این هم یکی دیگر از شیوههای سادۀ تمرین نویسندگی که برای من مفید بوده است:
گفتوگو با نوشتهها.
برای این تمرین معمولاً سراغ نمونههای خوبِ نثر غیرداستانیِ معاصر میروم.
یک فایل ورد دارم که هر روز یکی از نوشتههای خوب نویسندگان محبوبم را میآورم توی آن (کپی پیست میکنم) و بعد با خواندن عمیق هر جمله، چند سطری دربارۀ آن مینویسم.
معمولاً در هر نوشته به شیوۀ استفاده نویسنده از کلمات، نحوۀ جملهسازی، کموکیف بهره گرفتن نویسنده از آرایهها و همینطور ساختار استدلالی متن توجه میکنم.
این فرایند مثل این است که در حال ویرایش و تصحیح نوشتهای از خودم هستم.
جالب اینکه بسیاری از اوقات حین انجام این تمرین به ایدههای تازهای میرسم که هیچ ربط مستقیمی به متن اصلی ندارد.
تمرین
با یادداشت زیر حرف بزنید:
ناشرها را کتابهاشان شخصیت میدهد. این را دیروز از پل والری میخواندم که به آندره ژید نوشته بود که سه نوع ناشر تشخیص میدهد. و معتقد بود که ناشرها نمیتوانند از این سه نوع خارج باشند:
۱- ناشرانی هستند که کتابهايی منتشر میکنند که ما دوست داریم آنها را در کتابخانهمان داشته باشیم.
۲- ناشرانی هستند که دوست داریم که کتابهايی را که منتشر میکنند ما نوشته باشیم.
۳- ناشرانی که در کاتالوگهاشان نه از آن باشد نه از این، آنهايی هستند که ما بازاریشان مینامیم.
-یداله رویایی
در همین رابطه: رونویسی
5 پاسخ
درود استاد گرامی
یاد شعری منسوب به مولانا افتادم :
دلا یاران سه قسمند گر بدانی
زبانیاند و نانیاند و جانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
ولیکن یار جانی را نگه دار
به پایش جان بده تا میتوانی…
بر همین سیاق باید گفت :
دلا ناشران بر سه قسمند گر بدانی
کتابخانه ای و بازاری و جانی….
زنده باد
چه زیبا
یک دنیا سپاس چناب گرگین نازنین.
ناشرها را کتابهاشان شخصیت میدهد. این را دیروز از پل والری میخواندم که به آندره ژید نوشته بود که سه نوع ناشر تشخیص میدهد. و معتقد بود که ناشرها نمیتوانند از این سه نوع خارج باشند:
مگر میشود ناشر انتخابهایی داشته باشد و آن انتخابها با نوع طرزفکر یا ایده های زندگی او بی ربط باشند اما اینکه چطور ناشرها را از روی کتابهایشان طبقه بندی شخصیتی کنیم موضوعیست قابل تامل و شاید نیاز به کار با ناشرهای مختلف دارد
۱- ناشرانی هستند که کتابهايی منتشر میکنند که ما دوست داریم آنها را در کتابخانهمان داشته باشیم.
و قطع به یقین افرادی هستند که هدفشان فروش بیشتر است و نگهشان به مخاطب است که چه چیزی دوست دارد
۲- ناشرانی هستند که دوست داریم که کتابهايی را که منتشر میکنند ما نوشته باشیم.
و هستند افرادی که تکلیفشان با خودشان مشخص است و با اهداف و ایده آل های خود مسیر زندگی را جلو میروند و انسانهایی که دوست دارند با آنها هم سیر میشوند.
۳- ناشرانی که در کاتالوگهاشان نه از آن باشد نه از این، آنهايی هستند که ما بازاریشان مینامیم.
و هستند افرادی که نان به نرخ روز خور هستند.
-یداله رویایی
اولین بار بود این تمرین رو انجام دادم ، جالب بود و برام سخت :))))
زنده باد فاطمه جان
براش شروع عالی بود.
درود بر شما به خاطر این ذوق و سرعت عمل.