استعدادهای ما بیش از آن‌که به دست دانشگاه، خانواده یا دولت تباه شود، به دست خودمان تباه می‌شود.
به‌جای نوشتن کتابی که رؤیایش را سر می‌پرورانیم به قرار ملاقاتی بیهوده تن می‌دهیم.
زمانی که می‌تواند صرف یادگیری عمیق دربارۀ علایقمان بشود را صرف پرسه‌زدن در موبایل و سرک کشیدن به صفحات دیگران می‌کنیم.
زمانی که می‌تواند صرف اندیشیدن به اهداف بلندمدتمان شود را به گفتگوهای صد من یه غاز جمع رفقا اختصاص می‌دهیم.
زمانی را که باید صرف عمل کنیم، پای فکر کردن تلف می‌کنیم.
بله، ما از ابتدای روز تا انتهای شب، در حال تباه کردن استعدادهای خودمان هستیم.
گزاره‌ای ساده اما بسیار مهم که می‌خواهم هر لحظه به خودم یادآوری کنم:
زمان از چیزی که تصور می‌کنیم خیلی خیلی خیلی کم‌تر است.
بعد از خواندن این مطلب چه‌کار کنم؟
می‌توانید «فقط یک چراغ را روشن نگه دار» را بخوانید.
یا در آزمون استعدادیابی نویسندگی | تست آنلاین استعداد نویسندگی و تولید محتوا شرکت کنید.
16 پاسخ
سلام در رشته تحصیلیم (روانشناسی)میخوام شروع به نویسندگی کنم باید از کجا شروع کنم
سلام به روی ماه شما
با صفحات صبحگاهی و هزاز کلمه‌ها شروع کنید:
صفحات صبحگاهی
هزار کلمه‌ها
اقا یا خانم گوشنا صبور …
ادم اگه بخواد میتونه توی هر شرایطی با هر وضعیتی و به هر قیمتی راهی رو که دوست داره رو انتخاب کنه و توی اون قدم برداره … ادم فقط باید بخواد و قدم برداره حتی توی این شوریده بازار ما …
جناب آقای کلانتری. باید ببینید ریشه وبلاگ نویسی چرا رونق ندارد و افراد حاضرند استعدادشان را تباه کنند؟ دلیلش این است که افراد به این نتیجه رسیدند که برای رسیدن به قدرت، ثروت و حتی حداقل جایگاه اجتماعی، به تخصص و دانش بها نمی دهند.
این را قبول کنید.
چرا حوصله ندارند همان دوستان وبلاگ نویس؟
من 13سال در بلاگفا نوشتم و امسال آمدم اینجا…اما دیدم و می بینم وبلاگ نویسی پویا رونق ندارد
انتقاد کردن تبعاتی دارد که می دانی و می دانیم!
فقط باید بگویید همه چیز عالیست و کاری به اصحاب قدرت و رسانه و مخابرات! نداشته باشید
این درد بزرگ نوشتن و فرهیختگی در کشور ماست
شما یک نگاهی به سیستم مدیریت جاری کشور ببینید
و یک نگاه به 180هزار نفری که سالیانه از ایران مهاجرت خیر! فرار می کنند؛ بعد دلیلش را کامل میفهمید چرا افراد استعداد تباه می کنند.
جوانان عزیز کشورمان حتی در هدف گذاری اینکه چه باید بکنند به خدا قسم مشکلات فراوان دارند چون نمی دانند فردایشان قرار است چه اتفاقی رخ دهد
سلام گوشنا جان
من البته علاقه ای به نوشتن از موضوعات خبری روز و سیاست ندارم.
من دوست دارم روی توسعۀ فردی مانور بدم. چون به نظرم این مدل کار کردن خیلی ریشه ای تر از سیاست بازیه.
سلام…
می دونید …مامان من یه اصطلاح داره که میگه دوست میکنه پوست … از وقتی یادم میاد این اصطلاح رو می گفته و امروزه هم میگه اما با این تفاوت که همین جمله رو خطاب به گوشی و تبلت و لبتاب و فضای مجازی و چت های دوستانه و دوستان مجازی و کروم و گوگل و … میگه .. راسم میگه ادم حتی اگه بخواد دوستی داشته باشه باید یه دوست عاقل تر از خودش پیدا کنه که به قول مامانم دنبال بازیگوشی نباشه … دوست خوب هرگز وقت ادم رو نمیگیره با حرف های صد من یغازش!
دوست خوب ادم رو مدیریت زمان وا میداره به طوری که ادم سعی میکنه تا برای ارتباط بیشتر با اون دوست منظم ، خودش و زندگیش رو به ترتیب بچینه تا با ترتیب دوست رو به رو جور در بیاد و هم به همه کاراش برسه وهم به خنده و تفریحش و هم به رفاقتش… دوست خوب ادم و تشویق به وقت گذاشتن برای مطالعه میکنه به جای حرف زدن پشت سر دیگرون ..
ما که خیلی بی نظمیم اما سعی در با نظم شدن داریم !! اگر خدا بخواد تابستون دیگه فرصت اجراش پیش خواهد امد … اما واقعا حرف درستی زدید که دوست بد وقت ادم رو بد جوری تلف میکنه .. وقتی که اگه رفت التماسشم کنی بر نمیگرده …
سپاس از پاسخ خوبتون .
سلا م
شاهین جان ممنونم از سایت خوبت و کانال مدرسه نویسندگی
کنار گذاشتن کارهای که بیشتر ما شخصا( خود خودم ) در حال انجام دادنش هستم به یک باره ممکن نیست چندین ماه قبل زمانهای کم تری را به شبکه های اجتماعی اختصاص میدادم و لی این عادتم هنو ز تثبیت نشده و انگار دوباره به حال قبل برمیگردم تنها عادتی که رعایت کردم نوشتن 1000 کلمه بوده اونم فهمیدم چه قدر نوشتن لذت بخشه
به نظرتون چطور عادت های قبلی رو انجام ندیم یا مسیر پیشرفت رو تثبیت کنیم؟
شاهین جان در کانال مدرسه نویسندگی گفته بودین که ساعت 5 تا 9 صبح را به کارهای مهم اختصاص بدیم دو هفتست تقریبا میخوام ساعت 5 بیدار بشم ولی تا دیر وقت اصلا نمیتونم بخوابم عادتی که قبلا داشتم و خیلی وقت ها ساعت 5 بیدار نمیشم ممنون میشم تجربیاتون رو بنویسین.
سلام مریم عزیز
نوشتن 1000 کلمه ها معجزه میکنه، من خیلی خوشحالم که این کار رو انجام میدید. با نظم و قدرت ادامه بدید.
دربارۀ سحرخیزی هم نگران نباشید، این کار رو به تدریج انجام بدید.
از 8 صبح شروع کنید و کم کم برید عقب.
“زمانی را که باید صرف عمل کنیم، پای فکر کردن تلف می‌کنیم.” من رو یاد جمله زیر انداخت:
فکر کردن و تصمیم گرفتن دو موضوع جداست، که فکر کردن لزوما نباید به تصمیم منجر شود و اگر هم؛نه به تصمیمی درست، برعکس ممکن است تصمیم گیری را تا حد فلج شدن پیچیده کند. فکر کردن نیاز به وقت دارد، تصمیم گیری به جرئت.
کتاب آسمان خیس – داستان آن زن پشت جایگاه
انسان ذاتا به تنبلی عادت دارد؛ چه برای دنیا…چه برای امور اخرت
ضمنا قالب اصلی و ساده قبلی وبتان ساده تر و بهتر بود به اعتقاد بنده
استفاده کردیم
در واقع به تعبیر آقای شعبانعلی در فایل صوتی اقتصاد توجه، با اتلاف وقت خود کشی می کنیم؛ خودکشی یک ساعته، دو ساعته، یک روزه و …
زنده باد، دقیقا.
شاهین عزیز کاملا با حرف هات موافقم
اما وقتی این پست رو خوندم نگران شدم که نکنه زیاد از حد توی کارهات غرق شی و از لذت ها و ارزش های زندگی مثل دوستی های عمیق و خانواده و … اونقدری که باید لذت نبری
چون دستاوردهای ما خیلی مهمن اما زندگی فقط رسیدن به اهدافی از این دست نیست…