دشمنی به نام خودپرستی رایان هالیدی

دشمنی به نام خودپرستی | نکته‌ها و تکه‌هایی از کتاب

پیش‌حرف:

نکته‌ها و تکه‌ها یه ستون جدیده که من توش به زبون گفتار از کتابایی می‌نویسم که می‌خونم. توی نکته‌ها قصدم نقد کتاب نیست، چون نه سوادِ نقد کتاب دارم و نه علاقه‌ای به منتقد شدن. تکه‌ها هم یه سری از جملات و پاراگراف‌های کتاب هستن که حس می‌کنم احتمالا برای شما هم جالب باشن. بریم سراغ اولین کتاب.

نکته‌ها:

  1. کتاب دشمنی به نام خودپرستی رو رایان هالیدی نوشته که قبلاً هم کتاب هک رشد ازش تو ایران چاپ شده بود. هالیدی بیشتر تو حوزۀ بازاریابی مطرحه. اما تو این کتاب رفته سراغ یه موضوع اخلاقی که تو حوزۀ توسعۀ فردی قرار می‌گیره.
  2. هالیدی تو این کتاب می‌خواد بگه که برای رشد و موفقیت و داشتن یه زندگی خوب باید تا می‌تونیم از خودپرستی فاصله‌ بگیریم و در عوض با فروتنی و خویشتن‌داری و کمک به دیگران، بیش‌ترین میزان رشد و رضایت بلندمدت رو تجربه کنیم.
  3. هالیدی با الهام‌ از استاد خودش رابرت گرین -که تو ایران با 48 قانون قدرت مطرح شده- تو این کتاب به اقوال و قصه‌های تاریخی و معاصر زیادی اشاره می‌‌کنه. که اگه به کتابای گرین علاقه داشته باشین، احتمالا این کتاب هم براتون جالب باشه. البته این کتاب ضد ایده‌های ماکیاولیستی کتاب‌های رابرت گرینه.
  4. کتاب در سه بخش آرزومندی، موفقیت و شکست، به ارائه و تکرار نکات هشداردهنده‌ای می‌پردازه که باعث می‌شن جملۀ جیمی سونی در پشت جلد کتاب پربیراه نباشه: اغراق نیست اگر بگویم بعد از مطالعۀ این کتاب، دیگر همان فرد سابق نخواهید بود.
  5. خلاصه اگه دوست دارید یه کتاب غیرداستانی سرگرم‌کننده و الهام‌بخش بخونید، این کتاب گزینۀ خوبیه.
  6. هالیدی رم و یونان باستانه. قبلاً یه جا گفته بود که بیش از صد بار کتاب تاملات مارموس اورلیوس رو خونده. تو این کتاب، یه اشاره‌ای هم به اورلیوس می‌کنه.
  7. دربارۀ ترجمۀ کتاب میشه گفت: «خوبه، بدک نیست!» ترجمه می‌تونست روون‌تر باشه.
  8. کاغذ گرون شده و در نتیجه کتاب رو 48 هزار تومن قیمت‌گذاری کردن. جلد کتاب کیفیت چاپی و گرافیکی خوبی داره. ولی ای کاش کتاب صحافی بهتری داشت، چون عطف کتاب من همون روز اول مطالعه وا رفت. البته مشکل صحافی، مشکل تاریخی نشر ایرانه!
  9. در نهایت این کتاب می‌خواد به مدعی کمک کنه تا بی‌خبر نمیرد در درد خودپرستی!

تکه‌ها:

تنها یک چیز است که به ماندگاری خودپرستی کمک می‌‌کند -راحتی. ادامه دادن کار سخت و بزرگ- چه در زمینه ورزش، هنر یا تجارت- اغلب بسیار هولناک است. خودپرستی، آن ترس را تسکین می‌دهد. مرهمی است بر احساس ناامنی. با جایگیزین کردن بخش‌های عقلایی و هوشیاری روان ما با های و هوی خودشیفتگی، خودپرستی، در آن در هنگام که دوست داریم بشنویم، آنچه را دوست داریم بشنویم، در گوش ما زمزمه می‌کند.

 

…صحبت کردن دربارۀ نوشتن رمان و انجام دادن کارهای جالب مرتبط با هنر، خلاقیت و ادبیات، راحت‌تر ازنگارش آن بود. این تنها در مورد امیلی صدق نمی‌کند. اخیراً یک نفر کتابی با عنوان کار روی رمانم منتشر کرد که پر از مطالب شبکه‌های اجتماعی از نویسندگانی بود که به وضوح در حال نوشتن و کار کردن روی رمان‌هایشان نبودند.
نوشتن، همچون بسیاری از فعالیت‌های خلاقانۀ دیگر، سخت و دشوار است. این که یک جا بنشینی، خیره بشوی و در حالی‌که از دست خودت عصبانی هستی، از دست آنچه می‌نویسی هم عصبانی باشی، چون به اندازۀ کافی خوب به نظر نمی‌آید، و در نتیجه خودت هم به اندازۀ کافی خوب به نظر نمی‌رسی. در حقیقت بسیاری از تلاش‌های با ارزش که به طور دردناکی مشکل هستند، چه برنامه‌ریزی برای شروعی تازه، چه تسلط بر مهارت یا صنعت. اما حرف زدن، همیشه آسان است.

 

یادگیری را نمی‌توان «هک» کرد. علاوه بر عدم امکان هک کردن آن، میانبرهایی هم برای کوتاه کردن مسیر یادگیری وجود ندارد.

تظاهر به داشتن دانش، خطرناک‌ترین رذیلت‌هاست، زیرا مانع پیشرفت و بهتر شدن ما می‌شود، و چارۀ کار، تنها اتکا به نفس سختکوشانه است.

 

برای تبدیل شدن به آنچه در نهایت امیدواریم بشویم، باید دوره‌های طولانی مدتی از گمنامی، نشست و کلنجار رفتن با موضوع یا پارادوکسی را سپری کنیم. فروتنی پشتیان ماست و نگران است از اینکه به اندازۀ کافی نمی‌دانیم و بر آن است تا ما را وادر کند تا بیشتر مطالعه کنیم.

 

بالاتر و مهم‌تر از همه چیز، نداشتن شور و احساس بیش از اندازه است.
احساس و شور و اشتیاق را بگذارید برای غیرحرفه‌ای‌ها.

 

وقتی کاری می‌کنی تا دیگران خوب به نظر بیایند و وقتی اجازه می‌دهید از بابت ایده‌هایت برای خودشان اعتباری کسب کنند، نفعی می‌بری که همیشگی است.

 

آنکه مسیر هموار می‌سازد، سرانجام کنترل مسیر را به دست می‌گیرد.

 

کار یعنی خود را پیگیر و مشغول فعالیت می‌یابید وقتی که شرایط آب‌وهوایی، دیگران را در خانه محبوس کرده است. گار یعنی از میان درد، و مدل‌ها و پیش‌نویس‌های مزخرف‌ اولیه گذشتن. یعنی توجه نکردن به آن تعریف و تمجیدهایی که دیگران دریافت می‌کنند و مهم تر از همه، توجه نکردن به تعریف و تمجیدهایی که احتمالاً شما دریافت می‌کنید.

 

بله، وقتی عصبانی هستی، آزرده خاطری، افسرده یا دلشکسته‌ای، می‌توانی در آن لحظات، اگر بخوانی، احساس خیلی بهتری داشته باشی. زمانی که بی‌عدالتی یا حقه‌بازی سرنوشت، خود را تحمیل می‌کنند، عادی‌ترین واکنش فریاد کشیدن، مقابله به مثل و مقاومت است. شما با این احساس آشنا هستید: این موقعیت را نمی‌خواهم. می‌خواهم… می‌خواهم باب میل من باشد. این کوته‌نظری است.

 

تمرین کردن مثل جارو کردن است. تنها این‌که یک ‌بار انجامش داده‌ایم به این معنی نیست که کف زمین برای همیشه تمیز است. هر روز  گرد و غباری در راه است. هر روز باید کف زمین را جارو بکشیم.

 

 احتمالاً بعد از مطالعۀ این نوشته، مطلب زیر هم برای شما سودمند باشد:

چگونه یک کتاب را معرفی کنیم؟

چند پیشنهاد دیگر:

نقشه راه نویسندگی

دوره‌های حضوری و آنلاین نویسندگی و تولید محتوا

 شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

4 پاسخ

    1. سلام محمد عزیز
      سپاس از محبتت.
      بنا دارم بیشتر به این زبان بنویسم.

  1. آخرین تکه‌ای که از این کتاب گذاشته بودین واقعاً منو تحت تأثیر قرار داد. اگه بتونم یه جستار از توش درمیارم چون واقعاً حس‌وحال این روزای منه😀

    1. فاطمه جان
      چه خوب که بهت ایده داده.
      من سایت زیبای تو رو میبینم و و خوشحالم که به روزش میکنی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *