دغدغه تولید محتوا دارید و میخواهید پادکست ضبط کنید؟ احتمالا شنیدن این پادکست که در آن یکی از فعالترین پادکسترهای ایران از تجربیات خودش گفته است، برای شما مفید باشد.
در این برنامه به سراغ علی یکانی رفتهام و با او دربارۀ پادکست و ساختن پادکست گفتگو کردهام.
بشنوید:
و لینک پادکستهای روزانۀ من در کست باکس:
در این پادکست میشنوید:
دربارۀ کلمۀ «پادکست»
پادکست؛ یک صنعت چند میلیون دلاری تازه
پادکستهایی که در جهان سروصدا کردهاند
افراد مطرح دنیا در حال ساختن پادکست اختصاصی خودشان هستند
تفاوت پادکست با ویدیو
برای ضبط پادکست لازم نیست در زمینۀ خاصی مهارت کامل داشته باشیم
یک نقشه راه کوچک برای ساخت پادکست:
موضوعی را انتخاب کنید که دغدغه و علاقۀ شما باشد.
از ایدههای نابی که دوست دارید بگویید.
حین حرف زدن میتوانید فکر کنید و به ایده برسید.
با هر میکروفنی که دم دستتان هست کار را شروع کنید (موبایل، ریکوردر و…)
با بیشتر ضبط کردن، راه و روش رشد کردن را پیدا میکنید.
بهترین پادکسترهای ایرانی و اوضاع پادکست در ایران:
علی بندری، حامد جعفری، هلی تاک…
در حال حاضر 20 الی 30 پادکست خوب در ایران ضبط میشود.
50 تا پادکست داریم که هر هفتۀ برنامۀ جدیدی منتشر میکنند.
ایرانیها تازه در حال آشنا شدند با پادکست هستند.
استقبال مخاطب از پادکست فارسی رشد عجیب و غریبی را در همین یکی دو سال اخیر داشته است.
بسیاری از کسبوکارها نیز برای بازاریابی محتوا، پادکست ضبط میکنند از جمله شرکت تبلیعاتی بادکوبه.
کجا پادکست گوش کنیم؟
اپلکیشن کست باکس، گوگل پادکست و…
پادکست مورد علاقۀ علی یکانی:
تد تاک دیلی
به خاطر اینکه در این پادکست طی زمان کوتاهی عصارهای از بهترینها ایدهها ارائه میشود.
آیا پادکسترها هر چیزی بگویند درست است؟
مسئولیت اخلاقی پادکسترها
اهمیت مطالعه و تحقیق برای ضبط پادکست
راجع به چیزی سحن بگوییم که نسبت به آن اشتیاق و جدیت داریم.
اقیانوسهای بندانگشتی و تفاوت آنها با افراد متخصص
چرا عزت نفس؟
در این بخش، علی دربارۀ انتخاب موضوع پادکست خودش میگوید و روند شکلگیری پادکست بهترین خودت شو.
درختی وجود دارد که ما را شکل میدهد، عزت نفس، این درخت است و اعتماد به نفس تنها یکی از میوههای این درخت است.
توصیههای نهایی برای اینکه چگونه یه پادکست موفق بسازیم
مهم نیست که چه سن، جنسیت یا شغلی دارید.
در کار موردعلاقهتان عمیق شوید.
برای خوب حرف زدن، گوش دادن را جدی بگیرید.
اولِ کار هیچ چارچوبی برای خودتان قائل نشوید، پادکست هم مثل تمرین نوشتن، به آزادنویسی نیاز دارد.
شروع کنید به صحبت دربارۀ موضوعات موردعلاقهتان. ایده حین حرف زدن شکل میگیرد.
پس از مدتی موضوعات را شاخهبندی کنیذ.
برای پادکستتان یک ساختار ثابت طراحی کتید.
برای پادکست زمانبندی در نظر بگیرید: به طور معمول برای پادکستهای تک نفره 15 دقیقه، و برای پادکستهای گفتگومحور 50 دقیقه وقت مناسبی به نظر میرسد.
از ارائه پادکستهایتان نترسید. اگر بد بود -که اول کار قطعاً هست- بعداً میتوانید آنها را پاک کنید. اما حتی اگر حذف نکنید، اولین پادکستهای شما میتوانند سندی از مسیر رشد شما باشند.
لینک کانال تلگرام بهترین خودت شو
ست گادین چه نگاهی به پادکست دارد؟
پنج دلیل برای اینکه شروع به تولید پادکست کنید
۱
شما قرار است با افراد فوقالعادهای ملاقات کنید. چون اغلب پادکستها براساس مصاحبهها تهیه میشوند و تولید پادکست، یک دلیل عالی برای مصاحبه با انسانهای خارقالعاده است.
۲
ساختن پادکست به شفافاندیشیدن شما کمک میکند. شاید مردم هنگام نوشتن کمی مکث کنند ولی اغلب افراد بدون معطلی افکارشان را به زبان میآورند. بیست دقیقه یا بیشتر صرف توضیحدادن چیزی کنید تا نتیجه را ببینید.
۳
تهیۀ پادکست برای شما اعتبار میآورد. فرهنگ ما برای افراد صاحب فکر، سخاوتمند و خوشسخن اعتبار بیشتری قائل میشود.
4
این یک عادت برای تولید محتواست که اگر دل به کار دهید، آسان و اثربخش است.
۵
تولید پادکست یک سرمایه برای آیندگان محسوب میشود که دیگران را تا سالها با خود همراه میکند.
6
(این یکی از دلایل تولید پادکست نیست) از تهیه پادکست میتوان به پول و ثروت رسید؟ فکر نمیکنم! ولی براساس دلایل بالا، شما از قبل چانهزنی و داد و ستد را آغاز کردهاید. چون برای تولید پادکست به هیچ مجوزی یا هیچ مدرک و بودجهای نیاز ندارید.
فقط باید شروع به حرفزدن کنید. به همین سادگی.
شکافی عظیم بین رسانههای قدیمی و جدید
همیشه رسانههای سنتی، رسانههای جدیدتر را تحقیر و وجودشان را رد و انکار میکنند. آنها این کار را دقیقاً زمانی انجام میدهند که کاملاً با رسانههای جدیدتر از خودشان جایگزین شده باشند.
آنها گهگاه مقداری زمان و پول برای آزمودن رسانههای جدید صرف میکنند ولی خبری از پیشرفت در رسانههای قدیمی دیده نمیشود.
شوهای رادیویی به پای شوهای تلویزیونی نمیرسند. استقبالی از شبکههای تلویزیونی عمومی، برخلاف شبکههای تلویزیونی کابلی (پولی) نمیشود. صنعت کتاب به طور عمومی هر نوآوری تکنولوژیکی را نادیده میگیرد.
۲۰ سال پیش روزنامهها موقعیت فوقالعادهای برای انتشار وبلاگ داشتند ولی چون توجه خوانندگانشان و اعتماد تبلیغکنندگانشان را داشتند، این موقعیت را از دست دادند.
رسانههای جدید در ابتدا تمایل دارند با آماتورها تطابق یابند و در روزهای نخست، بخاطر تازگیشان، به سختی میتوانند مخاطبی جور کنند. ولی باید دانست که نقطۀ قوت رسانههای قدیمی، محتوای حرفهایشان است و با عمومی شدن رسانۀ جدید و پیداکردن مخاطب، رسانههای قدیمیتر با سرعتی دو برابر سقوط میکنند چون تکقطبی بودن فضا، دیگر مثل قدیم وجود نخواهد داشت.
نویسندگان دایرةالمعارف چنان به کنترل تمام صفحاتشان غرّه بودند که ویکیپدیا را انکار میکردند. تولیدکنندگان و کارگردانان فیلم، بازیهای ویدیویی را نادیده گرفتند. ویرایشگران روزنامهها چنان به تسلط بر حوزۀ محدود خویش مینازیدند که به مقابله با محتوایی که به صورت گسترده توزیع میشود ( distributed content) برخاستند.
از هزاران روزنامه، تنها تعداد کمی به سودآوری رسیدند. از میلیونها تولیدکنندۀ یوتیوب، فقط صدها مورد توانستند به حیات خود ادامه دهند. این در مورد پادکستها هم صادق است.
ولی معنی این حرف آن نیست که شما نباید تولید پادکست خودتان را شروع کنید. شما باید این کار را بکنید.
چون در پادکست، دست شما برای اشتراکگذاری ایدههایتان باز است. چون تولید پادکست، راهی برای شفافاندیشیدن است. چون شما با تولید پادکست، گروهی از افراد را که میخواهند با شما همسفر شوند، دور هم جمع میکنید.
پادکست شما درباره چیست؟
این همان لحظه است.
لحظۀ «شروع تولید پادکست» برای شما فرارسیده است. همین الان و از همینجا شروع کنید…
تولید پادکست را از همین حالا شروع کنید، نه به این خاطر که با پادکست ثروتمند میشوید، حتی تصور کسب ثروت از پادکست هم سخت است چون راههای خیلی زیادی غیر از تولید پادکست وجود دارد که مردم میتوانند از آن راهها توجهشان را صرف شما یا من بکنند و مخاطبانی انبوه برای دریافت تبلیغات دور هم جمع شوند.
سه دلیل خوب برای شروع تولید پادکست وجود دارد:
یک) شما چیزی برای اشتراکگذاری با دیگران دارید و پادکست، روش فوقالعادهای برای اشتراکگذاری است. یک میکروفون و یک پلتفرم در اختیارتان است تا آنچه را که در ذهنتان دارید، سخاوتمندانه با دیگران به اشتراک بگذارید.
دو) تولید پادکست، شما را با دیگران مرتبط خواهد کرد، با مصاحبهشوندگان و شنوندگانی که در سفرتان شما را همراهی میکنند و گامبهگام، روایت شما طنینانداز خواهد شد.
سه) تولید پادکست به شما کمک میکند شفافتر بیندیشید. وقتی بدانید که لازم است دربارۀ چیزی حرف بزنید، آن موضوع برایتان اهمیت پیدا میکند و باعث میشود افکارتان را دستیافتنیتر و فشردهتر ارائه دهید.
پادکست، وبلاگنویسی نوین است
با ضبط پادکست نمیشود میلیونها دلار به جیب زد، همانطور که با وبلاگنویسی نمیتوان چنین کاری را انجام داد.
ولی به عنوان راهی برای اشتراکگذاری ایدههایتان، هدایت جامعهتان و اعتمادسازی، میتوانید از تولید پادکست بهره ببرید.
پادکست یک تکنولوژی نوپاست . یک میکروفون نامحدود، یک شانس آماده برای کسانی است که حرفی برای گفتن دارند تا عدهای را که مشتاق هستند، پای حرفهایشان بنشانند .
تولید پادکست یک اقدام نمایشی برای اعتمادسازی و کسب قدرت است چون شما داوطلبانه برای حرف زدن دستتان را بالا میبرید .
همانطور که قبلا هم گفتهام، وبلاگنویسی یکی از بهترین تصمیمات زندگی حرفهای من بوده است که تا این لحظه برای کارم و ادامۀ مسیر معلمی و پیشرفت گرفتهام .
ترجمۀ دکتر مصطفی منبری
مطالب ست گادین از کانال طعم ست گادین نقل شده است.
ویدیوی اول این مطلب کار صادق تقوی است.
مجموعه پادکستهای شاهین کلانتری:
پادکست: انتخاب موضوع برای تولید محتوا، اطرافیان بیذوق، اهمالکاری در نوشتن و چند چیز دیگر!
پادکست: جنون نوشتاری، تولید محتوا برای سایت و چند چیز دیگر
پادکست: از شتابزدگی مثبت و تولید محتوا تا بهرهوری و مدیریت زمان
پادکست: گوسفندنگری، سحرخیزی و تمایز
39 پاسخ
دو بار این پادکست را گوش دادم و روش تد برایم بسیار جالب بود.
1.ایده 2. شاخ و برگ دادن به ایده 3. حرص کردن
در حال نوشتن مقاله ی معرفی برای یک موسسه هستم و از این روش حتما استفاده می کنم.
و ترغیب شدم پادکست ضبط کنم.
بی نهایت سپاس با یک سبد گل یاس
عالی بود، عالی بود. جواب خیلی از پرسشهام رو دربارۀ پروژهام گرفتم. ممنونم
زنده باد میترای عزیز
سلام عالی بود.نسبت به وبسایت و وبلاگتون این حس رو دارم که مثل دو تا دوستیم که ازشون کلی چیز یاد میگیرم. یسری وبسایت ها، وبلاگ ها و اصن نوشته ها انگاری روح دارن. چشم دارن. گوش دارن. دست و پا دارن. حتی کبد و کلیه دارن. خیلی مطلب مفیدی بود. قبلا هم چندین بار خونده بودمش اما انگاری وقتی یچیزی که دوست داری رو لازمش هم داشته باشی، درکت ازش متفاوت میشه. ممنونم شاهین عزیز
سلام حنان نازنین
همیشه به من محبت داری.
یکی از بهترین دوستان من هستی، و وجودت مایه افتخاره.
برات شادترین و زیباترین لحظات رو آرزو میکنم.
سلام.
دو سه روزه رفتم توی این فکر که پادکست تولید کنم. برای این کار، وبلاگ دو نفر رو با جستجوی واژه “پادکست”، شخم زدم: ست و شاهین. چقدر جالبه وقتی به انتهای این پست رسیدم دیدم که دو سال پیش، همین پست رو خونده ام و کامنت هم گذاشته ام
این برام یه نشانه بود که من سالهاست دنبال پادکستم ولی شروعش نکردم. شاید اینروزها که نیاز دارم گوش شنوا داشته باشم یا گوش شنوای خیلی های دیگه باشم باعث شده به بالاترین احساس آمادگی برای این کار برسم و همین الان شروعش میکنم.
سلام حنان نازنین
چه خوب.
حیفه. زودتر شروع کن.
سلام شاهین جان . ایام به کام.
من احساس میکنم پادکست فقط برای اهالی تهران میتونه خوب باشه. آخه افرادی که لهجه دارند ینی تقریبا هر شهری جز تهران ؛ پادکستشون نمیتونه بازخورد خوبی داشته باشه .ضمن اینکه شما صدای خوب و دلنشینی دارین . مجدد کسی که صدای مناسبی هم نداشته باشه باز از تکنیک پادکست نمیتونه استفاده کنه .
آیا این عرائض من صحیحه ؟
من خودم صدام خوبه و بد نیست اما لهجه ی غلیظ شیرازی و شُل گفتن آخر کلمات رو نمیدونم چکار کنم ؟!
درود محسن عزیز
البته که تو به من لطف داری. صدای من تحفهای هم نیست.
ولی کلاً ضبط کن واسه صفای خودت. بعد هم نظر دیگران رو به هر نقطهای که دوست داشتی دایورت کن.
تو که نمیتونی رشد خودت رو به خاطر بیفرهنگی دیگران متوقف کنی.
ضمن اینکه بهتره راجع به صدای خودت قضاوت نکنی. هر صدایی زیباست. ما صدای بد نداریم.
بعد هم رفیق، چی از شیرازی زیباتر؟ این میتونه برند تو بشه.
هیچ چیزی زشت نیست، تو با حرفهای خوبی که میزنی باعث میشی بیانت هم زیباتر جلوه کنه.
چقدر جواب عالی دیدم از شما استاد 😍
باعث افتخارمه که توی دوره های شما بودم و هستم.و همواره از شما می آموزم.🌹🌹
سلامت باشی فروزان نازنین
تو انسان بینظیری هستی.
خيلي كيف مي كنم وقتي ميبينم از شاگرداتون حمايت مي كنيد. ممنونم كه از كانال طعم ست گادين هم مطلب منتشر مي كنيد.
سلام به روی ماهت مصطفی جان
بزرگواری. عزیز دلمی.
عزم و جدیت تو حفظ و تقویت این کانال تحسینبرانگیزه.
و بیصبرانه مشتاقم تا کتابی که ترجمه کردی زودتر چاپ بشه و تهیه کنم.
چقدر خوبه که این فضای فوق العاده برای ریختن ترسهامون بوجود اومده و ممنون که به اشتراک گذاشتید
ممنونم هدی جان
سلامت باشی.
استاد جان مرسییییییی مثل همیشه قوت قلبی اما لطفا پادکست بیشتری بذار عالین
چشم حتما. بزودی به پادکست بیشتر میپردازم.
سلام استاد عزیزم
روز معلم (با یکم تاخیر) مبارک
با شنیدن اسم معلم بیشترمون اول یاد معلم های مدرسه می افتیم. من هم دروغ نگم اول یاد اونها افتادم. اما یکی از اثرگذارترین معلم های من شما هستین. براتون آرزوی موفقیت های بیشتر دارم. ممکنه هیچوقت تولیدکننده محتوا یا نویسنده حرفه ای نشم اما حداقل عادت نوشتن چه برای خودم و چه در وبلاگ (حتی به صورت غیرتخصصی) بهترین آموزۀ شما برای من بوده. ممنونم.
به علاوه من به لطف شما با دریای علم استاد شعبانعلی و متمم و وبلاگهای متممی ها آشنا شدم.
راستی عاشق فرمت شاهین بلاگ شدم. خیلی خوشگل و جمع و جوره.
راستی نمیدونم خبر دارید یا نه. اما من به تازگی به عینه اون مثال شما از قصر بودن سایت شخصی و چادر زدن در سایت دیگران رو دیدم. جدیدا سایت ویرگول سیاست هاش یکم عوض شده. و بعضی از نویسنده های قدیمی و خاک خوردۀ ویرگول (اللخصوص آقای دست انداز) از وضعیت راضی نیستن. خلاصه تعارضات در حدی جدیه که ممکنه نوشته هاشون رو پاک کنن و از ویرگول برن.
خوشبختانه من حدود 9 ماه شده که به توصیه شما قصر خودم رو ساختم. دردسرهاش واقعا ارزشش رو داره. هرچند خیلی تنبلی کردم و در حدی که باید شاید ننوشتم اما مدام به خودم فرصت دوباره میدم.
درسته جدیدا خیلی کامنت نمیزارم براتون اما به لطف اینوریدر تقریبا همه مطالبتون رو میخونم. البته اعتراف میکنم بیشتر پادکست هاتون رو گوش نکردم.
با احترام
سلام نوید عزیزم
ممنونم از مهر تو.
خوشحالم شدم از خوندن کامنتت.
چقدر عالی که تو به موضوع مهم سایت و اهمیت مالکیت این فضا پی بردی.
متاسفانه یکی از آفتهای نوشتن در بستر دیگران همینه، که بعد از مدتی بنا بر هی دلیلی ممکن انگیزۀ خودمون رو از دست بدیم یا حس کنیم تمام زحماتمون به باد رفته. در صورتی که با داشتن سایت شخصی دیگه این اتفاق نمیفته.
حتما به سایتت بیشتر سر میزنم.
با قدرت و انرژی ادامه بده.
منم وقتی میام اینجا یا شاهین بلاگ انرژی و انگیزه به دست میارم برای بیشتر نوشتن.
وقتی که احتمال میدم شما هم نوشته ها رو دنبال کنید حتما روی کیفیت و کمیت کارم انرژی بیشتری صرف میکنم. :))))
ممنون بابت همه چیز. پرانرژی باشید.
مدت زیادی نمی شودکه شاهین کلانتری راشناخته ام.هفته اول فقط هرچیزی که ازپیج ووب سایت ووبلاگ می خواندم .باولع نکته برداری می کردم.فکرمی کردم اگریاداشتشان نکنم.دیگراین قدرمطالب مفیدواموزنده ورایگان که این قدرقشنگ هم دسته بندی شده راهیچ جای دنیا نمی توانم پیداکنم.هفته دوم دیدم.لایوها وفیلم هاونکات اموزنده بیشتری دیدم ونگاه کردم.با خودم گفتم .این ازان دسته ادم هاییست .که خودشان یک کتاب اموزنده برای زندگی کردن هستند.البته نه ازان کتاب های جلدچرمی کمیاب که باید همه کتابخانه های شهررادنبالش بگردی.ازان کتاب های مفیدوارزان که حتما باید بخوانیدش ودردسترس است.همین طورلابه لای یاداشت هایم این راهم یاداشت کردم.(حالا می گویم درست نیست .که من وقتی هنوز شاهین کلانتری را نمی شناسم.برایش جمله ای ردیف کنم.اما نصف شب که می بینم .لایوگذاشته وهمه ریختن توی پیجش صبح ها کله سحریک جمله ادبی گذاشته توی صفحه اش وهنوزنیم ساعتی نگذاشته توی وبلاگ وبلافاصله توی سایتش وبعدهم کانال های تلگرامی .خلاصه هردقیقه ازشبانه روزی که باشد اگربه شاهین کلانتری وصل باشی می بینی که کوله ای ازادبیات را برداشته وصفحه صفحه ردیف می کند.یادجمله ی معروف می افتی که می گفت .زبل خان اینجا زبل خان انجا زبل خان همه جا….
افتادم)البته شوخی ام راببخشید.ولی امروزکه دیدم .فردایش روزمعلم است.گفتم جادارد .این روزرو به اقای کلانتری که هم مشاوروراهنماواستادخیلی ازادم هاست.مثل یک معلم تمام عیارتبریک بگویم…روزتان مبارک
سلام به مرضیه خانم نازنین
چقدر خوشحال شدم از خوندن این پیام پر مهر شما.
زبل خان خیلی خوب بود. کلی خندیدم. واقعاً مرسی.
شما فرد بسیار خلاق و نازنینی هستید.
ان شا الله همیشه موفق و برقرار باشید.
سلام بر شاهین عزیز
می خوام یک خواهش از شما داشته باشم
حدود یک سال است که سایت شما را روزانه با علاقه می خوانم
و در طول این مدت بسیار از شما و نوشته هایتان یاد گرفته ام
امروز فکر کردم از شما خواهش کنم
برای” نویسنده شدن ”
یک “مجموعه بازی های نویسندگی ” درست کنید .
برای تقویت فردی که علاقه مند به نوشتن است
یا فردی که حس نوشتن اش نمی آید .
اگر با یک بازی شروع کند
و آرام آرام بنویسد شاید نوشتن راحت تر بشود
—————————–
مثلا من گاهی بازی ” توده انبوه خوشبختی ” را انجام می دهم
به این ترتیب که روی یک صفحه دفتر شروع می کنم به نوشتن یک کلمه
و بعد سعی می کنم یک کلمه دیگر
که هیچ ربطی به کلمه اولی نداشته باشد بنویسم
و بعد کلمه بعدی که بی ربط باشد .
و هرچه بی ربط تر بهتر
و سعی می کنی
چند صد یا چند هزار کلمه کاملا بی ربط
پشت سر هم ردیف کنم
و بعد از چند صفحه نوشتن
دیگر نوشتن ” بی ربط ” ها سخت می شود
و انگار کلمات بر اساس قانون جذب همدیگر را جذب می کنند
و به هم می چسبند
و بصورت چند دسته از مطالب کنار هم قرار می گیرند .
————————–
این بازی را بر اساس ” رشد توده سلولی جنین ” و ” تئوری نظم در بی نظمی ” ریاضی در ذهنم ساختم .
———————————
فکر می کنم
اگر ساخت مجموعه بازی های نویسندگی
برای شما جالب بشود
با توجه به تسلطی که به نوشتن دارید
و شبکه دوستانی که دارید
مجموعه خوبی بشود .
بازی ها ترس از نوشتن را کم تر می کنند .
ممنونم
پرویز عزیز
پیشنهادت عالیه. منم دوست دارم.
میریم سراغش حتماً.
۱- توده انبوه خوشبختی
۲- قطار سواری و سفر
۳- گشت و گذار در شهر بازی
۴- نقشه کشی ذهنی ساختمان ها
۵- کارگردانی فیلمی که دوست دارم
۶- نوشتن نامه به ۶ سالگی خودم
۷- گفتگو با خود ده سال بعدم
۸- گفتگو با معلم محبوبم
۹- نوشتن نامه به شخصیت ورزشی که دوست دارم
۱۰- زندگی من در ….. سالگی ( گذشته یا آینده )
۱۱- عناوین مجموعه داستان های کوتاه من
۱۲- گزارش بازدید از کارخانه خوشحالی سازی
۱۳ – بدترین فاجعه عمر من
۱۴ – نامه به دوستی که رفت
۱۵- یک روز با پدرم
۱۶- مسافرت با مامان
۱۷- وقتی همه چیز رو با راهه
۱۸- آرزو دارم….
۱۹ – بی خیال دنیا که به آخر نرسیده
۲۰ – تو بگو اگر جای من بودی چه می کردی
۲۱- چشم باز کردم دیدم گم شده ام….
۲۲- حیف شد کاش ….
۲۳ – فکر می کردم اگر …
۲۴ – اگر وقت داشتم….
۲۵ – بازی جور چین کلمات ( جمله ساز ی )
۲۶ – گزارش بازی مورد علاقه ام
۲۷ -به خاطر آوردن فراموش شده ها
۲۸ – چطور ….
۲۹ – زندگی نکبت بار در …
۳۰ – گشت و گذار من و خواهرم ( برادرم ) در بازار
با سلام . وقت عالی بخیر و شادی. این چند تا بازی برای شروع مجموعه بازی های نویسندگی به ذهنم رسید . به نظرم اگر پرورش پیدا کنند برای تقویت ” عمیق نوشتن ” و ” وسیع نوشتن ” انگیزه خوبی باشند .
به به
این موضوع رو گسترس بده.
شاید با هم در این رابطه یه پروژهای رو شروع کردیم.
پرویز چرا یه وبلاگ نمیزنی؟
با سلام و عرض ارادت خدمت شاهین جان عزیز
داشتم نوشته های قبلی ات رو مرور می کردم
که به این توصیه مفیدت رسیدم .
یادش به خیر حدودا هفت ماه از این توصیه ارزشمندت گذشت .
در طول این شش ماه با راهنمایی های خوبت سایت
parvizmeqdadi.com رو راه اندازی کردم . واقعا از لطفت برای این پیشنهاد ممنونم . گاهی وقت ها که دسترسی به کتاب و کاغذ ندارم به همین سایت نیم بند مراجعه می کنم و خودم دچار خود شیفتگی میشم از خوندن مطالبی که نوشتم .
طبق توصیه ای که داشتین یه سایت تقریبا حرفه ای تر هم دارم آماده می کنم بای نوشتن در فضای کاری و حرفه ای ام که مطالب بانکداری بین المللی ، حقوق و مدیریت رو توش بنویسم
اسمش رو هم گذاشتم pm-lm.com ساده و کوتاه مخفف parviz meqdadi , law . and ,management .
توی این سایت هم قراره به مطالبی که توی دوره ها و کلاس های درسی توی بانک و جاهای دیگه درس میدم بپردازم .
امیدوارم این سایت حرفه ای رو هم بتونم خوب اداره کنم .
دلم میخواد یه دوره طراحی و تولید محتوای مولتی مدیا رو شروع کنم و مطالب سایت شما در مورد تولید محتوا رو دارم مرور می کنم . در مورد پادکستینگ و روش های تولید و انتشار اون ها .
می بینی دوست من
زندگی گاهی آدم رو به رگه هایی از زر ناب میرسونه
و برای من نوشته های شما همون رگه های طلای ناب هستند . از هر نوشته ای شروع می کنم و ساعت ها مطالب رو می خوانم و مرور می کنم .
ممنونم از لطف ات و رسانه ارزشمندت .
سلام پرویز خوش ذوق و عزیز و نازنین
خیلی خوشحالم که داری انقدر جدیتر و حرفهای به موضوع سایت و محتوا میپردازی.
خوشحال میشم لینک مطالب جدیدت رو برای من هم بفرستی تا در جریان کارهات باشم.
حتما روی کمک من حساب کن.
فدای تو دوست خوبم.
چه ایده های جالب و خلاقانه ای
شاهین جان سلام
دمت گرم
این پادکستی که در مورد پادکست بود را گوش کردم و یه جون تازه گرفتم و در کانال سفر محتوا منتشر کردم.
اتفاقا منم چند روز پیش با صدرا علی آبادی راجع به صنعت پادکست، یه گفتگوی مفصل داشتیم که چند روز دیگه منتشر میکنم.
بازهم از این پادکستای پادکستی برو لطفا…
درود احسان جان
فدای تو دوست پادکستر خودم.
بیصبرانه مشتاق شنیدن گفتگوی صدرا هستم.
سلام آقای کلانتری عزیز.
ببخشید که کامنتم بی ارتباط با پستتون هست. همیشه مطالبتون رو دنبال می کنم. می خواستم بابت ویدیوهای اینستاگرام ازتون تشکر کنم. حسابی الهام بخش بودن برام. امکانش هست که در مورد ترس از انتشار هم صحبت کنید؟ ترس از دیده نشدن یا بر عکسش، ترس از دزدیده شدن ایده. البته می دونم که این ترس بی موردیه و شما قبلا در موردش صحبت کردین ولی می خواستم نظرتونو مفصل تر و در قالب یه ویدیو ببینم. اینکه اگر ایده ی کارمون تو جای دیگه ای کپی شد باید واکنش نشون بدیم یا بیخیال فقط رد بشیم؟ ممنون میشم اگه منو از این دغدغه ی ذهنی نجات بدین.
سلام نسترن عزیز
ممنون از مهرت.
حتماً دربارۀ ترس از نوشتن هم خواهم گفت.
اما دربارۀ سوال دوم قبلاً این متن رو نوشتم و کامل توضیح دادم:
آیا نگران دزدیده شدن نوشتههایتان هستید؟