- داشتن وقت کافی اصلاً اهمیتی ندارد؛ مسئله داشتن انرژی کافی است.
- بهرهور از تمام نیرویی که داریم باید روی کاری تمرکز کنیم که در اولویت است. بقیه چیزها را باید بیرحمانه دور ریخت. این نوع از بیرحمی هنر است.
- لایوهای یهویی من در پاسخ به برخی سوالات رایج دربارۀ نوشتن، بهرهوری و چند چیز دیگر است. نسخۀ ذخیرشدۀ این لایوها را در اینجا ببینید.
- در این صفحۀ نقل قولهای خوبی منتشر میکنیم که فکر میکنم نقطۀ شروع خوبی برای آشنایی برخی نویسندگان است: بهترین نویسندگان ایران
- نوشتن هم مانند ورزش است. گرمکردن میخواهد. امروز هفتهشت صفحه نوشتم تا بالاخره موتور ذهنم روشن شد.
- کمی پرسشوپاسخ | این سوالات در اینستاگرام من مطرح شدهاند:
امیرسامان: چطور متوجه بشویم نوشتههایمان خوب است یا خیر؟
بهترین کار، بازخوردگرفتن از طریق مطالعه است. یعنی اینکه در کنار نوشتن، مدام کتاب بخوانی به تفاوتها و شباهتهای نوشتههای خودت با آثار دیگران فکر کنی؛ حتی در نقطهگذاری و سیار جزئیات. این حرف به این معنی نیست که سعی کنی خودت را شبیه نویسندههای دیگر کنی. با این کار به تدریج معیارهایی برای سنجش نوشتهها پیدا میکنی، ناتوانیهای خودت را میشناسی و میفهمی که باید روی تقویت چه بخشهایی وقت بگذاری.
زهرا: از ادامۀ داستانهای نیمهکارهام طفره میروم، وقتی دوباره سراغ آنها میروم ایدۀ خوبی برای ادامهشان ندارم. چه کنم؟
اولین نکته: حتی اگر یک داستان را ضعیف و بد به اتمام برسانی بهتر از آن است که نیمهکاره رهایش کنی. یک پایان ضعیف این فرصت را به ذهنت میدهد که برای بازنویسی به گزینههای دیگری نیز فکر کند.
دوم اینکه، برای خودت قانون بگذار: شرط شروع داستان بعدی، به پایانرساندن داستان داستان قبلی است.
سه: چیزهای متنوع بخوان، جاهای تازه برو، با آدمهای متفاوت حرف بزن. ایدههای تازه از دل تجربههای تازه بیرون بکش. برو بیرون و به ذهنت فرمان بده تا برای پایان متن به تو ایده بدهد.
بنده خدا: چطور امید داشته باشیم، و در این بازار ناامیدی ذهن پرنشاطی بسازیم؟