میراث‌خواران

افسوس که برخی آثار ارزشمند ادبیات روزگار ما کمتر دیده و خوانده می‌شوند. «میراث‌خواران» یکی از این آثار است؛ کار مترجمی که با این داستان معلوم می‌شود نویسندۀ خوبی هم هست. من البته حالا قصد ندارم دربارۀ این کتاب چیزی بنویسم. فقط می‌خواهم پاراگراف اول آن را نقل کنم تا بحثمان دربارۀ تکرار در شعر و نثر را ادامه بدهیم. این چند سطر را بخوانید و ببینید که تکرار خلاقانه چگونه فضای متشنج کوبیدن پی در پی در را ساخته است:

«در می‌زنند. به در می‌کوبند. همین‌طور می‌کوبند. یک‌روند می‌کوبند. در را می‌کوبند. در دارد از پاشنه در می‌آید. صدای کوبیدن در به همه‌جا می‌رسد. همه جا را می‌گیرد. همه جا را پر می‌کند. عالم را می‌لرزاند. فضا را. فضا را در می‌نوردد. تا دوردست‌ها می‌رود. در فضا می‌نشیند. می‌نشیند. پراکنده می‌شود. همه‌جا هست. شنیده می‌شود. و خاموش است. در سکوت شنیده می‌شود. و نمی‌شود. حس می‌شود. در گوشش می‌پیچد. پیچیده. همان‌جا مانده. و هم‌چنان شنیده می‌شود.»
میراث‌خواران، حس نکوروح، نشر گام نو، 1399

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *