ها غنی تر شده.
بیشتر بنویسید برام.
در جمله اولتون منظور از “فطرت” به معنای ذاته یا “فترت” به معنای سستی و ضعف؟
سلام مسعود جان
منظورم دقیقاً همونه که نوشتم.
سلام شاهین جان
خیلی عالی که کتاب های زیاد و متنوعی رو می خونی، می خواستم بدونم این کتاب ها رو چه جوری می خونی؟ آیا نکته برداری هم می کنی؟
بله علیرضا جان، به شدت غرق کتاب ها میشم.
یه مطلب نوشتم با عنوان کتابخوانی به روش 21 گرم. اونو بخون.
عرض ادب و احترام
عادت دارم مجموعه کتب هر نویسنده رو طی یک دوره زمانی مکفی بخونم.
البته این برنامه یکماهه شما،بسی متنوع و متنوع و متنوع می نماید.
برای من اینگونه خواندن مقدور نیست.
اما تحسینتون میکنم که میتونید این حجم تنوع رو هضم کنید.
به هر حال هر فردی روشی خواندن خاصی دارد که در طول زیستن به اون رسیده.
موفق باشی و بهروز
در ضمن،خط چهارم این نوشته، بین کلمات “برای” و “پنجم” یه کلمه جا گذاشتی. دفعه یا بار
زنده باد.
شاهین جان در روز چند ساعت مطالعه داری؟
سه-چهار ساعت.
سلام شاهین جان
مطمئن هستم کتابهای عباس معروفی همچون سال بلوا و سمفونی مردگان را خوانده ای فقط برای اینکه جای آنها اینجا خالی نباشد خواستم یاداوری کنم البته کتابهای منیرو روانی پور ،شهرنوش پارسی پور و محمود دولت آبادی و احمد محمود دیگر نیاز به گفتن ندارد.
خدارحم عزیز
به نویسنده های مهمی اشاره کردی که نثر بی نظیری دارن. بعضی ها رو خوندم و برای بعضی ها هم باید وقت بگذارم.
ممنون که اسم بردی و یادآوری کردی.
سلام شاهین جان خیلی از این کتابها رو خوندم به جز سنگر و قمقمههای خالی بهرام صادقی که حتما باید بخونم.
پیشنهاد میکنم از صادق چوبک هم چند تا کتاب بخونی اونهم خیلی عالیه(نمایشنامه هم داره)
سلام داستان های “خسرو حمزوی” را هم امتحان کنید . به جز سوژه اصلی داستان، به کار گرفتن واژه توسط این نویسنده برای من لذت بخش بود. دقت در این واژگان و وارد کردنشان به دایره لغات فعالمان مفید واقع خواهد شد. مجموعه داستان “خش خش تن برهنه تاک” و رمان “شهری که زیر درختان سدر مرد”داستان هایی از این نویسنده است که خواند ه ام .در داستان “پاشا” از مجموعه داستان “خش خش تن برهنه تاک” بارها و پی در پی از پسوند “آمیز” در ساخت کلمات مرکب خود استفاده کرده و برای همیشه توی ذهن من ماندگار شده. نمونه هایی از این کلمات در بیان حالات :نگاه سرزنش آمیز، نگاه تحکم آمیز ، تردید آمیز، پندارآمیز، گله آمیز، غرور آمیز، و………………….ممنونم از محتوای دوست داشتنی شما.