چرا برخی هرگز نمی‌توانند کار موردعلاقه‌شان را انجام دهند؟

«آدم‌ها دو گروهند: آن‌ها که کارهایی که دوست دارند انجام نمی‌دهند و سپس در دفترچه خاطرات روزانۀ خود دلیل انجام نشدن آن کارها را می‌نویسند، و گروه دوم کسانی هستند که برای نوشتن چنین مطالبی وقت ندارند، چرا که مشغول انجام کارهای موردعلاقه‌شان هستند.»
ریچارد فلورنوی و لوئیس آرفاستر

از کجا بفهمیم که کار موردعلاقه‌مان چیست؟ فقط با عمل. تا وقتی کاری را انجام نداده‌ای نمی‌توانی بفهمی که آن کار را واقعن دوست داری یا نه. پس تجربه کردن را شروع کن. کارهای مختلف را بیازما تا بالاخره در جایی که جای توست لنگر بیندازی.

اما نکته‌ای مهم‌تر:

عمل همیشه با رنج همراه است. چیزی که شکل می‌گیرد با چیزی که در ذهن داری قطعن متفاوت خواهد بود. شاید به خاطر ناتوانی در هضم همین واقعیت است که ما خیالبافی دربارۀ کار موردعلاقه را به تلاش عملی برای یافتن آن ترجیح می‌دهیم.

یک پیشنهاد:

می‌توانید سؤالی مانند سؤال زیر را جایی بنویسید و هر روز نگاهی به آن بیندازید:

چرا من در انجام کار موردعلاقه‌ام موفق هستم؟

توجه داشته باشید که چنین سؤالی با جملات تأکیدی معمول تفاوتی جدی دارد. در یک جملۀ تأکیدی شما می‌گویید «من در انجام کار موردعلاقه‌ام موفق هستم.» این جمله شاید حس دروغ‌گویی به شما بدهد یا ممکن است حس کنید در حال تکرار جمله‌ای مسخره هستید چون عملکرد شما نسبتی با آنچه به زبان میاورید ندارد؛ اما اگر سؤال بپرسید ذهن شما راه میفتد، و برای افکار و رفتار شما جهت معینی تعیین می‌کند تا به پاسخ مناسبی برای آن سؤال برسد. فقط کافی است امتحان کنید:

من چرا در انجام کار موردعلاقه‌ام موفق هستم؟

8 پاسخ

  1. همین حالا این جمله رو روی کاغذی که به در یخچال چسباندم یادداشت کردم .
    بنظرم از سرزنش کردن های روزانه بهتر جواب می دهد .

  2. اینو می نویسم،که چیزی،جایی،از من بمونه،حتی برای یه مدت بسیار کوتاه…
    من عاشق نوشتنم…
    و این رو بارها توی دفترم نوشتم…!!!

  3. گاهی ما فکر می کنیم در روند انجام یک کار همه چیز باید طبق برنامه و میل ما پیش برود در حالی که کائنات نقشه های جذاب تری برایمان دارد .
    باید حرکت کرد و در مسیر حواسمان به نشانه ها باشد

  4. با همین تفکر بود که من به نوشتن علاقه‌مند شدم، و هر روز پیش از بیش وقتم رو صرف نوشتن کردم، چون من از ۹ سالگی عادت داشتم تا اسم هرکاری رو می‌شنوم امتحانش کنم، از کارهای یدی مثل تعمیرات و … گرفته تا کارهای ذهنی با نیاز به تمرکز فوق‌العاده بالا، اما در نهایت پس از کمی چاوش در این مسیر به نوشتن و ادبیات و دنیای بزرگی که از این دو شکل گرفته برخوردم، یعنی تولیدمحتوا و بعد عاشقش شدم.
    اما یه ترسی درونم شکل گرفت که نکنه کسی بهم در این مسیر اهمیت نده، یا حتی بدتر از اون که نه تنها اهمیت نده بلکه سرکوب و تخریب هم بکنه، اما سرمنشا ترس رو پیدا کردم و از همون‌جا ریشه‌اش رو قطع کردم، حالا تازه پیج اینستاگرام زدم و سایت هم در این چندروز بلاخره بالا میاد، در نهایت به علاقه‌ام، یعنی نوشتن و تولیدمحتوا رسیدم.
    پیج اینستاگرام: danielmoradi_com@

    1. پیجتو دنبال می‌کنم دانیال جان.
      خیلی خوبه.
      همت و ذوق تو واقعن جای تحسین داره.

  5. سلام حالا من به کارهایی که از روی علاقه انتخابشون نکردم هم سعی می کنم علاقمند بشم و می شم پس این جمله که “من در انجام کار مورد علاقه ام موفق هستم” مثل بمب شادی می تونه عمل کنه 🙂

  6. جاهایی که موفق شدم اثر درست و حسابی روی زندگی خودم بزارم و تغییری ایجاد کنم دقیقا همونجایی بود که سرمو انداختم پایین و کارمو انجام دادم. فرقیم نداشت هدف چیه، وزن کم کردن یا قایقرانی. الانم دلم میخواد به جای پرسه زدن تو نت از روی این متن یه دور رونویسی کنم. ممنون استاد🌺

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *