بشنوید:
در این گفتوگو قسمت از پادکست محتواتیم با محمدتقی کریمی دربارۀ تولید و بازاریابی محتوا گفتوگو کردهام. طیف موضوعات مطرح شده در این مصاحبه بسیار متنوع است: از اکوسیستم استارتاپی و تعریف استارتاپ شروع میکنیم و به یونگ و روانشناسی تحلیلی میرسیم. شنیدن این گفتگو شما را با افراد و موضوعات مختلف و متنوعی آشنا میکند.
از متن گفتوگو:
سلام من شاهین کلانتری هستم. با یک قسمت دیگر از مجموعه پادکستهای محتواتیم در کنار شما هستم.
این بار هم قرار است از تولید محتوا صحبت کنیم اما مهمان عزیزی داریم که من معرفیاش نمیکنم. دوست دارم از زبان خودش از خودش بشنوید.
محمدتقی کریمی: سلام، ممنون از دعوت شما. اگر بخواهم از آغاز کار محتوای خودم برای شما تعریف کنم، باید به خاطرهای در هجده سالگی برگردم. در این سن من در شبکه چهار صداوسیما بهعنوان موشن گرافیست ورود کردم. سپس وارد حوزه تدوین شدم. پس از کارگردانی هنری انجام دادم. درنهایت در شبکه press TV کارگردان هنری شدم.
کلانتری: بسیار عالی، فارغ از بحث تولید محتوا من تو را درزمینهٔ استارتاپ هم میشناسم. از این جنس فعالیتهای خودت برای ما بگو.
کریمی: من شبها در تلویزیون کار میکردم و روزها به دنبال علایقم بودم. یکی از این علایق برنامهنویسی بود.
با تمرکز روی برنامهنویسی توانستم دو سایت و یک اپلیکیشن برای خودم دستوپا کنم، که خوشبختانه به درآمد هم رسید؛ سپس با فردی به نام محسن ملایری آشنا شدم. کسی که بنیانگذار اغلب کلیدواژههای استارتاپی است. از ایشان میتوان بهعنوان اولین برگزارکننده استارتاپ در ایران یاد کرد.
آشنایی با محسن ملایری باعث شد که دید محتوا و مارکتینگ پیدا کنم. کمکم با افزودن خلاقیت به کار وارد فضای برندینگ شدم.
با توجه به ذهن و علایق چندگانه هر روز کتابهای روانشناسی را هم مطالعه میکردم. همه این موارد باعث شد که به حوزهٔ خودشناسی وارد شوم.
کلانتری: خوب ازنظر تو استارتاپ یعنی چه؟ هر کسبوکار نوپایی لزوماً استارتاپ است؟
کریمی: من کسبوکار را از استارتاپ جدا میدانم. کسبوکار تیمی است که وارد بازار میشود و بهسرعت محصولی مخاطب پسند تولید میکند.
اما استارتاپ قادر است در شهرها و مناطق مختلف رشد کند و با هزینه و زمان کمتر گسترش پیدا کند. مقیاسپذیری و سرعت رشد مهمترین ویژگیهای تمایز استارتاپ از کسبوکار است.
کلانتری: توصیه تو به یک فرد علاقهمند به راهاندازی استارتاپ چیست؟
کریمی: اولازهمه پیدا کردن هدف است. آیا مشکلی پیدا کردی که استارتاپ تو راهحل آن باشد؟ راهحل تو چیست؟ حالا باید بررسی کرد آیا برای این راهحل در حد راهاندازی یک استارتاپ هست یا یک وبسایت آموزشی برای این کار کفایت میکند؟
کلانتری: ویژگیها و ملزومات استارتاپ چیست؟
کریمی: مثلاً سایتی که برای پخش آبمعدنی وارد کار شده، لزوماً و ازنظر من استارتاپ نیست. چون یک سیر خطی را دنبال میکند.
اما مثلاً یک سایت برگزارکننده سمینار مثل ایسمینار که دائماً در حال رشد و درگیر با چالش است، استارتاپ گفته میشود.
کلانتری: یعنی استارتاپ قابلیت گسترش پیدا کردن دارد؟
کریمی: بله، گسترش این نوع از اپلیکیشنها و سایتها در مخاطبانشان است. مخاطب میتواند وارد شود و بلافاصله یک پروفایل جدید بسازد و این یعنی گسترش دائمی. درعینحال که مخاطب زحمت ساختن بستر راهاندازی کسبوکار را نمیکشد. بلکه در بستری که از قبل فراهمشده شروع به فعالیت میکند.
کلانتری: یک سری شتابدهندهها با جذابیتهای خاص بصری هم وجود دارد. این سوال برای مخاطب ایجاد میشود که آیا من هم میتوانم به این شتابدهندهها رجوع کنم؟
کریمی: شتابدهندهها مجموعهای از افراد موفق در راهاندازی استارتاپها هستند. این مجموعهها هزینه اولیه کسبوکار شما را تأمین میکنند و البته فضای مناسب برای اجرای کار در اختیارتان قرار میدهند تا فارغ از مسائل اولیه روی کارتان متمرکز شوید.
همچنین واسطهٔ معرفی شما به افراد متخصص و مرتبط با نیاز شماست. با کمترین سعی و خطای ممکن شما با یک شتابدهنده پیش میروید.
کلانتری: چه توقعی از تو دارند؟
کریمی: توقعشان از تو این است که بین پنج تا پانزده درصد از سهام کسبوکار تو را دریافت کنند. البته ریسک شکست استارتاپ تو را هم میپذیرند، نکته مهم شراکت در سود و زیان است.
کلانتری: تو در این شتابدهندهها بودی؟ با آنها همکاری داشتی؟ اوضاع چطور است؟ کار موفقی هم انجامشده؟
کریمی: من در آواتک بودم. از روزهای اول تا روزهای عدم فعالیت و انحلال غیررسمی. متأسفانه عدم مسئولیتپذیری در روحیه مراجعین به شتابدهندهها، مطالعه و آگاهی ناکافی باعث شکست افراد و البته استارتاپها در ایران است. مراجعین متأسفانه بعد از دریافت هزینه آغاز به کار همه سهم شکست و پیروزی را روی دوش شتابدهندهها میگذارند.
کلانتری: این مقدمه لازم بود تا دوستان با تو و فضای ذهنی تو بیشتر آشنا شوند. حالا برایمان از اهمیت محتوا در این روزها برای ما بگو.
کریمی: به نظرم در طول تاریخ انسانها نیاز به تولید محتوا و ضرورت آن را احساس میکردند. فقط فضا عوضشده. حقیقت این است که انسانها میل به ماندگاری دارند و بخش زیادی از این میل در محتواست.
کلانتری: بسیار عالی، خوب به سراغ نمونهها برویم. چند نمونه از کارهای محتوایی شاخصی که انجام دادی که میشناسی برای ما بگو.
کریمی: بهعنوان نمونه کارهای خودم آریاتک را معرفی میکنم.
در تولید محتوا کارهای تکراری بهوفور یافت میشود. نداشتن جذابیت بصری یا محتوای متنی مناسب از نمونههای این نقطهضعفهاست.
من برای ایجاد جذابیت بصری و تلفیق آن با یک محتوای متنی خوب و مؤثر درعینحال دوستانه خیلی تلاش کردم.
بهطور مثال از رنگهای سازمانی برند آریاتک کمک گرفتم و با یک پوشش تکرنگ روی عکسها به جذابیت بصری و البته دیده شدن متنهای عکس نوشته کمک کردم.
کلانتری: زندهباد، چه خوب که از این نمونهها برای ما گفتی.
اگر بخواهی در مورد سبد مهارتهای یک محتواگر برای ما صحبت کنی، به چه چیزهایی اشاره میکنی؟
مثلاً شنیدم که کارگاه تفکر نقادانه داشتی، آیا این کارگاه را برای تولیدکنندگان محتوا ضروری میبینی؟ برای یک کارشناس تولید محتوا از پیشنیازهای تولید محتوا برای ما بگو.
کریمی: از چیزهایی که خودم تجربه کردم. اول تفکر انتقادی که به آن اشاره کردی را خیلی لازم میبینم. تفکر خلاق، انتقادی، جستجوگری در حوزهٔ موردعلاقه افراد باید دنبال شود.
پیشنیازهای اولیه دیگر برای ارائه محتوا یک مهارت خوب و نه تخصصی و کمالگرایانه درزمینهٔ عکاسی و فتوشاپ برای بینیازی از نیروی کار گرافیکی در ابتدای کار است.
نکته مهم دیگر که همیشه به افراد میگویم اهمیت شناخت تفاوت بین عقیده و واقعیت است. مثلاً وقتی میگویم سیب، بین تصویر ذهنی من با مخاطبم از سیب تمایز وجود دارد. اما وقتی سیب موجود است در مورد وزن، رنگ و مشخصات ظاهری آن هر دو به یک دید مشترک میرسیم. اما در مورد مزه سیب شاید یکی به خوشمزه بودن و دیگری به بدمزگی اشاره کند.
در این مثال وزن و رنگ سیب واقعیت ماجراست. اما مزه سیب عقیده است.
در محتوا هم این مسئله صدق میکند. ما باید بین عقیده شخصی و واقعیت تمایز قائل شویم.
بین حقیقت قابل استناد و نظر شخصی باید فرق باشد.
کلانتری: تعریف تو از خلاقیت چیست؟
کریمی: خلاقیت یعنی خودت باشی. کپی کار نباشی. ایده گرفتن بهخودیخود بد نیست اما اینکه در انتقال یک ایده به نمونه ذاتی خودت چقدر مؤثر باشی مهم است.
در مورد روانشناسی تحلیلی میتوانم از نمونههای برجسته خارجی یونگ و فروید را نام ببرم و از نمونههای ایرانی سهیل رضایی.
در روانشناسی تحلیلی انرژیها تقسیم و طبقهبندی میشوند.
کلانتری: کتابهایی هم هست درزمینهٔ که بنیاد فرهنگی زندگی چاپ کردند، مثل انواع مردان انواع زنان
کریمی: یا بیداری قهرمان درون، از انتشارات بنیاد فرهنگی زندگی
این کتاب زندگی انسان را به دوازده گام تقسیم میکند، از معصومیت تا دلقک یا رندی. دلقک یا رندی هنر تبدیل درد به طنز است.
کلانتری: بسیار عالی، تو کارگاه محتواگر خلاق را استارت زدی و از من هم بهعنوان یکی از مدرسان دعوت کردی، که برای من هم جالب هست. برایمان از این ایده بگو.
کریمی: محتواگر خلاق از جایی جرقه خورد که به درد کپی کاری دیگران از محتوای خودم برخوردم. این ایده شکل گرفت که به دیگران بیاموزم چگونه بهجای کپی کردن خلاقانه بیندیشند و محتوای خلاقانه تولید کنند.
من در کارگاهها تئوری محور عمل نمیکنم و به عملی بودن آموزشها تأکید دارم. مثلاً در کارگاه با تکنیک قضاوت و مشاهدهگری کمک میکنیم تا مخاطبان دوره به درک عمیق تولید محتوا برسند.
در کارگاهها تمرین میکنیم. با تمرکز روی همین دو مورد نسبت به دیگران اظهارنظر کنیم.
بعد تفاوت بین نوشتهها فاصله عقیده تا واقعیت را بهصورت عملی قابلدرک میکند.
ما در این کارگاه یاد میگیریم خلاقانهتر ببینیم و حتی رفتار کنیم.
و اینکه چطور بدون دید خودمحور، مخاطب محورتر محتوا تولید کنیم.
کلانتری: بسیار عالی
ممنون از توضیحاتت.
برای تو و شنوندگان این پادکست بهترینها را آرزو میکنم.
چند نمونه از محتواهایی که توی گفتوگو به آنها اشاره شده است:
https://www.instagram.com/p/BYnRszMh0NQ/?igshid=1n7ut0bcw9b60
https://www.instagram.com/p/BYSqHB-B_Xq/?igshid=1il9tynkt0tpd
https://www.instagram.com/p/BYsEoUyhpOd/?igshid=pb14nv4foe7w
3 پاسخ
من همیشه مصاحبه های شما رو گوش میکنم واقعا لذت بخش است .
صدای نرم …و…
با سلام خدمت شاهین جان عزیز
و مهمان بزرگوارش آقای محمد تقی کریمی
و متن حرفه ای که در مورد مدیریت محتوا
” CONTENT MANAGEMENT ” ارائه کردند
یکی از نکاتی که در این پست برای من جالب بود این جمله بود
” همه این موارد باعث شد که به حوزهٔ خودشناسی وارد شوم.”
به نظر میاد خیلی از آدم های موفق در زندگی هایشان
به حوزه خودشناسی سری زده اند
و در این سرزمین گشت و گذاری داشتند .
حدیث ” من عرف نفسه عرف ربه ”
که تاکید دارد به اهمیت خود شناسی
و میزان تاثیر آن حتی در خدا شناسی
چون هر چقدر فرد بزرگتر بیاندیشد
و فضا و جهانش بزرگتر و عظیم تر باشد
تصور و درک و فهمش از خداوند و آفریننده
این جهان هم متفاوت تر خواهد شد
هر قدر فرد بتواند کل دوران عمر خودش را در یک قاب ببیند
مثل یک مدیر پروژه که کل پروژه را
به همراه تمام محاسبات اجرایی اش
قبل از شروع و با اخذ نظرات تیم مشاوران ،
دیده و همه چیز را در باره آن میداند
بهتر می تواند برای مدیریت این دوران عمرش و بعبارت دیگر
پروژه عمرش
و ایفای نقش هایی که در این دوران عمرش خواهد داشت
پیش بینی و برنامه ریزی کند .
بهتر می تواند مراحل زندگی و کارهایی را که باید انجام دهد
و مهمتر از آن انجام ندهد را بشناسد
و انجام بدهد و ندهد
تا در هر مرحله از زندگی
رضایتمندی از زندگی را داشته باشد
و در نهایت
در هر مرحله از زندگی که عمرش تمام شد
زندگی اش موازنه و تعادل داشته باشد .
این خود شناسی در زندگی و کار هر کس لازم است
در تولید محتوا هم لازم است
یکی از اساتید رسانه در یکی از کلاس ها می گفت
هر کس خودش یک رسانه است
آنچه بیان می کند
آنگونه که بیان می کند
از جاهایی که بیان می کند
مقداری که بیان می کند
حتی آنچه بیان نمی کند و سکوت می کند
معرف شخصیتش است
گاهی بقول دوست سخن دان و سخن سنجمان
حضرت سعدی علیه الرحمه
دو چیز طیره عقل است
سخن گفتن به وقت خاموشی
و خاموشی به وقت سخن گفتن
واین دو رفتار انسان هم از خودشناسی است .
از شاهین جان عزیز و دوست غزیزش هم ممنونم
که به مبحث خودشناسی در حوزه تولید محتوا و مدیریت محتوا
ورود کردند
و اگر مقدور باشد
از دوستانی هم که در حوزه
رسانه
و مدیریت رسانه
فعالیت دارند دعوت به عمل بیاید مزید امتنان خواهد بود
فکر می کنم مباحث مدیریت محتوا
اعم از بازاریابی و تولید
در نهایت منجر به ارائه
و به زبان دیگر فروش محتوا در رسانه ها ارتباط دارد
و شناخت رسانه و انواع و اقسام آن
و مدیریت محتوا در هر کدام از رسانه ها می تواند
در شناخت بهتر و بیشتر فضای کار محتوا و رسانه ها موثر باشد .
شاهین عزیز
برایت آرزوهایی دارم
از جنس آرزوهایی که در دلت داری
از جنس دعای خیری که شاگردی برای استادش دارد
از جنس دعاهایی که برای عزیز ترین هایم دارم .